eurhythmics

/juːˈrɪðmɪks//juːˈrɪðmɪks/

معنی: تناسب حرکات
معانی دیگر: رجوع شود به: eurythmics، حرکات بدنی موزون، تناسب حرکت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: variant of eurythmics.

جمله های نمونه

1. IV. To make further suggestions according to the result of this research in order to facilitate the practice for music class in adopting "eurhythmics as a supplementary teaching material. "
[ترجمه گوگل]IV ارائه پیشنهادات بیشتر با توجه به نتیجه این تحقیق به منظور تسهیل تمرین برای کلاس موسیقی در اتخاذ "آهنگ به عنوان یک ماده آموزشی تکمیلی"
[ترجمه ترگمان]۴ برای ایجاد پیشنهادها بیشتر با توجه به نتیجه این تحقیق به منظور تسهیل مطب در کلاس موسیقی در پذیرش \"eurhythmics به عنوان یک ماده درسی مکمل\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The incorporation of multimedia audiovisual teaching of eurhythmics can enhance students' observations and stimulate their aural abilities.
[ترجمه گوگل]ادغام آموزش سمعی و بصری چند رسانه ای اریتمی می تواند مشاهدات دانش آموزان را تقویت کند و توانایی های شنیداری آنها را تحریک کند
[ترجمه ترگمان]استفاده از آموزش سمعی و بصری چند رسانه ای می تواند باعث افزایش مشاهدات دانشجویان شود و توانایی های aural آن ها را تحریک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. III. To investigate the influences of "eurhythmics" toward student's learning interest in fourth graders elementary music class.
[ترجمه گوگل]III بررسی تأثیر «رویتمی» بر علاقه یادگیری دانش‌آموزان در کلاس موسیقی کلاس چهارم ابتدایی
[ترجمه ترگمان]۳ بررسی تاثیرات \"eurhythmics\" نسبت به علاقه دانش آموزان کلاس چهارم به کلاس موسیقی ابتدایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Contents of the eurhythmics lesson: Cultivation and learning of basic musical abilities are the keys to effectiveness of improvisation.
[ترجمه گوگل]محتویات درس اوریتمیک: پرورش و یادگیری توانایی های اولیه موسیقایی، کلید اثربخشی بداهه است
[ترجمه ترگمان]مطالب درسی eurhythmics: کشت و یادگیری توانایی های پایه موسیقی، کلید اثربخشی بداهه سازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The teaching of eurhythmics should cultivate students' behavioral spontaneous sensation, expressive force and musical accomplishment, then effectively achieves the best teaching effect.
[ترجمه گوگل]آموزش اریتمیک باید احساس خودانگیختگی رفتاری، نیروی بیانی و موفقیت موسیقایی را در دانش آموزان پرورش دهد، سپس به طور موثر بهترین اثر آموزشی را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]تدریس of باید به دانش آموزان احساسی خود به خودی، نیروی بیانی و موفقیت موسیقی را پرورش دهد، و سپس به طور موثر به بهترین اثر آموزشی دست یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Difficulty is the main body of technical value and improve the quality of difficulty will inevitably be the development trend of eurhythmics in the future .
[ترجمه گوگل]دشواری بدنه اصلی ارزش فنی است و بهبود کیفیت دشواری ناگزیر روند توسعه اریتمیک در آینده خواهد بود
[ترجمه ترگمان]صعوبت بدنه اصلی ارزش فنی است و بهبود کیفیت مشکل به ناچار روند توسعه of در آینده خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Students' improvisational works: The best result comes from improvisational eurhythmics, improvisational tunes of a designated pitch, improvisational chanting rhythms and improvisational variations.
[ترجمه گوگل]کارهای بداهه نوازی دانش آموزان: بهترین نتیجه از ریتمیک بداهه نوازی، آهنگ های بداهه نوازی یک زمین تعیین شده، ریتم های بداهه خوانی و تغییرات بداهه به دست می آید
[ترجمه ترگمان]فعالیت های بداهه ای می باشد: بهترین نتیجه از بداهه سازی بداهه، آهنگ های بداهه آهنگ مشخص شده، بداهه سازی بداهه و تغییرات بداهه ای می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Through the research of 21 athletes of the national eurhythmics team, we find that the main easy-injured parts are waist and ankle.
[ترجمه گوگل]با بررسی 21 ورزشکار تیم ملی اریتمیک متوجه می‌شویم که قسمت‌های اصلی آسیب‌دیدگی کمر و مچ پا هستند
[ترجمه ترگمان]ما از طریق تحقیقات ۲۱ ورزش کار از تیم ملی eurhythmics متوجه شدیم که بخش های اصلی آسیب دیده کمر و قوزک پا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تناسب حرکات (اسم)
eurhythmics

انگلیسی به انگلیسی

• system of rhythmic and harmonious movement

پیشنهاد کاربران

بپرس