1. One of the aims of ethnography is to contribute to an understanding of the human race.
[ترجمه گوگل]یکی از اهداف قوم نگاری کمک به درک نژاد بشر است
[ترجمه ترگمان]یکی از اهداف قوم نگاری این است که به درک نوع بشر کمک کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. What can ethnography tell us about the big issues?
[ترجمه گوگل]مردم نگاری در مورد مسائل بزرگ چه چیزی می تواند به ما بگوید؟
[ترجمه ترگمان]چه چیزهایی می توانند در مورد مسائل بزرگ به ما بگویند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The ordinary methods of Hellenistic ethnography would have been sufficient.
[ترجمه گوگل]روشهای معمولی قوم نگاری هلنیستی کافی بود
[ترجمه ترگمان]روش های عادی قوم شناختی هلنیستی کافی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Several sociolinguists have discussed the ethnography of cross cultural discourse conventions in the law court in the United States.
[ترجمه گوگل]چندین جامعه شناس در مورد قوم نگاری کنوانسیون های گفتمان متقابل فرهنگی در دادگاه حقوقی ایالات متحده بحث کرده اند
[ترجمه ترگمان]چندین نفر از sociolinguists در مورد قوم شناختی of های گفتمان فرهنگی در دادگاه قانون در ایالات متحده بحث و تبادل نظر کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The methodology of ethnography is usually dependent upon the constraints operating on whom or what the researcher wants to study.
[ترجمه گوگل]روششناسی قومنگاری معمولاً به محدودیتهایی بستگی دارد که محقق میخواهد بر روی چه کسی یا چه چیزی مطالعه کند
[ترجمه ترگمان]روش شناسی قوم نگاری معمولا وابسته به محدودیت هایی است که بر روی چه کسی و یا آنچه محقق می خواهد مطالعه کند وابسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Can your precious ethnography tell us anything which would be of practical use about managing these queues?
[ترجمه گوگل]آیا قوم نگاری ارزشمند شما می تواند چیزی را به ما بگوید که در مدیریت این صف ها مفید باشد؟
[ترجمه ترگمان]آیا قوم شناختی با ارزش شما می توانند چیزی را به ما بگویند که از کاربرد عملی در مدیریت این صف ها استفاده کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Must have a good understanding of the ethnography of speaking in the bilingual context, particularly that of interpreted interviews.
[ترجمه گوگل]باید درک خوبی از قوم نگاری صحبت کردن در زمینه دو زبانه، به ویژه مصاحبه های تفسیری داشته باشد
[ترجمه ترگمان]باید درک خوبی از قوم شناختی صحبت کردن در زمینه دو زبانه و به خصوص مصاحبه های تفسیر شده داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There is one further feature of the ethnography which must be mentioned before I discuss the general pattern.
[ترجمه گوگل]یک ویژگی دیگر از قوم نگاری وجود دارد که قبل از بحث درباره الگوی کلی باید به آن اشاره شود
[ترجمه ترگمان]یک ویژگی دیگر از قوم شناختی وجود دارد که باید قبل از بحث در مورد الگوی عمومی ذکر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. the ethnography of paleolithic humans.
10. Critics of ethnography stress its unreliability.
[ترجمه گوگل]منتقدان قوم نگاری بر غیرقابل اعتماد بودن آن تاکید می کنند
[ترجمه ترگمان]منتقدان قوم شناختی بر غیرقابل اعتماد بودن آن تاکید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. So, personally, I think accurate ethnography should still be the necessary subject of anthropology.
[ترجمه گوگل]بنابراین شخصاً فکر میکنم قومنگاری دقیق هنوز باید موضوع ضروری انسانشناسی باشد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، من شخصا فکر می کنم قوم شناختی دقیق هنوز باید موضوع مورد نیاز انسان شناسی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The educational ethnography is an transdisciplinary application of the ethnography ( as a method ) by the educational researchers.
[ترجمه گوگل]قوم نگاری آموزشی کاربرد فرا رشته ای قوم نگاری (به عنوان یک روش) توسط محققان آموزشی است
[ترجمه ترگمان]این قوم شناختی یک کاربرد نظامی از قوم شناختی (به عنوان روشی)توسط محققان آموزشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Since Malinowski initiated the realistic ethnography, cultural writing of anthropology has been regarded as an objective and scientific description of culture.
[ترجمه گوگل]از زمانی که مالینوفسکی قوم نگاری واقع گرایانه را آغاز کرد، نگارش فرهنگی مردم شناسی به عنوان توصیفی عینی و علمی از فرهنگ در نظر گرفته شد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که مالینفسکی، قوم نگاری واقعی را آغاز کرد، نوشتن فرهنگی انسان شناسی به عنوان یک توصیف عینی و علمی از فرهنگ در نظر گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Ethnography is a term borrowed from anthropology, meaning the systematic and immersive study of human cultures.
[ترجمه گوگل]قوم نگاری اصطلاحی است که از انسان شناسی به عاریت گرفته شده است، به معنای مطالعه سیستماتیک و غوطه ورانه فرهنگ های انسانی
[ترجمه ترگمان]Ethnography اصطلاحی است که از انسان شناسی اقتباس شده است و به معنای مطالعه نظام مند و همه جانبه فرهنگ های انسانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید