1. ethnic characteristics
ویژگی های رامه ای
2. ethnic minorities
اقلیت های قومی
3. an ethnic alloy
یک آمیزه ی نژادی
4. the coalescence of various ethnic groups
یکپارچگی (یا ادغام یا هم آمیخت) گروه های نژادی مختلف
5. I do believe it is possible for different ethnic groups to live together in harmony.
[ترجمه گوگل]من معتقدم که این امکان وجود دارد که اقوام مختلف با هم در هماهنگی زندگی کنند
[ترجمه ترگمان]من معتقدم که برای گروه های قومی مختلف امکان پذیر است که با هم در هماهنگی زندگی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A question on ethnic origin was included in the census.
[ترجمه گوگل]یک سوال در مورد منشاء قومی در سرشماری گنجانده شد
[ترجمه ترگمان]در سرشماری سال ۲۰۰۰، جمعیت این شهر question نفر اعلام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Different ethnic groups have different systems of kinship.
[ترجمه گوگل]اقوام مختلف نظام های خویشاوندی متفاوتی دارند
[ترجمه ترگمان]گروهه ای مختلف نژادی سیستم های مختلفی از خویشاوندی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Have ethnic tensions in the area been reduced by intermarriage?
[ترجمه گوگل]آیا تنش های قومیتی در این منطقه با ازدواج های مختلط کاهش یافته است؟
[ترجمه ترگمان]آیا تنش های نژادی در این ناحیه با ازدواج intermarriage کاهش یافته است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They have redrawn the country's boundaries along ethnic lines.
[ترجمه گوگل]آنها مرزهای کشور را در امتداد خطوط قومی از نو ترسیم کرده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها مرزه ای کشور را در امتداد خطوط نژادی مجددا ترسیم کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This vile policy of ethnic cleansing must be stopped.
[ترجمه گوگل]این سیاست شوم پاکسازی قومی باید متوقف شود
[ترجمه ترگمان]این سیاست ظالمانه پاک سازی قومی باید متوقف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Recent developments in the area have brought latent ethnic tension out into the open.
[ترجمه گوگل]تحولات اخیر در این منطقه تنش های قومی نهفته را آشکار کرده است
[ترجمه ترگمان]پیشرفت های اخیر در این منطقه باعث ایجاد تنش قومی پنهانی در فضای باز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The school teaches pupils from different ethnic groups .
[ترجمه گوگل]این مدرسه به دانش آموزانی از اقوام مختلف آموزش می دهد
[ترجمه ترگمان]این مدرسه به دانش آموزان از گروه های مختلف نژادی آموزش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The students are from a variety of ethnic backgrounds.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان از اقوام مختلف هستند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان از زمینه های مختلف نژادی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Ethnic tensions among the republics could lead to civil war.
[ترجمه گوگل]تنش های قومی در میان جمهوری ها می تواند منجر به جنگ داخلی شود
[ترجمه ترگمان]تنش های قومی در میان این جمهوری می تواند منجر به جنگ داخلی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The ethnic populations are so intermingled that there's bound to be conflict.
[ترجمه گوگل]جمعیت های قومی چنان در هم آمیخته اند که احتمالاً درگیری وجود دارد
[ترجمه ترگمان]جمعیت قومی آن قدر شلوغ است که ممکن است اختلافی وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید