1. Politicians are often accused of evasiveness.
[ترجمه حسین] سیاستمداران اغلب به طفره رفتن از پاسخگویی متهم می شوند.|
[ترجمه گوگل]سیاستمداران اغلب به طفره رفتن متهم می شوند[ترجمه ترگمان]سیاستمداران اغلب به evasiveness متهم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. His evasiveness gave grounds for the suspicion that he knew more than he was saying.
[ترجمه گوگل]طفره رفتن او زمینه را برای این ظن ایجاد کرد که او بیشتر از آنچه می گوید می دانست
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که چیزی بیش از آنچه گفته بود می دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که چیزی بیش از آنچه گفته بود می دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In her evasiveness she paused again.
[ترجمه گوگل]در طفره رفتنش دوباره مکث کرد
[ترجمه ترگمان]در حال evasiveness بار دیگر مکث کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حال evasiveness بار دیگر مکث کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Its most important communicative principles include principle of evasiveness, principle of politeness, principle of embellishment.
[ترجمه گوگل]از مهمترین اصول ارتباطی آن می توان به اصل طفره رفتن، اصل ادب، اصل آراستگی اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]مهم ترین اصول ارتباطی آن شامل اصل of، اصل ادب، اصل تزیین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مهم ترین اصول ارتباطی آن شامل اصل of، اصل ادب، اصل تزیین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She looked at him closely to see if his evasiveness was intentional.
[ترجمه گوگل]او از نزدیک به او نگاه کرد تا ببیند آیا طفره رفتن او عمدی بوده است
[ترجمه ترگمان]با دقت به او نگاه کرد تا ببیند که او عمدی است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با دقت به او نگاه کرد تا ببیند که او عمدی است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Branson's attitude to his bank had always veered between naivety, respect - and evasiveness.
[ترجمه گوگل]نگرش برانسون به بانکش همیشه بین ساده لوحی، احترام - و طفره رفتن قرار داشت
[ترجمه ترگمان]طرز رفتارم با بانک همیشه بین naivety، احترام و evasiveness عوض شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]طرز رفتارم با بانک همیشه بین naivety، احترام و evasiveness عوض شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Morris looked at him, smiling, without a sign of evasiveness in his affable eyes.
[ترجمه گوگل]موریس با لبخند به او نگاه کرد، بدون اینکه نشانه ای از طفره رفتن در چشمان مهربانش دیده شود
[ترجمه ترگمان]موریس بی آنکه نشانی از چیزی در چشمان مهربان او بیابد به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موریس بی آنکه نشانی از چیزی در چشمان مهربان او بیابد به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The author's elusiveness may at times be construed as evasiveness.
[ترجمه گوگل]گریزان بودن نویسنده ممکن است گاهی به عنوان طفره رفتن تعبیر شود
[ترجمه ترگمان]The نویسنده ممکن است گاهی به عنوان evasiveness تعبیر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The نویسنده ممکن است گاهی به عنوان evasiveness تعبیر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید