even then

پیشنهاد کاربران

مثال:
But even then, I cautioned against becoming complacent with these statistics because we are so far behind.
اما �با این وجود� من اخطار کردم به این آمار مغرور نشوید چون ما خیلی عقب هستیم.
I apologized , but even then she wouldn't speak to me
من عذرخواهی کردم ، اما با این وجود اون با من صحبت نکرد
که حتی اونم . . . . ، که اونم تازه . . . .
even now حتی حالا هم
even so با این همه
even then حتی آنوقت ها هم
حتی آنوقت ها هم
حتی پس از آن هم
You can study and study, but even then , you're not guaranteed a job.
تو می توانی درس بخوانی و درس بخوانی، اما حتی پس از آن هم تو ضمانت نمیشوی برای یک شغل
1. حتی الانش هم ( همین حالا هم. . . )
2. با وجود اینکه، علارغم اینکه
:even now/ then
in spite of what has/had happened; ( formal ) at this or that exact moment
( اصطلاح ) : با این وجود، با وجود اینکه، علی رغم. . .
مترداف: In spite of
https://idioms. thefreedictionary. com/Even then

بپرس