evangelize

/ɪˈvændʒəˌlaɪz//ɪˈvændʒəˌlaɪz/

تبلیغ مذهبی (مسیحی) کردن، ایمان گستردن، تبشیر کردن، ایمان گستری کردن، بشارت بدین مسیح دادن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: evangelizes, evangelizing, evangelized
(1) تعریف: to preach the gospel to.
مشابه: preach

(2) تعریف: to convert to Christianity.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: evangelization (n.), evangelizer (n.)
• : تعریف: to preach the gospel.

جمله های نمونه

1. Health food supporters are always evangelizing.
[ترجمه گوگل]حامیان غذای سالم همیشه بشارت می دهند
[ترجمه ترگمان]حامیان غذاهای سالم همیشه evangelizing هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In AD 586 St Kentigern evangelized Tweeddale.
[ترجمه گوگل]در سال 586 پس از میلاد سنت کنتیگرن تویددیل را بشارت داد
[ترجمه ترگمان]در سال بعد، ۵۸۶ سنت Kentigern evangelized Tweeddale
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I wish she would stop evangelizing about the virtues of free market economics.
[ترجمه گوگل]ای کاش او بشارت در مورد فضایل اقتصاد بازار آزاد را متوقف می کرد
[ترجمه ترگمان]من آرزو دارم که او evangelizing را در مورد مزایای اقتصاد بازار آزاد متوقف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Emygdius' ability to evangelize created such a stir that the newly appointed bishop was beheaded.
[ترجمه گوگل]توانایی امیگدیوس در بشارت چنان غوغایی به پا کرد که اسقف تازه منصوب شده سر بریده شد
[ترجمه ترگمان]توانایی Emygdius در evangelize چنان جنبشی ایجاد کرد که اسقف جدید منصوب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Further, to hear what one approves serves the evangelizing instinct.
[ترجمه گوگل]بعلاوه، شنیدن آنچه که فرد تایید می کند، به غریزه بشارت می رسد
[ترجمه ترگمان]بیشتر، برای گوش دادن به آنچه که آن را تایید می کند غریزه evangelizing است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In 198 the darkest days of Macintosh, the evangelizing began to pay dividends.
[ترجمه گوگل]در سال 198 در تاریک ترین روزهای مکینتاش، بشارت کنندگان شروع به پرداخت سود کردند
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۸ روز از مکینتاش، the شروع به پرداخت سود سهام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mr Heseltine had evangelized Whitehall on behalf of his cause like a latter-day John the Baptist.
[ترجمه گوگل]آقای هسلتین وایت هال را از طرف آرمان خود مانند جان باپتیست روز آخر بشارت داده بود
[ترجمه ترگمان]آقای Heseltine وایت هال وایت هال را به نمایندگی از cause به نام جان باپتیست latter انتخاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And then we all have doubts and lay off evangelizing, and Grandpa off and joins the Pentecostals.
[ترجمه گوگل]و سپس همه ما شک داریم و بشارت را کنار می گذاریم، و پدربزرگ تعطیل می شود و به پنطیکاستی ها می پیوندد
[ترجمه ترگمان]و بعد همه ما شک داریم و evangelizing را کنار می گذاریم و پدر بزرگ به the ملحق می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Varley was its unpaid pastor until 1882 and experimented with various means of evangelizing and meeting the social needs of the poor.
[ترجمه گوگل]وارلی تا سال 1882 کشیش بدون مزد آن بود و ابزارهای مختلفی را برای بشارت دادن و رفع نیازهای اجتماعی فقرا آزمایش کرد
[ترجمه ترگمان]Varley تا سال ۱۸۸۲، کشیش حقوق بگیر آن بود و شیوه های گوناگون of را تجربه کرده و نیازهای اجتماعی فقرا را برآورده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Still, we are not slow to evangelize.
[ترجمه گوگل]با این حال، ما در بشارت دادن دیر نیستیم
[ترجمه ترگمان] با این وجود، ما یواش یواش به \"evangelize\" ادامه میدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Emygdius' ability to evangelize created such a stir that the newly appointed bishop was beheaded. Feast day, August
[ترجمه گوگل]توانایی امیگدیوس در بشارت چنان غوغایی به پا کرد که اسقف تازه منصوب شده سر بریده شد روز جشن، اوت
[ترجمه ترگمان]توانایی Emygdius در evangelize چنان جنبشی ایجاد کرد که اسقف جدید منصوب شد روز بزرگداشت، آگوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Our mission is to evangelize the lost and awaken the saved to live empowered lives by the Work of God and His Holy Spirit.
[ترجمه گوگل]مأموریت ما بشارت دادن به گمشده‌ها و بیدار کردن نجات‌یافته‌ها برای زندگی قدرتمند توسط کار خدا و روح‌القدس او است
[ترجمه ترگمان]ماموریت ما این است که افراد گم شده را نابود کرده و نجات دهنده زندگی را که با کار خداوند و روح القدس زنده شده اند بیدار کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Customers who evangelize their friends and colleagues love a responsive organization, especially ones that keep them in the loop of how their feedback was used (or wasn't).
[ترجمه گوگل]مشتریانی که به دوستان و همکاران خود بشارت می دهند، سازمانی پاسخگو را دوست دارند، به ویژه آنهایی که آنها را در جریان نحوه استفاده (یا عدم استفاده از بازخوردشان) قرار می دهند
[ترجمه ترگمان]مشتریانی که دوستان و همکاران خود را دوست دارند، یک سازمان پاسخگو را دوست دارند، به خصوص آن هایی که آن ها را در حلقه نحوه استفاده از بازخورد خود نگه می دارند (یا نه)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If Steve can evangelize the publishers, we could get our sports pages with streamed highlight clips of all the home-runs, field goals, and KOs.
[ترجمه گوگل]اگر استیو بتواند ناشران را بشارت دهد، می‌توانیم صفحات ورزشی خود را با کلیپ‌های برجسته پخش‌شده از تمام مسابقات خانگی، گل‌های میدانی و KO دریافت کنیم
[ترجمه ترگمان]اگر (استیو)بتواند ناشران را کنترل کند، ما می توانیم صفحات ورزشی مان را با streamed های برجسته تمام نقاط خانه، اهداف می دانی، و KOs به دست آوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They evangelize the books they love, formsubcultures around them, cite them in political arguments, sometimes they evenrearrange their lives and jobs around them.
[ترجمه گوگل]آن‌ها کتاب‌هایی را که دوست دارند بشارت می‌دهند، خرده‌فرهنگ‌هایی را در اطرافشان شکل می‌دهند، در بحث‌های سیاسی از آن‌ها استناد می‌کنند، حتی گاهی اوقات زندگی و شغل خود را در اطراف خود تنظیم می‌کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها کتاب هایی را که دوست دارند، به دور خود جمع می کنند، آن ها را در بحث های سیاسی ذکر می کنند، و گاهی اوقات زندگی و شغل خود را به دور خود تقسیم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• preach the christian gospel, seek to convert to christianity; act as an evangelist; convert to christianity; attempt to convince others to share great interest for particular beliefs and ideals (also evangelise)
to evangelize means to try to convert people to christianity.

پیشنهاد کاربران

موعظه
ترویج کردن
we hahd to go evangelize that
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : evangelize
✅️ اسم ( noun ) : evangelism / evangelist / evangelical / evangelicalism
✅️ صفت ( adjective ) : evangelistic / evangelical
✅️ قید ( adverb ) : evangelistically
خبر خوش و نیکو انجیل را بشارت دادن.
بشارت دادن به معنی تبلیغ کردن نمی باشد.

بپرس