euphemistic

/ˌjuːfəˈmɪstɪk//ˌjuːfəˈmɪstɪk/

معنی: دارای حسن تعبیر
معانی دیگر: دارای حسن تعبیر

جمله های نمونه

1. 'We're letting you go' is a euphemistic way of saying 'You're fired. '
[ترجمه گوگل]«ما اجازه می‌دهیم بروی» روشی است که می‌گوییم «اخراج شدی» '
[ترجمه ترگمان]ما داریم به تو اجازه میدیم که بری فقط یه راه خوب برای گفتن اینه که تو اخراجی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Simon's euphemistic descriptions of wartime crimes have been heavily criticized.
[ترجمه گوگل]توصیفات خوشایند سایمون از جنایات زمان جنگ به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]توصیف سیمون s از جنایات زمان جنگ به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. All is euphemistic denial of the one fact of both.
[ترجمه گوگل]همه چیز انکار یک واقعیت هر دو است
[ترجمه ترگمان]همه چیز رو به جز انکار یکی از هر دو کلمه استفاده می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Neutral, euphemistic, alliterative, you distanced yourself from the idea of neighbours killing each other.
[ترجمه گوگل]خنثی، خوشایند، متواضعانه، از این تصور که همسایه ها یکدیگر را می کشند فاصله گرفتید
[ترجمه ترگمان]Neutral، euphemistic، alliterative، شما خودتان را از ایده کشتن یکدیگر دور کردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A few days ago, and friends to Euphemistic concern.
[ترجمه گوگل]چند روز پیش، و دوستان به نگرانی خوشایند
[ترجمه ترگمان]چند روز پیش، دوستانی برای نگرانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Euphemistic Expressions are a frequently used pragmatic strategy of politeness language in the international business negotiation.
[ترجمه گوگل]عبارات تعبیری یک استراتژی عملگرایانه پراگماتیک زبان ادب در مذاکرات تجاری بین المللی است
[ترجمه ترگمان]عبارات کلامی اغلب از استراتژی عمل گرایانه زبان ادبی در مذاکرات تجاری بین المللی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A few media may be compared when interview euphemistic, the question that raise is not quite acerb .
[ترجمه گوگل]ممکن است چند رسانه در هنگام مصاحبه خوشایند مقایسه شوند، سؤالی که مطرح می شود کاملاً واضح نیست
[ترجمه ترگمان]ممکن است چند رسانه در هنگام مصاحبه با euphemistic مقایسه شوند، این سوال که مطرح کردن این سوال کاملا منطقی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Euphemistic motion, ever - changing flower fan.
[ترجمه گوگل]حرکت خوشایند، همیشه - فن گل در حال تغییر
[ترجمه ترگمان]حرکت euphemistic، یک بادبزن گل که همیشه در حال تغییر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Peepee is a common euphemistic term.
[ترجمه گوگل]Peepee یک اصطلاح خوشایند رایج است
[ترجمه ترگمان]Peepee اصطلاحی عام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the past, reasons for changing clubs have been couched in euphemistic terms, such as the need for a fresh challenge.
[ترجمه گوگل]در گذشته، دلایل تغییر باشگاه با اصطلاحات خوشایند بیان شده است، مانند نیاز به یک چالش جدید
[ترجمه ترگمان]در گذشته، دلایلی برای تغییر باشگاه ها عبارت بودند از عبارات euphemistic مانند نیاز به یک چالش تازه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Yet other occupations that upgraded themselves in the past enjoy euphemistic names that are no longer questioned.
[ترجمه گوگل]با این حال مشاغل دیگری که در گذشته خود را ارتقاء داده اند از نام های معروفی برخوردار هستند که دیگر مورد تردید قرار نمی گیرند
[ترجمه ترگمان]با این حال، مشاغل دیگری که در گذشته خود را ارتقا داده بودند از نام های euphemistic که دیگر مورد پرسش قرار نمی گیرند لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When it comes to the levels of categorization, the tabooed words are basic level categories and the euphemistic expressions are the superordinate level categories.
[ترجمه گوگل]وقتی صحبت از سطوح طبقه‌بندی می‌شود، کلمات تابو شده مقوله‌های سطح پایه و عبارات خوشایند مقوله‌های سطح فوق‌العاده هستند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که این موضوع به سطوح طبقه بندی مربوط می شود، کلمات ممنوع، مقوله های سطح پایه هستند و عبارات euphemistic، مقوله های سطح superordinate هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Women pay much more attention to the accuracy of their speech. And their speech is more graceful, more implicative and euphemistic.
[ترجمه گوگل]خانم ها به دقت گفتار خود بسیار اهمیت می دهند و گفتارشان برازنده تر، دلالت آمیزتر و خوشایندتر است
[ترجمه ترگمان]زنان توجه بیشتری به دقت گفتار خود می کنند و سخنرانی آن ها more، more و euphemistic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دارای حسن تعبیر (صفت)
euphemistic

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to the substitution of a milder or socially acceptable word or phrase for one that is harsher or more unpleasant
euphemistic language consists of polite words or expressions for things that people find unpleasant or embarrassing.

پیشنهاد کاربران

مودبانه. محترمانه
یعنی اینکه یک کار بد ومنفی یا یک چیز بد ومنفی رو با کلمات زیبا و خوب بیان کنیم
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : _
اسم ( noun ) : euphemism
صفت ( adjective ) : euphemistic
قید ( adverb ) : euphemistically

بپرس