🔹 معادل فارسی
- همه چیز افتضاحه
- همه چیز خراب است
- همه چیز بد پیش می رود
- اوضاع خیلی داغون است
- - -
🔹 تعریف ها
1. ** ( محاوره ای – اصلی ) :** بیان احساس کلیِ منفی نسبت به شرایط، بدون اشاره به جزئیات.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: *Everything sucks when you’re sick and stuck at home. *
وقتی مریضی و در خانه گیر افتاده ای، **همه چیز افتضاحه**.
2. ** ( احساسی – کاربردی ) :** اغراق برای نشان دادن ناامیدی یا خستگی از وضعیت.
مثال: *He said everything sucks after failing the exam. *
او پس از مردود شدن در امتحان گفت: **همه چیز خراب است**.
- - -
🔹 مترادف ها
everything is terrible – life is awful – all is bad – nothing works
- - -
🔹 مثال ها
- *Everything sucks when you lose your wallet. *
وقتی کیف پولت را گم می کنی، **همه چیز افتضاحه**.
- *She felt like everything sucks after the breakup. *
او پس از جدایی احساس کرد که **همه چیز خراب است**.
- همه چیز افتضاحه
- همه چیز خراب است
- همه چیز بد پیش می رود
- اوضاع خیلی داغون است
- - -
🔹 تعریف ها
1. ** ( محاوره ای – اصلی ) :** بیان احساس کلیِ منفی نسبت به شرایط، بدون اشاره به جزئیات.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: *Everything sucks when you’re sick and stuck at home. *
وقتی مریضی و در خانه گیر افتاده ای، **همه چیز افتضاحه**.
2. ** ( احساسی – کاربردی ) :** اغراق برای نشان دادن ناامیدی یا خستگی از وضعیت.
مثال: *He said everything sucks after failing the exam. *
او پس از مردود شدن در امتحان گفت: **همه چیز خراب است**.
- - -
🔹 مترادف ها
- - -
🔹 مثال ها
وقتی کیف پولت را گم می کنی، **همه چیز افتضاحه**.
او پس از جدایی احساس کرد که **همه چیز خراب است**.
همه چیز بد است