evilly


ببدی، بد، بطرزبد، بدخواهانه

جمله های نمونه

1. Jeff grinned evilly as he picked up the phone.
[ترجمه گوگل]جف در حالی که گوشی را برمی داشت پوزخندی شیطانی زد
[ترجمه ترگمان]وقتی گوشی را برداشت، جف پوزخندی زد و گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There was some one standing behind him, glaring evilly at her.
[ترجمه گوگل]یکی پشت سرش ایستاده بود و با بدبینی به او نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]کسی پشت سر او ایستاده بود و با چشمان شیطانی به او خیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ahead the red light glowed evilly and the spectral figures moved into its aura to become cardboard silhouettes.
[ترجمه گوگل]جلوتر، نور قرمز به طرز شیطانی می درخشید و فیگورهای طیفی به هاله آن حرکت می کردند تا به شبح های مقوایی تبدیل شوند
[ترجمه ترگمان]در پیش، نور قرمز evilly evilly و چهره های شبح وار به هاله نور تبدیل شدند تا تبدیل به نیم رخ مقوایی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She is apt to cackle evilly.
[ترجمه گوگل]او مستعد قهقهه زدن شیطانی است
[ترجمه ترگمان]او به شیطانی شیطانی می خندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is the viewpoint problem of people only evilly .
[ترجمه گوگل]این مشکل از دیدگاه مردم فقط شیطانی است
[ترجمه ترگمان]این تنها مساله افکار اهریمنی مردم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For evilly had I left thee, and to my own hurt had I wandered away.
[ترجمه گوگل]زیرا بدجوری تو را ترک کرده بودم و به ضرر خودم سرگردان بودم
[ترجمه ترگمان]برای شیطانی که از تو دور شده بودم و به خاطر اذیت و آزار خودم از اینجا رفته بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. After glaring evilly at the wizard, he rose up into the air and began to circle the mountain top.
[ترجمه گوگل]پس از خیره شدن بد به جادوگر، او به هوا برخاست و شروع به دور زدن بالای کوه کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه با نگاهی شیطانی به ساحر نگاه کرد، به هوا بلند شد و شروع به چرخیدن در بالای کوه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I said you just listened evilly.
[ترجمه گوگل]گفتم بدجوری گوش دادی
[ترجمه ترگمان]من که گفتم شما فقط به شیطانی شیطانی گوش دادید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tybalt looked evilly at him, his eyes full of hate and anger.
[ترجمه گوگل]تیبالت با چشمانی پر از نفرت و خشم به او با بدبینی نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]در حالی که چشمانش پر از نفرت و خشم بود به او نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. From the mouth person, the taste receives evilly evilly, easy to have dysentery, cholera, the hepatitis, the infantile paralysis and so on fashionable disease.
[ترجمه گوگل]از دهان فرد، مزه بد بدی دریافت می کند، آسان به اسهال خونی، وبا، هپاتیت، فلج نوزادی و غیره بیماری های مد روز
[ترجمه ترگمان]از دهان فرد، مزه، evilly ای شیطانی و به راحتی مبتلا به اسهال خونی، وبا، هپاتیت، فلج اطفال کودکانه و این بیماری مد روز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They act evilly in collusion with each other, compelling us to make RMB Appreciation.
[ترجمه گوگل]آنها در تبانی با یکدیگر بد رفتار می کنند و ما را وادار می کنند تا RMB Appreciation را انجام دهیم
[ترجمه ترگمان]آن ها به شکلی شیطانی در تبانی با یکدیگر عمل می کنند و ما را مجبور می کنند تا قدردانی از RMB را انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The little spy smiled evilly .
[ترجمه گوگل]جاسوس کوچولو لبخندی شیطانی زد
[ترجمه ترگمان]جاسوس کوچک لبخندی شیطانی زد و گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He eyed her evilly.
[ترجمه گوگل]با بدبینی به او نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]با چشمان شیطانی به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The old woman laughed evilly.
[ترجمه گوگل]پیرزن بدجور خندید
[ترجمه ترگمان]پیرزن خنده ای شیطانی سر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• diabolically, wickedly

پیشنهاد کاربران

بپرس