euro

/ˈjuːroʊ//ˈjʊərəʊ/

پیشوند: اروپا، اروپایی [euromart] (پیش از واکه: eur-)، کانگوروی بزرگ خاکستری رنگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the primary currency unit of the European Union and the sole currency, in 2014, of eighteen participating member states: Austria, Belgium, Cyprus, Estonia, Finland, France, Germany, Greece, Ireland, Italy, Latvia, Luxembourg, Malta, the Netherlands, Portugal, Slovakia, Slovenia, and Spain. One euro equals one hundred cents.

- They exchanged some U.S. dollars for euros before they left for Italy.
[ترجمه پ] آن ها قبل از آنکه به ایتالیا بروند، چند دلار را به یورو تبدیل کردند. ( مبادله کردند )
|
[ترجمه گوگل] آنها قبل از عزیمت به ایتالیا مقداری دلار آمریکا را با یورو مبادله کردند
[ترجمه ترگمان] آن ها قبل از رفتن به ایتالیا چند دلار آمریکا برای یورو مبادله کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a coin of the European Union worth one hundred cents.
پیشوند ( prefix )
• : تعریف: European.

- Eurocurrency.
[ترجمه گوگل] ارز یورو
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Eurasia.
[ترجمه گوگل] اوراسیا
[ترجمه ترگمان] اروسیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The advent of the Euro will redefine Europe.
[ترجمه گوگل]ظهور یورو، اروپا را دوباره تعریف خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]ظهور یورو، اروپا را دوباره تعریف خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His speech in the Euro debate was hardly stunning.
[ترجمه گوگل]سخنرانی او در مناظره یورو به سختی خیره کننده بود
[ترجمه ترگمان]سخنرانی او در بحث یورو چندان خیره کننده نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The instability of the euro continues.
[ترجمه گوگل]بی ثباتی یورو ادامه دارد
[ترجمه ترگمان]بی ثباتی یورو همچنان ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The euro will have a circulation second only to that of the dollar.
[ترجمه گوگل]یورو پس از دلار در گردش خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]یورو فقط یک گردش دوم با دلار خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The euro has fallen to a new low against the dollar.
[ترجمه گوگل]یورو در برابر دلار به پایین ترین حد خود رسیده است
[ترجمه ترگمان]یورو به نرخ جدیدی در برابر دلار سقوط کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The euro is getting stronger against the dollar.
[ترجمه گوگل]یورو در برابر دلار قوی تر می شود
[ترجمه ترگمان]یورو در برابر دلار قوی تر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The euro has strengthened against the dollar.
[ترجمه گوگل]یورو در برابر دلار تقویت شده است
[ترجمه ترگمان]یورو در برابر دلار تقویت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The euro hit a record low in trading today.
[ترجمه گوگل]یورو در معاملات امروز به پایین ترین سطح خود رسید
[ترجمه ترگمان]یورو در تجارت امروز به رکورد پایینی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A hundred cents make one euro.
[ترجمه گوگل]صد سنت یک یورو است
[ترجمه ترگمان]صد سنت یک یورو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The euro has closely shadowed the dollar.
[ترجمه گوگل]یورو به شدت بر دلار سایه انداخته است
[ترجمه ترگمان]یورو به شدت در سایه دلار قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Shares in Euro Disney jumped 17p.
[ترجمه گوگل]سهام یورو دیزنی 17 واحد جهش کرد
[ترجمه ترگمان]سهام در یورو دیزنی از ۱۷ مه آغاز به کار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They live in fantasy worlds which make Euro Disney seem uninventive.
[ترجمه گوگل]آنها در جهان های فانتزی زندگی می کنند که باعث می شود یورو دیزنی بی اختراع به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]آن ها در دنیای فانتزی زندگی می کنند که باعث می شود یورو دیزنی به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The euro has moved from the realms of theory into reality.
[ترجمه گوگل]یورو از حوزه تئوری به واقعیت حرکت کرده است
[ترجمه ترگمان]یورو از قلمرو تیوری به واقعیت منتقل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Euro Cup competition links together a series of Continental races, with a points-scoring system producing an overall winner.
[ترجمه گوگل]رقابت‌های جام ملت‌های اروپا مجموعه‌ای از مسابقات قاره‌ای را با یک سیستم امتیازدهی که یک برنده کلی را ایجاد می‌کند، به هم پیوند می‌دهد
[ترجمه ترگمان]مسابقات جام اروپا مجموعه ای از مسابقات قاره ای را به همراه یک سیستم امتیازدهی به امتیاز یک برنده کلی به هم متصل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. So far the changeover to the euro has been a matter for technocrats and central banks.
[ترجمه گوگل]تا کنون تغییر به یورو موضوع تکنوکرات ها و بانک های مرکزی بوده است
[ترجمه ترگمان]تا کنون تبدیل به یورو موضوعی برای technocrats و بانک های مرکزی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] یورو - پول رایج اروپایی از سال 1999، که قرار است جایگزین پول ملی اتریش، بلژیک، فنلاند، آلمان، ایرلند، ایتالیا، لوکرامبورگ، هلند، پرتقال و اسپانیا شود. اطلاعات بیشتر در این مورد را از سایت www.europa.eu.int و بانک مرکزی اوپا کسب کنید که پول رایج را در www.ecb.int مدیریت می کنند. در ابتدای سال 2000 یک "یورو" تقریباً معادل یک دلاز آمریکا بود . در ویندوز با پایین نگه داشتن کلید Alt و تایپ عدد 0128 می توانید این نماد را ظاهر کنید نسخه های قبل از ویندوز 2000 می توانند فونت مربوط به نماد یورو را از سایت www.microsoft .com بگیرند.

انگلیسی به انگلیسی

• unit of currency introduced in 1999 as the composite monetary unit of the members of the european union (also called the european currency unit), €
european
euro- is added to words to form other words that describe something which is connected with europe or with the ec.

پیشنهاد کاربران

یورو ( واحد پول اتحادیه اروپا )
مثال:
Is it true that France forced to give 14 million Euros to Iran?
حقیقت دارد که فرانسه فشار آورده که ۱۴ میلیون یورو به ایران بدهد؟
یورو ( یک نوع واحد پول )
نوعی کانگرو
euro
great fun

بپرس