معنی: مرگ اسانمعانی دیگر: (کشتن از روی ترحم انسان یا جانور به خاطر نجات دادن آنها از درد و غیره) کشتن دلسوزانه، مهرین کشی، مرگ یا قتل کسانی که دچار مر سخت ولاعلاجند برای تخفیف درد انها
• : تعریف: the act of putting to a painless death a person or animal suffering from a painful, incurable disease or injury; mercy killing.
- Oregon's Death With Dignity Act legalized euthanasia for the terminally ill.
[ترجمه گوگل] قانون مرگ با عزت اورگان، اتانازی را برای بیماران لاعلاج قانونی کرد [ترجمه ترگمان] مرگ ارگان با قانون وقار و کرامت به خاطر بیماری terminally مورد احترام قرار گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. Should euthanasia be made legal?
[ترجمه مرتضی چوپانکاره] ایالت اورگون امریکا با لایحه ی مرگ شرافتمندانه ، کشتن از سر ترحم را برای بیماری های لاعلاج قانونی کرد .
|
[ترجمه گوگل]آیا اتانازی باید قانونی شود؟ [ترجمه ترگمان]آیا خودکشی باید قانونی باشد؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They argued in favour of legalizing voluntary euthanasia .
[ترجمه گوگل]آنها به نفع قانونی کردن اتانازی داوطلبانه استدلال کردند [ترجمه ترگمان]آن ها به نفع قانونی کردن euthanasia داوطلبانه استدلال کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Euthanasia is illegal in most countries.
[ترجمه گوگل]اتانازی در اکثر کشورها غیرقانونی است [ترجمه ترگمان]euthanasia در اغلب کشورها غیر قانونی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. There are strong arguments for and against euthanasia.
[ترجمه گوگل]دلایل محکمی برای و علیه اتانازی وجود دارد [ترجمه ترگمان]دلایل محکمی برای مقابله با euthanasia وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Although some people campaign for the right to euthanasia, it is still illegal in most countries.
[ترجمه گوگل]اگرچه برخی افراد برای حق اتانازی مبارزه می کنند، اما هنوز در اکثر کشورها غیرقانونی است [ترجمه ترگمان]اگرچه برخی از مردم برای حق با euthanasia مبارزه می کنند، اما هنوز در بسیاری از کشورها غیر قانونی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Euthanasia technically remained a criminal offence subject to a minimum prison sentence of 12 years under Article 293 of the penal code.
[ترجمه گوگل]اتانازی از نظر فنی به عنوان یک جرم کیفری با حداقل 12 سال حبس بر اساس ماده 293 قانون جزا باقی ماند [ترجمه ترگمان]euthanasia به لحاظ فنی یک جرم جنایی با حداقل محکومیت زندان به مدت ۱۲ سال تحت ماده ۲۹۳ قانون جزا است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Euthanasia for terminally ill patients is a political hot potato.
[ترجمه گوگل]اتانازی برای بیماران لاعلاج یک کار سیاسی داغ است [ترجمه ترگمان]euthanasia برای بیماران terminally، یک سیب زمینی داغ سیاسی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Most doctors are opposed to euthanasia on ethical grounds.
[ترجمه گوگل]اکثر پزشکان به دلایل اخلاقی با اتانازی مخالف هستند [ترجمه ترگمان]بسیاری از پزشکان با خودکشی در زمینه های اخلاقی مخالف هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. But these analogies - murder, euthanasia - were summoned up in order to generate a remorse he did not instinctively feel.
[ترجمه گوگل]اما این تشبیهات - قتل، اتانازی - برای ایجاد پشیمانی که او به طور غریزی احساس نمی کرد احضار شد [ترجمه ترگمان]اما این ۲۶ قتل، مرگ آسان و مرگ آسان برای تولید پشیمانی بود که به طور غریزی احساس نمی کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In the Netherlands euthanasia has already been legalized.
[ترجمه گوگل]در هلند اتانازی قبلاً قانونی شده است [ترجمه ترگمان]در هلند با مرگ این کشور به رسمیت شناخته شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. By refusing to discuss euthanasia, they usher in something worse.
