1. The topics for discussion are Chinese and Canadian ethnologic cultures, education, literature and bilingual teaching etc.
[ترجمه گوگل]موضوعات مورد بحث فرهنگ قومشناسی چینی و کانادایی، آموزش، ادبیات و آموزش دو زبانه و غیره است
[ترجمه ترگمان]موضوعات مورد بحث، فرهنگ چینی و کانادایی، آموزش، ادبیات و آموزش دو زبانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موضوعات مورد بحث، فرهنگ چینی و کانادایی، آموزش، ادبیات و آموزش دو زبانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The right of minorities is the key of ethnologic law; all of the rules and principles should serve this key.
[ترجمه گوگل]حقوق اقلیت ها کلید قانون قوم شناسی است همه قوانین و اصول باید در خدمت این کلید باشند
[ترجمه ترگمان]حق اقلیت ها کلید قانون ethnologic است؛ همه قوانین و اصول باید به این کلید خدمت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حق اقلیت ها کلید قانون ethnologic است؛ همه قوانین و اصول باید به این کلید خدمت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. As globalization is currently progressing worldwide, an ethnologic research of literature is of great significance.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که جهانی شدن در حال حاضر در سرتاسر جهان در حال پیشرفت است، تحقیق قوم شناختی ادبیات از اهمیت زیادی برخوردار است
[ترجمه ترگمان]همانطور که جهانی شدن در حال حاضر در سراسر جهان در حال پیشرفت است، تحقیق ethnologic از ادبیات از اهمیت زیادی برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همانطور که جهانی شدن در حال حاضر در سراسر جهان در حال پیشرفت است، تحقیق ethnologic از ادبیات از اهمیت زیادی برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The development of it, while bringing the economic boom and the ethnologic culture protection to those minority tourism receptions, will probably result in negative effect on the society and culture.
[ترجمه گوگل]توسعه آن، ضمن اینکه رونق اقتصادی و حفاظت از فرهنگ قومیتی را برای پذیرایی های اقلیت های گردشگری به ارمغان می آورد، احتمالاً تأثیرات منفی بر جامعه و فرهنگ خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]توسعه آن، در حالی که رونق اقتصادی و حمایت فرهنگ ethnologic را به این مهمانی های کوچک گردشگری می آورد، احتمالا منجر به تاثیر منفی بر جامعه و فرهنگ خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]توسعه آن، در حالی که رونق اقتصادی و حمایت فرهنگ ethnologic را به این مهمانی های کوچک گردشگری می آورد، احتمالا منجر به تاثیر منفی بر جامعه و فرهنگ خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Objective To know the height development and its tendency of change in the past 20 years between Korean and Han students, explore the ethnologic difference.
[ترجمه گوگل]هدف برای دانستن رشد قد و تمایل آن به تغییر در 20 سال گذشته بین دانش آموزان کره ای و هان، تفاوت قوم شناختی را بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]هدف از درک رشد ارتفاع و تمایل آن به تغییر در ۲۰ سال گذشته بین دانشجویان کره ای و هان، تفاوت ethnologic را مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف از درک رشد ارتفاع و تمایل آن به تغییر در ۲۰ سال گذشته بین دانشجویان کره ای و هان، تفاوت ethnologic را مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Teahorse trade policy is not just a national defence policy, but also an economic policy, ethnologic policy.
[ترجمه گوگل]سیاست تجارت اسب چای فقط یک سیاست دفاع ملی نیست، بلکه یک سیاست اقتصادی، سیاست قومشناسی است
[ترجمه ترگمان]سیاست تجاری Teahorse تنها یک سیاست دفاع ملی نیست، بلکه سیاست اقتصادی نیز می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سیاست تجاری Teahorse تنها یک سیاست دفاع ملی نیست، بلکه سیاست اقتصادی نیز می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The inscription on a tablet has always been one of the most important historical materials to ethnologic studies.
[ترجمه گوگل]کتیبه روی لوح همواره یکی از مهم ترین مطالب تاریخی در مطالعات قوم شناسی بوده است
[ترجمه ترگمان]کتیبه روی لوح همیشه یکی از مهم ترین مواد تاریخی برای مطالعات ethnologic بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کتیبه روی لوح همیشه یکی از مهم ترین مواد تاریخی برای مطالعات ethnologic بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Objective: Investigate the fingerprint features of Mulao nationality in Guangxi to consummate the ethnologic dermatoglyphics database of the the nationality.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ویژگیهای اثر انگشت ملیت مولائو در گوانگشی برای تکمیل پایگاه دادههای پوستی قومشناسی ملیت
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی ویژگی های اثر انگشت of Mulao در Guangxi برای رسیدن به پایگاه اطلاعاتی ethnologic dermatoglyphics از ملیت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی ویژگی های اثر انگشت of Mulao در Guangxi برای رسیدن به پایگاه اطلاعاتی ethnologic dermatoglyphics از ملیت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This cento mentioned here is another classic work composed by Bao Yuankai after the cento named Yan Huang Feng Qing, furthermore, it's the milestone of the development in Chinese ethnologic symphony.
[ترجمه گوگل]این سنتویی که در اینجا به آن اشاره شد، اثر کلاسیک دیگری است که توسط بائو یوانکای پس از سنتوی به نام یان هوانگ فنگ چینگ ساخته شده است، علاوه بر این، این نقطه عطف پیشرفت در سمفونی قومشناسی چینی است
[ترجمه ترگمان]این cento که در اینجا ذکر شد، اثر کلاسیک دیگری است که توسط Bao Yuankai پس از cento به نام یان هوانگ کینگ کینگ تشکیل شده است، علاوه بر این نقطه عطف توسعه در سمفونی ethnologic چینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این cento که در اینجا ذکر شد، اثر کلاسیک دیگری است که توسط Bao Yuankai پس از cento به نام یان هوانگ کینگ کینگ تشکیل شده است، علاوه بر این نقطه عطف توسعه در سمفونی ethnologic چینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید