1. The unique fieldwork and " ethnographical " methods of modern anthropology provide an approach to solving this thorny aesthetic problem.
[ترجمه گوگل]کار میدانی منحصربهفرد و روشهای «مردمنگاری» انسانشناسی مدرن، رویکردی برای حل این مشکل زیباشناختی خاردار ارائه میکند
[ترجمه ترگمان]روش کار عملی منحصر به فرد و روش های \"ethnographical\" در انسان شناسی مدرن، رویکردی را برای حل این مساله aesthetic دشوار فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روش کار عملی منحصر به فرد و روش های \"ethnographical\" در انسان شناسی مدرن، رویکردی را برای حل این مساله aesthetic دشوار فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Chinese Village: Taitou, Shantung Province is one important ethnographical work about rural society in North China.
[ترجمه گوگل]دهکده چینی: تایتو، استان شانتونگ یکی از آثار مهم قوم نگاری در مورد جامعه روستایی در شمال چین است
[ترجمه ترگمان]دهکده چینی: Taitou، استان shantung یکی از موضوعات مهم در مورد جامعه روستایی در شمال چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دهکده چینی: Taitou، استان shantung یکی از موضوعات مهم در مورد جامعه روستایی در شمال چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Chinese Village: Taitou, Shantung Province is one important ethnographical work about rural society in North China. It is a landmark work as Golden Wing in the early anthropological study in China.
[ترجمه گوگل]دهکده چینی: تایتو، استان شانتونگ یکی از آثار مهم قوم نگاری در مورد جامعه روستایی در شمال چین است این یک اثر برجسته به عنوان بال طلایی در مطالعات اولیه انسان شناسی در چین است
[ترجمه ترگمان]دهکده چینی: Taitou، استان shantung یکی از موضوعات مهم در مورد جامعه روستایی در شمال چین است این یک کار برجسته به عنوان شاخه طلایی در مطالعات اولیه انسان شناختی در چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دهکده چینی: Taitou، استان shantung یکی از موضوعات مهم در مورد جامعه روستایی در شمال چین است این یک کار برجسته به عنوان شاخه طلایی در مطالعات اولیه انسان شناختی در چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Various historical, ethnographical, and psychological studies were put out under the label sociology.
[ترجمه گوگل]مطالعات مختلف تاریخی، قومنگاری و روانشناختی تحت عنوان جامعهشناسی انجام شد
[ترجمه ترگمان]مطالعات متعدد تاریخی، ethnographical و روانشناسی تحت عنوان جامعه شناسی به کار گرفته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مطالعات متعدد تاریخی، ethnographical و روانشناسی تحت عنوان جامعه شناسی به کار گرفته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The interpreting process of anthropology is an important and indispensable part of ethnographical practice.
[ترجمه گوگل]فرآیند تفسیر انسان شناسی بخش مهم و ضروری از رویه قوم نگاری است
[ترجمه ترگمان]فرآیند تفسیر انسان شناسی یک بخش مهم و ضروری از عمل ethnographical است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرآیند تفسیر انسان شناسی یک بخش مهم و ضروری از عمل ethnographical است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This exhibition focuses on four major sites as well as ethnographical investigations of the Li ethnic group in Hainan province.
[ترجمه گوگل]این نمایشگاه بر چهار مکان اصلی و همچنین تحقیقات قومنگاری گروه قومی لی در استان هاینان متمرکز است
[ترجمه ترگمان]این نمایشگاه بر روی چهار محل اصلی و همچنین تحقیقات ethnographical گروه لی قومی در استان هاینان تمرکز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نمایشگاه بر روی چهار محل اصلی و همچنین تحقیقات ethnographical گروه لی قومی در استان هاینان تمرکز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The signal for the end of his travels came in Sweden, where the Ethnographical Museum engaged him as an assistant for documentary film strips on various tribal cultures and sent him to Africa.
[ترجمه گوگل]سیگنال پایان سفر او در سوئد آمد، جایی که موزه قوم نگاری او را به عنوان دستیار فیلم مستند در مورد فرهنگ های مختلف قبیله ای استخدام کرد و او را به آفریقا فرستاد
[ترجمه ترگمان]علامتی که برای پایان مسافرتش به سوئد ارسال شد، جایی بود که موزه ethnographical او را به عنوان دستیار نوارهای فیلم مستند در فرهنگ های مختلف قبیله ای استخدام کرده و او را به آفریقا فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علامتی که برای پایان مسافرتش به سوئد ارسال شد، جایی بود که موزه ethnographical او را به عنوان دستیار نوارهای فیلم مستند در فرهنگ های مختلف قبیله ای استخدام کرده و او را به آفریقا فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Fourthly, he initiates an exploration into the forms of writing under the critical reflection context of ethnographical "writing culture".
[ترجمه گوگل]چهارم، او کاوش در اشکال نوشتار را در چارچوب بازتاب انتقادی «فرهنگ نوشتاری» قومنگاری آغاز میکند
[ترجمه ترگمان]چهارم، او اکتشاف را به شکل نوشتاری در چارچوب تفکر انتقادی \"فرهنگ نوشتاری\" (ethnographical)آغاز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چهارم، او اکتشاف را به شکل نوشتاری در چارچوب تفکر انتقادی \"فرهنگ نوشتاری\" (ethnographical)آغاز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید