1. This is a formal eulogistic composition.
[ترجمه گوگل]این یک ترکیب مداحی رسمی است
[ترجمه ترگمان]این یک ترکیب eulogistic رسمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. One is the eulogistic word freedom, and the other is the opprobrious word chance.
[ترجمه گوگل]یکی کلمه مداحی آزادی است و دیگری کلمه ناپسند شانس
[ترجمه ترگمان]یکی the کلمه آزادی است، و دیگری کلمه opprobrious کلمه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Chinese eulogistic poetry has three remarkable features: implication behind the sustenance, the necessity of typicality in topic choice, and moderate expressing technique.
[ترجمه گوگل]شعر مداحی چینی دارای سه ویژگی قابل توجه است: دلالت در پس رزق، ضرورت نوع بودن در انتخاب موضوع، و فن بیان معتدل
[ترجمه ترگمان]شعر eulogistic چینی دارای سه ویژگی قابل توجه است: دلالت بر تغذیه، ضرورت of در انتخاب موضوع، و تکنیک ابراز متوسط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The formation of eulogistic poems has special cultural background: the prevailing of "Poems" and historic culture provided the context for the creation and acceptance of eulogistic poems.
[ترجمه گوگل]شکلگیری اشعار مدیحهنگاری، زمینههای فرهنگی خاصی دارد: حاکمیت «اشعار» و فرهنگ تاریخی، زمینه ایجاد و پذیرش اشعار مداحی را فراهم کرده است
[ترجمه ترگمان]شکل گیری اشعار eulogistic پیش زمینه فرهنگی ویژه ای دارد: \"اشعار\" و فرهنگ تاریخی متن ایجاد و پذیرش اشعار eulogistic را فراهم کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Show your corporation and products to the world ! Eulogistic transmission starts from here. . .
[ترجمه گوگل]شرکت و محصولات خود را به دنیا نشان دهید! انتقال مداحی از اینجا شروع می شود
[ترجمه ترگمان]شرکت و محصولات خود را به جهان نشان دهید! انتقال eulogistic از اینجا شروع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The amalgamation of the social function of "Poems" and "Historic Classic defined the targeted audience of the eulogistic poems.
[ترجمه گوگل]ادغام کارکرد اجتماعی «اشعار» و «کلاسیک تاریخی» مخاطبان هدف شعرهای مداحی را مشخص کرد
[ترجمه ترگمان]ادغام تابع اجتماعی \"اشعار\" و \"کلاسیک تاریخی\" مخاطبان هدف شعرهای eulogistic را تعریف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It may also be used to describe a person's duplicitous personality, but mostly in the eulogistic sense.
[ترجمه گوگل]همچنین ممکن است برای توصیف شخصیت دوگانه یک فرد استفاده شود، اما بیشتر در معنای مداحی
[ترجمه ترگمان]همچنین ممکن است برای توصیف شخصیت duplicitous فرد مورد استفاده قرار گیرد، اما عمدتا به مفهوم eulogistic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The method of "Poems" and thinking method of "Historic Classics" provided a thinking pattern for the creation and acceptance of eulogistic poems.
[ترجمه گوگل]روش «شعر» و روش تفکر «کلاسیک های تاریخی» الگوی فکری برای خلق و پذیرش اشعار مدیحه سرایی فراهم کرد
[ترجمه ترگمان]روش \"اشعار\" و \"روش تفکر کلاسیک\" یک الگوی فکری برای ایجاد و پذیرش اشعار eulogistic فراهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The issue, it will be seen, is a perfectly sharp one, which no eulogistic terminology can smear over or wipe out .
[ترجمه گوگل]مشاهده خواهد شد که موضوع کاملاً تیز است که هیچ اصطلاحات مداحی نمی تواند آن را بپوشاند یا از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]این موضوع، که دیده خواهد شد، کاملا شارپ است، که هیچ اصطلاحات eulogistic نمی تواند آن را لکه دار یا پاک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید