اسم ( noun )مشتقات: euphemistic (adj.), euphemistically (adv.), euphemist (n.)
• (1)تعریف: the substitution of a milder, vaguer, or pleasanter word or expression for one considered to be offensive or unpleasant.
• (2)تعریف: the word or expression so substituted.
- "Put to sleep" is a euphemism for "kill" when referring to animals.
[ترجمه گوگل] وقتی به حیوانات اشاره میشود، «خواباندن» به معنای «کشتن» است [ترجمه ترگمان] خوابیدن برای \"کشتن\" هنگام اشاره به حیوانات است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. "to pass away" is a euphemism for "to die"
((مرحوم شدن)) نیک واژه ای است که به جای ((مردن)) به کار می رود.
2. 'Senior citizen' is a euphemism for 'old person'.
[ترجمه گوگل]"شهروند سالخورده" تعبیری برای "پیر" است [ترجمه ترگمان]این هم وطن سال آخر، حسن تعبیر و کنایه از قدیم است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. 'User fees' is just a politician's euphemism for taxes.
[ترجمه گوگل]«هزینههای کاربر» فقط تعبیر سیاستمداران برای مالیات است [ترجمه ترگمان]حق کاربران عبارت است از a politician برای مالیات [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. " Pass away " is a euphemism for " die ".
[ترجمه مهدی اکبرزاده] درگذشتن حسن تعبیر برای مردن است.
|
[ترجمه سید عباس حسینی] " در گذشتن " محترمانه ی " مردن " است.
|
[ترجمه گوگل]"بگذر" تعبیری برای "بمیر" است [ترجمه ترگمان]\"راه رفتن\" a است برای \"مردن\" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The article made so much use of euphemism that often its meaning was unclear.
[ترجمه گوگل]مقاله آنقدر از تعبیر استفاده می کرد که اغلب معنای آن نامشخص بود [ترجمه ترگمان]این مقاله از euphemism استفاده بسیار می کرد که اغلب معنای آن نامعلوم بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Pass water'is a euphemism for'urinate '.
[ترجمه مهدی اکبرزاده] پیشاب حسن تعبیر ادرار است.
|
[ترجمه گوگل]آب گذران یک تعبیر برای «ادرار کردن» است [ترجمه ترگمان] آب رد میشه برای ادرار کردن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Friendly fire is included; that's the euphemism which aroused such anger at the Gulf War inquest in Oxford this spring.
[ترجمه گوگل]آتش دوستانه گنجانده شده است این تعبیری است که در بهار امسال در تحقیقات جنگ خلیج فارس در آکسفورد چنین خشم را برانگیخت [ترجمه ترگمان]آتش دوستانه عبارت است از euphemism که این خشم را در جریان تحقیق جنگ خلیج در بهار امسال برانگیخت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This is not just a liberal euphemism for the city's ethnic diversity.
[ترجمه گوگل]این فقط یک تعبیر لیبرالی برای تنوع قومیتی شهر نیست [ترجمه ترگمان]این فقط یک euphemism لیبرال برای تنوع قومی شهر نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A euphemism is most apt to be noticed if it is new.
[ترجمه گوگل]یک تعبیر اگر جدید باشد بسیار مناسب است که مورد توجه قرار گیرد [ترجمه ترگمان]حسن تعبیر و کنایه معمولا توجه دارد که آیا تازه است یا نه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Our awareness of the euphemism is shown by our tendency to laugh at what we regard as false pretension.
[ترجمه گوگل]آگاهی ما از این تعبیر با تمایل ما به خندیدن به چیزی که به عنوان تظاهر نادرست در نظر می گیریم نشان داده می شود [ترجمه ترگمان]آگاهی ما از the از طریق تمایل ما به خندیدن به آنچه که ما به عنوان ادعای غلط در نظر می گیریم، نشان داده شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But a recent desire for euphemism by Procter and Gamble strikes me as a possible exception to my rule.
[ترجمه گوگل]اما تمایل اخیر پروکتر و گمبل به تعبیر و تعبیر، به نظر من به عنوان یک استثنای احتمالی از قاعده من است [ترجمه ترگمان]اما تمایل اخیر برای euphemism توسط پروکتر و گامبل به عنوان یک استثنا در قانون من به من حمله کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. With regard to the study of euphemism, it is limited to the range in related to taboo in English, while in Chinese euphemism is treated as a kind of rhetorical device.
[ترجمه گوگل]با توجه به مطالعه تعبیر، به گستره مربوط به تابو در انگلیسی محدود می شود، در حالی که در چینی تعبیر به عنوان نوعی ابزار بلاغی تلقی می شود [ترجمه ترگمان]با توجه به مطالعه of، محدود به محدوده مربوط به تابو به زبان انگلیسی است، در حالی که در euphemism های چینی به عنوان نوعی ابزار طراحی رفتار می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The euphemism should be used correctly, reasonably and gradely according to the context.
[ترجمه گوگل]تعبیر باید به درستی، معقولانه و با توجه به زمینه استفاده شود [ترجمه ترگمان]euphemism باید به درستی، معقول و با توجه به متن مورد استفاده قرار گیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Such a description aa euphemism for a club milkman, or a punter an SW 6 pub.
[ترجمه گوگل]چنین توصیفی برای یک شیرفروش باشگاهی یا یک نوازنده یک میخانه SW 6 است [ترجمه ترگمان]این وصف عبارت بود از حسن تعبیر و کنایه برای یک شیر فروش یا یک زن جاسوس که شش بار در آن دیده می شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• substitution of a milder or socially acceptable word or phrase for one that is harsher or more unpleasant a euphemism is a polite word or expression that people use to talk about something they find unpleasant or embarrassing.
پیشنهاد کاربران
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: A mild or indirect word used instead of one considered harsh or unpleasant 💬 🔍 مترادف: Substitution ✅ مثال: The term "passed away" is often used as a euphemism for "died. "
تلطیف شناعت زدایی
The term "euphemism" refers to a polite word or expression used to refer to things that may be upsetting, embarrassing, or offensive to talk about directly. Euphemisms are often employed in various contexts, such as religion, sex, death, or bodily functions, to soften the impact of certain words or phrases ... [مشاهده متن کامل]
اصطلاح "euphemism" به کلمه یا عبارت مؤدبانه ای اشاره دارد که برای اشاره به چیزهایی که ممکن است مستقیماً ناراحت کننده، شرم آور یا توهین آمیز باشد، استفاده می شود. تعبیرها اغلب در زمینه های مختلف مانند مذهب، جنسیت، مرگ یا عملکردهای بدنی به کار می روند تا تأثیر برخی کلمات یا عبارات را کاهش دهند. حُسن تعبیر، نیک واژه Using the term "passed away" is a common euphemism for "died". Companies sometimes use euphemisms like "early retirement" to refer to redundancy. Euphemisms can be found in everyday language, like saying "sleep with" instead of "have sexual intercourse with". The euphemism "special military operation" was used by Russian President Vladimir Putin during the 2022 invasion of Ukraine. Euphemisms can serve various purposes, from avoiding negative topics to softening the gravity of certain events or injustices.
به گویی به گویش
فرم مودبانه از بیان کردن یه کلمه یا عبارت برای مثل به جای اینکه بگیم مرد بگیم جان به جان آفرین تسلیم کرد یا مثلا به جای اینکه بگیم یارو بگیم جناب مثال انگلیسی: Pass away is an emuphesm for die
به طور کلی یعنی :استفاده از واژه یا عبارت غیر مستقیم و قابل قبول برای اشاره به هرچیز ناخوشایند و آزار دهنده مثلا گفتن کلمه ی ( متوفی ) به جای ( مُرده ) درمورد بعضی شغل ها هم به همین صورته مثلا : گفتن کلمه ی ( مسئول حمل ) و نقل به جای ( راننده )
حُسنِ تعبیر. استفاده از واژه ای با بار معنایی مثبت به جای واژه ای با بار معنایی منفی. مثل سرویس بهداشتی به جای توالت/شکر خوردم به جای گه خوردم.