[ترجمه گوگل]آنها با امتناع از بحث درباره اتانازی، چیز بدتری را به وجود می آورند [ترجمه ترگمان]با امتناع از مرگ به مرگ آسان، آن ها یک چیز بدتر پیدا می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Part four: Fortune's wheel of euthanasia in China.
[ترجمه گوگل]بخش چهارم: چرخ فورچون اتانازی در چین [ترجمه ترگمان]بخش چهارم: چرخ تقدیر از خودکشی در چین [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It mainly introduces theoretical foundation of euthanasia decimalization that included ethical and penal foundation.
[ترجمه گوگل]اساساً مبانی نظری اعشاری کردن اتانازی را معرفی می کند که شامل مبانی اخلاقی و کیفری است [ترجمه ترگمان]این اصل به طور عمده بنیان نظری of decimalization را معرفی می کند که شامل اصول اخلاقی و کیفری است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Except the Netherlands all the European nations consider euthanasia illegal.
[ترجمه گوگل]به جز هلند، همه کشورهای اروپایی اتانازی را غیرقانونی می دانند [ترجمه ترگمان]بجز هلند، تمام کشورهای اروپایی این خودکشی را غیر قانونی می دانند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
مرگ اسان (اسم)
euthanasia
انگلیسی به انگلیسی
• painless killing of a person or animal who is terminally ill, mercy killing euthanasia is the practice of painlessly killing a sick or injured person to relieve their suffering when they cannot be cured.
پیشنهاد کاربران
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: Mercy killing 🕊️🩸 🔍 مترادف: Assisted death ✅ مثال: The debate over euthanasia continues to be a contentious issue in many countries.
Euthanasia = mercy killing مرگ خودخواسته زمانی که کسی بیماری غیر قابل درمان داره
مرگ شیرین
mercy killing
✅ توضیح و تفسیر انگلیسی: easy and painless death
[پزشکی] مرگ راحت ( و بدون درد )
خرم آنروزکزین منزل ویرانی بروم راحت جان طلبم وزپی جانان بروم حافظ عاشق پرواز داوطلبانه ام بقول عرفان موت ارادی
اُتانازی یا هومرگی
بِه کُشی
مرگ بارضایت
مرگ خودخواسته، اتونازیسم
مرگ اسان
یو تِنی ژا the act or practice of killing someone who is very sick or injured in order to prevent any more suffering ◀️ a physician who refuses to practice euthanasia
کشتن ترحم آمیز، مرگ ملتمسانه
مرگ ترحم بنیان
هو مرگ، مصدر آن میشود هو مرگانیدن هو پیشوند فارسی به معنای خوب و معادل پیشوند eu
خوش مرگی
مرگ خود خواسته ( مرگی که در آن با رضایت کامل طرف انجام میشود معمولا به خاطر بیماری لاعلاج )
مرگ خودخواسته
آسان مرگی
به مرگی
کشتن از روی ترحم، یا قتل از روی ترحم
اتانازی ( به فرانسوی: Euthanasie ) , [۱][۱] که در زبان یونانی به معنی �مرگ خوب� است و یا به مرگ در اصطلاح شرایطی است که در آن، بیمار بنا به درخواست خودش به صورت طبیعی و آرام بمیرد. کسانی که در شرایط این نوع از مرگ قرار دارند بیشتر بیماران لاعلاج هستند و یا کسانی که از یک بیماری شدید روحی ( افسردگی اساسی و… ) رنج می برند و با رضایت خود، از افرادی مثل پزشکان معالج یا پرستاران یا افراد خانواده خود، بخواهند که به آن ها در مردن کمک و یاری کنند. [۲] در فارسی به آن �خوش میری�، �مرگ آسان�، �به مرگی�، �مرگ شیرین�، �مرگ با وقار�، �با وقار مردن�، �مرگ موقرانه� یا �مرگ بدون بی حرمتی� نیز گفته شده است. [۳][۴][۵] ... [مشاهده متن کامل]