eulogist

/ˈjuːlədʒɪst//ˈjuːlədʒɪst/

معنی: ستایشگر، مدیحهسرا
معانی دیگر: ستایشگر، مدیحه سرا

جمله های نمونه

1. Eulogists of the market economy usually assume that it works on perfect information.
[ترجمه گوگل]مداحان اقتصاد بازار معمولاً فرض می کنند که بر روی اطلاعات کامل کار می کند
[ترجمه ترگمان]eulogists از اقتصاد بازار معمولا فرض می کنند که بر روی اطلاعات کامل کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. One who writes or delivers panegyrics; a eulogist.
[ترجمه گوگل]کسی که می نویسد یا ارائه می دهد یک مداح
[ترجمه ترگمان]کسی که panegyrics می نویسد و یا panegyrics را تحویل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Described someone as a eulogist of torture?
[ترجمه گوگل]کسی را مداح شکنجه توصیف کردید؟
[ترجمه ترگمان]کسی رو به عنوان یه شکنجه برای شکنجه استفاده کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A person who delivers or writes an encomium; a eulogist.
[ترجمه گوگل]شخصی که انکویمی را ارائه می دهد یا می نویسد یک مداح
[ترجمه ترگمان]کسی که an می نویسد یا می نویسد؛ a
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One stone arouses 1000 billow, the tentative idea causes a mighty uproar very quickly in the whole nation, nod eulogist has, shake one's head the person that oppugn has.
[ترجمه گوگل]یک سنگ 1000 غوغا می کند، ایده آزمایشی خیلی سریع در کل ملت غوغایی بزرگ ایجاد می کند، مداح سر تکان می دهد، سر تکان می دهد کسی که مخالف است
[ترجمه ترگمان]یک سنگ، ۱۰۰۰ billow را ایجاد می کند، این ایده آزمایشی باعث ایجاد همهمه عظیمی در تمام ملت می شود، سر تکان می دهد، eulogist را تکان می دهد، به کسی که oppugn دارد سر تکان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To the American public, though, he was best known as the last surviving son of America's most glamorous political family, the eulogist of a clan shattered again and again by tragedy.
[ترجمه گوگل]با این حال، برای عموم مردم آمریکا، او بیشتر به عنوان آخرین پسر بازمانده از پر زرق و برق ترین خانواده سیاسی آمریکا شناخته می شد، مداح قبیله ای که بارها و بارها در اثر تراژدی متلاشی شده بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، برای مردم آمریکا، او به عنوان آخرین پسر بازمانده ترین خانواده سیاسی آمریکا شناخته شده بود، و eulogist یک خانواده بارها و بارها با تراژدی از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ستایشگر (اسم)
adorer, eulogist, adulator, worshipper, worshiper

مدیحه سرا (اسم)
eulogist, panegyrist

انگلیسی به انگلیسی

• one who praises, one who commends

پیشنهاد کاربران

بپرس