eunuch

/ˈjuːnək//ˈjuːnək/

معنی: خواجه، اخته، خصی، خواجهحرمسرا
معانی دیگر: (سابقا در خاورمیانه) خواجه ی حرمسرا، (انسان) اخته، آغا، خنثی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: in former times, a castrated man employed as an attendant in a harem or as part of an Asian imperial or princely court.

(2) تعریف: a man whose testicles do not function, whether because of disease or castration.

جمله های نمونه

1. I thought at first it was a eunuch or a man in drag.
[ترجمه گوگل]من اول فکر کردم خواجه یا مردی است
[ترجمه ترگمان]اول فکر کردم که یک خواجه است یا یک مرد به زور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. To be a eunuch was a curse; even the sight of them was defiling to a Brahmin.
[ترجمه گوگل]خواجه بودن یک نفرین بود; حتی دیدن آنها برای یک برهمن آلوده کننده بود
[ترجمه ترگمان]خواجه کردن یک طلسم بود، حتی منظره آن ها هم به این یکی هم احترام نمی گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The eunuch had made a cursory search and then had reported the matter to Prince Narouz.
[ترجمه گوگل]خواجه جست و جوی گذرا کرده بود و بعد موضوع را به شاهزاده ناروز گزارش داده بود
[ترجمه ترگمان]خواجه یک جستجوی سرسری انجام داده و سپس موضوع را به شاهزاده Narouz گزارش داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Of whom was Isaiah speaking, asked the eunuch, of himself or of some other man?
[ترجمه گوگل]از خواجه پرسید که اشعیا از چه کسی صحبت می کرد، از خود یا از شخص دیگری؟
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها که Isaiah حرف می زد، از کاردار، از خودش یا از شخص دیگری پرسید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The eunuch said, however, that the steersman had finished his work and gone forward before all this happened.
[ترجمه گوگل]خواجه گفت : امّا هدايت كار خود را تمام كرده و پيش از آنكه همه اينها اتفاق بيفتد جلو رفته است
[ترجمه ترگمان]با این حال، پیشکار گفت که سکانبان کارش را تمام کرده و پیش از همه این اتفاقات پیش رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I guess a eunuch has tender meat. Maybe that's why they castrate pigs.
[ترجمه گوگل]حدس می زنم یک خواجه گوشت لطیفی دارد شاید به همین دلیل است که خوک ها را اخته می کنند
[ترجمه ترگمان] فکر کنم \"خواجه\" گوشت نرم داره شاید برای همینه که اونا خوک ها رو آخته می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In TV series, it is usually the eunuch who announces the emperor's orders.
[ترجمه گوگل]در سریال های تلویزیونی معمولاً این خواجه است که دستورات امپراطور را اعلام می کند
[ترجمه ترگمان]در سریال های تلویزیونی، معمولا خواجه است که دستورها امپراطور را اعلام می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A eunuch is a man whose testicles have been removed.
[ترجمه گوگل]خواجه مردی است که بیضه هایش را بیرون آورده اند
[ترجمه ترگمان] خواجه حرمسرا کسیه که بیضه هاش رو از بین برده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Eunuch, one way out of it.
[ترجمه گوگل]خواجه، یک راه برون رفت از آن
[ترجمه ترگمان] eunuch \"، یه راه خروج از اینجا\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Providentially the Lord used a God-fearing Ethiopian eunuch named Ebed - Melech to come to Jeremiah's rescue.
[ترجمه گوگل]خداوند به طور مشروط از یک خواجه اتیوپیایی خداترس به نام ابد - ملک استفاده کرد تا ارمیا را نجات دهد
[ترجمه ترگمان]خدای من، لرد از a Ethiopian - به نام Ebed نامیده می شد تا به نجات خرمیا د سنت آمور برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. 'How long have you been a eunuch?' Tertius asked him.
[ترجمه گوگل]"چه مدت است که خواجه ای؟" ترتیوس از او پرسید
[ترجمه ترگمان]چند وقته که you؟ ترتیوس از او پرسید:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Is there eunuch really on the world?
[ترجمه گوگل]آیا واقعاً خواجه در جهان وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا کاردار واقعا تو این دنیا هست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I am a proactive eunuch, I castrate myself even before the surgeon raises his scalpel.
[ترجمه گوگل]من یک خواجه فعال هستم، حتی قبل از اینکه جراح چاقوی جراحی خود را بلند کند، خودم را اخته می کنم
[ترجمه ترگمان]من یک کاردار ارشد هستم، و حتی قبل از اینکه جراحی چاقوی جراحی رو بالا ببره خودم رو آخته می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Visit China's Forbidden City -- as a virtual eunuch.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک خواجه مجازی از شهر ممنوعه چین دیدن کنید
[ترجمه ترگمان]از شهر ممنوع چین بازدید کنید - - به عنوان یک خواجه مجازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خواجه (اسم)
neuter, host, boss, eunuch, wether, dignitary, vizier, merchant, owner, man of distinction, wazir, wealthy man

اخته (اسم)
eunuch, capon

خصی (اسم)
eunuch

خواجه حرمسرا (اسم)
eunuch

انگلیسی به انگلیسی

• castrated man or boy; castrated man who works as a harem attendant; (informal) inefficient or unmasculine man
a eunuch is a man who has had his testicles removed.

پیشنهاد کاربران

نر ماده
بی خاصیت
محلی. [ م َ ح َل ْ لی ] ( ص نسبی ) منسوب به محل. || منسوب به حرم سرا. || خواجه سرا. ( ناظم الاطباء ) .
noun
[count] : a man who has had his sexual organs removed
EUNUCHS : plural
مرد اخته
eunuch ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: خواجه
تعریف: مرد یا پسری که فاقد بیضه یا دستگاه تناسلی بیرونی باشد
noun
[count] :
a man who has had his sexual organs removed
خواجه
? Can a man remove his testicles
Yes this can be done when you are a child you would then be known technically as a eunuch, they were historically castrated males who guarded royal femails, as without their testicles the eunech's had no sexual desires and the royal female was safe from her guards making sexual advances to her.
...
[مشاهده متن کامل]

No surgeon would nowadays perform this surgery on you unless there was a medical reason.

کاردار

بپرس