حالت مودبانه pass away is a euphemism for die - کلمه �درگذشت� حالت مودبانه ای برای کلمه �مردن� است. - �درگذشت� فرم مودبانه ی �مردن� است.
euphemism ( زبانشناسی ) واژه مصوب: بِهگویی تعریف: کاربرد واژهای خوشایند به جای واژهای که دارای معنای ضمنی ناخوشایند است
اسفاده از یک کلمه محترمانه تر یا مناسب تر برای جلوگیری از شکّه شدن یا ناراحتی کسی
حسن تعبیر یا بِه گویی حالا حسن تعبیر چیه؟ تعریف ویکی پدیا : کاربرد واژه ای خوشایند به جای واژه ای که دارای معنای ضمنی ناخوشایند است را حُسن تَعبیر یا بـِه گویی می گویند. واژه ای با معنای خوشایند که به جای واژه ای با معنای ناخوشایند به کار برود را به واژه می گویند. استفاده از اصطلاحاتی نظیر �سرویس بهداشتی� به جای �توالت� یا �شکر خوردم� به جای �گه خوردم�؛ یا �روشن دل� به جای �نابینا� نمونه هایی از این فرایند زبانی هستند. ... [مشاهده متن کامل]
به گویی نوعی فرایند زبانی است که در آن عبارات و واژه های ناخوشایند، توهین آمیز، یا دشواژه جای خود را به جملات و کلماتی می دهند که بار معنایی منفی کم تری دارند. برخی حسن تعبیرها به منظور سرگرمی و برخی دیگر برای مثبت جلوه دادن یک رویداد منفی استفاده می گردد. به گویی ابزار گفتمانی قدرتمندی است که برای تقویت و افزایش نزاکت اجتماعی و حفظ خودانگاره اجتماعی طرفین گفتگو به کار می رود و سازگاری روابط بین فردی را آسان می کند. بیشتر واژه های به گویانه در زبان فارسی در حوزه مسائل مربوط به مرگ، مسائل جنسی، مواد زاید بدن، تبلیغات، ناتوانایی های جسمی، اعضای بدن، بیماری های روانی، مواد مخدر، ناسزاها و تجارت به کار می روند. ابزارهای زبانی به کار رفته در ساخت به گویی ها در زبان فارسی عبارت اند از تکرارشوندگی، حذف، وام گیری واژگانی، استلزام معنایی، استعاره، مجاز، تضاد معنایی، کم گفت، مبالغه، اطناب، رَدّ خُلف، واژه های مبهم، گسترش معنایی و عبارات اشاره ای. نمونه ها مضاعف سازی: فلان فلان شده ها. برای پرهیز از کاربرد دشنام. حذف: فلانی آدم … است. یا استفاده از صدای بیب، در رسانه ها. در این موردها، واژه ناخوشایند کاملاً حذف می شود. وام واژه: سه روز است دیسانتری دارد، به جای سه روز است اسهال دارد. استلزام معنایی: در همین اتاق نفس آخر را کشید. به جای مُرد. تضاد معنایی: بر انصافت صلوات به جای بر انصافت لعنت. اطناب: باد گلو به جای آروغ رد خلف: نابینا یا روشن دل به جای کور و ناشنوا به جای کر. گسترش معنایی: آلوده به جای معتاد. دکتر گفت جانور دارد. به جای کرم روده دارد. یا یه مثال مرسوم دیگه واژه ی " هاراکیری " هستش که تو فارسی بجای ک از گ استفاده میکنن ولی در اصل هاراکیریه هاراکیری : خودکشی شرافتمندانه ژاپنی
تعبیر دیگر حسن تعبیر تعبیری است از. . .
حسن نیت
احترام بخشی به کلام
محترمانه سازی سخن
استعاره
کلمات معادل مناسبتر �مانند سرپرست خانواده بجای بیوه