eugenics

/juːˈdʒenɪks//juːˈdʒenɪks/

معنی: علم اصلاح نژادانسان
معانی دیگر: به نژادشناسی، بهزاسازی، علم اصلاح نژاد، به نژادی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (used with a sing. verb) the study of or belief in the genetic improvement of the human race through control of breeding.

جمله های نمونه

1. Eugenics was the central, and most controversial, part of his social philosophy.
[ترجمه جمشيد شاملو] اصلاح نزاد مرکز ثقل فلسفه اجتماعی او و همچنین بحث برانگیزترین قسمت ان بود.
|
[ترجمه گوگل]اصلاح نژاد محوری و بحث برانگیزترین بخش فلسفه اجتماعی او بود
[ترجمه ترگمان]Eugenics مرکز و most فلسفه اجتماعی او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Among its aims is a new eugenics: selective breeding.
[ترجمه گوگل]از جمله اهداف آن یک اصلاح نژادی جدید است: پرورش انتخابی
[ترجمه ترگمان]یکی از اهداف آن، eugenics جدید است: پرورش گزینشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the United States eugenics became almost completely discredited.
[ترجمه گوگل]در ایالات متحده اصلاح نژاد تقریباً به طور کامل بی اعتبار شد
[ترجمه ترگمان]در ایالات متحده eugenics تقریبا کاملا بی اعتبار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ironically, some eugenics leaders were uneasy about their alliance because they felt it could compromise their then-respectable public image.
[ترجمه گوگل]از قضا، برخی از رهبران اصلاح نژاد نسبت به اتحاد خود ناآرام بودند، زیرا احساس می کردند که این اتحاد می تواند وجهه عمومی قابل احترام آنها را در آن زمان به خطر بیندازد
[ترجمه ترگمان]از قضا، برخی از رهبران eugenics نگران اتحاد خود بودند، زیرا احساس می کردند که می تواند تصویر عمومی آن ها را به خطر بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The medical profession was deeply divided over eugenics.
[ترجمه گوگل]حرفه پزشکی به شدت بر سر اصلاح نژادی تقسیم شده بود
[ترجمه ترگمان]شغل پزشکی به نژادی از نژادی جدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By the late Thirties, eugenics was waning.
[ترجمه گوگل]در اواخر دهه سی، اصلاح نژادی رو به زوال بود
[ترجمه ترگمان]در اواخر Thirties، eugenics به زوال بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The rise of the eugenics movement in the early twentieth century crystallized the intellectual and political imperatives of evolutionary biology.
[ترجمه گوگل]ظهور جنبش اصلاح نژادی در اوایل قرن بیستم الزامات فکری و سیاسی زیست شناسی تکاملی را متبلور کرد
[ترجمه ترگمان]ظهور جنبش eugenics در اوایل قرن بیستم، ضروریات عقلانی و سیاسی زیست شناسی تکاملی را متبلور کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Politician take no interest in eugenics because the unborn have not vote.
[ترجمه گوگل]سیاستمداران هیچ علاقه ای به اصلاح نژاد ندارند زیرا متولد نشده ها رای نداده اند
[ترجمه ترگمان]Politician هیچ علاقه ای به eugenics ندارند زیرا هنوز به دنیا نیامده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The environmental factors that have influences on eugenics including physics, chemistry, medicine and biography.
[ترجمه گوگل]عوامل محیطی موثر بر اصلاح نژاد از جمله فیزیک، شیمی، پزشکی و بیوگرافی
[ترجمه ترگمان]عوامل محیطی که بر eugenics از جمله فیزیک، شیمی، دارو و زندگینامه تاثیر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He advocated eugenics and pointed out that the main physical education course the children is playing.
[ترجمه گوگل]او از اصلاح نژاد دفاع کرد و خاطرنشان کرد که دوره اصلی تربیت بدنی کودکان در حال بازی است
[ترجمه ترگمان]او از eugenics دفاع کرد و اشاره کرد که آموزش فیزیکی اصلی بچه ها بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some are raising the specter of eugenics.
[ترجمه گوگل]برخی در حال بالا بردن شبح اصلاح نژادی هستند
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها شبح نژادی را در هوا بلند می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The new eugenics is a mass and pragmatism and its model is medical - genetics.
[ترجمه گوگل]اصلاح نژادی جدید یک توده و عمل گرایی است و مدل آن پزشکی - ژنتیک است
[ترجمه ترگمان]The جدید یک جرم و عملگرایی است و مدل آن، ژنتیک - ژنتیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Craniology, phrenology and eugenics, once-respectable fields of endeavour that are now regarded with a shudder, may shriek from time to time, but few sane people pay attention to them.
[ترجمه گوگل]جمجمه‌شناسی، فرنولوژی و اصلاح نژاد، رشته‌های تلاشی که زمانی قابل احترام بودند و اکنون با لرزش به آنها نگاه می‌شود، ممکن است هر از گاهی فریاد بزنند، اما افراد عاقل کمی به آنها توجه می‌کنند
[ترجمه ترگمان]craniology، جمجمه خوانی و نژادی، که روزگاری با لرزشی در تلاش هستند، ممکن است گاه به گاه فریاد بکشند، اما چند نفر عاقل به آن ها توجه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The spectre of eugenics, which reached its culmination in Nazi Germany, haunts both politicians and public.
[ترجمه گوگل]شبح اصلاح نژادی، که در آلمان نازی به اوج خود رسید، هم سیاستمداران و هم مردم را آزار می دهد
[ترجمه ترگمان]شبح of که به اوج خود در آلمان نازی رسید، هم سیاستمداران و هم مردم را دنبال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

علم اصلاح نژاد انسان (اسم)
eugenics

تخصصی

[بهداشت] به نژادی
[آمار] بهْنژادی

انگلیسی به انگلیسی

• study of the possibility of racial improvement through selective breeding and other methods
eugenics is the study of how to improve the human race by carefully selecting parents who will produce stronger children; a technical term.

پیشنهاد کاربران

علم اصلاح نژاد ( اسم ) : مطالعه چگونگی بهبود نژاد بشر با انتخاب ژنتیکی

بپرس