ethnology

/eθˈnɑːlədʒi//eθˈnɒlədʒi/

معنی: نژاد شناسی، علم مطالعه نژادها و اقوام
معانی دیگر: (شاخه ای از مردم شناسی که با مقایسه ی فرهنگ جوامع مختلف امروزی یا گذشته سروکار دارد) قوم سنجی، رامه سنجی، فرهنگ سنجی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: ethnological (adj.), ethnologically (adv.), ethnologist (n.)
• : تعریف: a branch of anthropology concerned with the origins and development of various cultures.

جمله های نمونه

1. One of the classic confrontations of nineteenth-century ethnology stemmed from this very circumstance.
[ترجمه گوگل]یکی از تقابل‌های کلاسیک قوم‌شناسی قرن نوزدهم از همین شرایط ناشی می‌شود
[ترجمه ترگمان]یکی از confrontations کلاسیک نژاد شناسی قرن نوزدهم از همین اوضاع سرچشمه می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Dr. Henderson is a famous expert on Asian ethnology.
[ترجمه گوگل]دکتر هندرسون کارشناس معروف قوم شناسی آسیایی است
[ترجمه ترگمان]دکتر هندرسون یک متخصص مشهور در زمینه نژاد شناسی آسیایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is a conclusion of deep importance in ethnology.
[ترجمه گوگل]این نتیجه گیری از اهمیت عمیقی در قوم شناسی است
[ترجمه ترگمان]این یک نتیجه گیری از اهمیت عمیق نژاد شناسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Dr. Henderson a famous expert on Asian ethnology.
[ترجمه گوگل]دکتر هندرسون کارشناس معروف قوم شناسی آسیایی
[ترجمه ترگمان]دکتر هندرسون یک متخصص مشهور در زمینه نژاد شناسی آسیایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ethnology has been variously defined in different national traditions.
[ترجمه گوگل]قوم شناسی در سنت های ملی مختلف به گونه های مختلف تعریف شده است
[ترجمه ترگمان]نژادشناسی به طرق مختلف در سنت های ملی مختلف تعریف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The museum includes western cultural history, ethnology, military history, mineralogy, and a large art collections.
[ترجمه گوگل]این موزه شامل تاریخ فرهنگی غرب، قوم شناسی، تاریخ نظامی، کانی شناسی و مجموعه های هنری بزرگ است
[ترجمه ترگمان]این موزه شامل تاریخ فرهنگی غرب، نژاد شناسی، تاریخ نظامی، mineralogy و مجموعه های هنری بزرگ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Eco - ethnology advocates the integrity of eco - system and the respect for the variety of national culture.
[ترجمه گوگل]اکو - قوم شناسی از یکپارچگی اکو سیستم و احترام به تنوع فرهنگ ملی دفاع می کند
[ترجمه ترگمان]زیست - شناسی از انسجام سیستم اکولوژیکی و احترام به تنوع فرهنگ ملی طرفداری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Pp . 75 - Taipei: Institute of Ethnology, Academia Sinica.
[ترجمه گوگل]Pp 75 - تایپه: موسسه قوم شناسی، آکادمی سینیکا
[ترجمه ترگمان]Pp ۷۵ - تایپه: موسسه نژادشناسی، آکادمی علوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Linguistic ethnology reveals the unrecorded history of Thai feminism.
[ترجمه گوگل]قوم شناسی زبانی تاریخ ثبت نشده فمینیسم تایلندی را آشکار می کند
[ترجمه ترگمان]زبان شناسی زبانی تاریخ ضبط نشده فمینیسم تایلندی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In 2005 Ethnology of IES was endowed with the title of Provincial Elite Specialty.
[ترجمه گوگل]در سال 2005 Ethnology IES با عنوان تخصص نخبگان استانی اعطا شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۲۰۰۵ تشابه of با عنوان of Elite استانی اعطا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Geographical aspect in linguistics, historical studies, ethnology, ecological studies.
[ترجمه گوگل]جنبه جغرافیایی در زبان شناسی، مطالعات تاریخی، قوم شناسی، مطالعات بوم شناسی
[ترجمه ترگمان]جنبه جغرافیایی در زبان شناسی، مطالعات تاریخی، نژاد شناسی، مطالعات اکولوژیکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Geography. Geographical aspect in linguistics, historical studies, ethnology, ecological studies. Economical geography.
[ترجمه گوگل]جغرافیا جنبه جغرافیایی در زبان شناسی، مطالعات تاریخی، قوم شناسی، مطالعات بوم شناسی جغرافیای اقتصادی
[ترجمه ترگمان]جغرافیا جنبه جغرافیایی در زبان شناسی، مطالعات تاریخی، نژاد شناسی، مطالعات اکولوژیکی جغرافیای Economical
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As a result, Chinese ethnology has entered the third stage in the dynamic process to maturity and a new stage of ethnological theory and practice.
[ترجمه گوگل]در نتیجه قوم شناسی چینی وارد مرحله سوم در فرآیند پویایی تا بلوغ و مرحله جدیدی از نظریه و عمل قوم شناختی شده است
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، نژاد شناسی چینی وارد مرحله سوم در فرآیند پویا برای بلوغ و مرحله جدیدی از تئوری و عمل ethnological شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It's of the great academic value of anthropology ethnology while it is also of strong readability.
[ترجمه گوگل]این از ارزش آکادمیک بزرگ قوم شناسی مردم شناسی است در حالی که از خوانایی قوی نیز برخوردار است
[ترجمه ترگمان]این در حالی است که آن نیز از خوانایی قوی برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نژاد شناسی (اسم)
anthropography, ethnology

علم مطالعه نژادها و اقوام (اسم)
ethnology

انگلیسی به انگلیسی

• study of the historical development of different cultures (anthropology)
ethnology is the branch of anthropology in which the organization and culture of different races of people are studied and compared.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Study of humankind 🌍
🔍 مترادف: Anthropology
✅ مثال: She pursued a degree in ethnology to understand different cultures better.
مردم شناسی
قوم شناسی
هو
قوم شناسی، شاخه ای از مردم شناسی.

بپرس