evanesce

/ˌevəˈnes//ˌiːvəˈnes/

معنی: کم کم ناپدید شدن، بطرف صفر میل کردن، بتدریج محو و ناپدید شدن
معانی دیگر: محو شدن، ناپدید شدن (مثلا دود یا مه یا نور)، ستردن، زایل شدن، بتدریج محو و ناپدید شدن مانندبخار

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: evanesces, evanescing, evanesced
• : تعریف: to disappear like a vapor; vanish into nothing.
متضاد: materialize
مشابه: die, dissipate, evaporate

- His momentary fame soon evanesced.
[ترجمه گوگل] شهرت لحظه ای او به زودی از بین رفت
[ترجمه ترگمان] شهرت زودگذر او به زودی evanesced شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کم کم ناپدید شدن (فعل)
evanesce

بطرف صفر میل کردن (فعل)
evanesce

به تدریج محو و ناپدید شدن (فعل)
evanesce

انگلیسی به انگلیسی

• dissipate, disappear, fade away

پیشنهاد کاربران

بپرس