1. what you did was not ethically right
کاری که شما کردید از نظر اخلاقی درست نبود.
2. Attorneys are ethically and legally bound to absolute confidentiality.
[ترجمه گوگل]وکلا از نظر اخلاقی و قانونی ملزم به رازداری مطلق هستند
[ترجمه ترگمان]دزدان دریایی از نظر اخلاقی و قانونی به رازداری کامل پایبند هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دزدان دریایی از نظر اخلاقی و قانونی به رازداری کامل پایبند هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Doctors felt ethically obliged to continue the treatment.
[ترجمه گوگل]پزشکان از نظر اخلاقی موظف به ادامه درمان بودند
[ترجمه ترگمان]پزشکان از لحاظ اخلاقی موظف به ادامه درمان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پزشکان از لحاظ اخلاقی موظف به ادامه درمان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The committee judged that he had not behaved ethically.
[ترجمه گوگل]کمیته قضاوت کرد که او اخلاقی رفتار نکرده است
[ترجمه ترگمان]کمیته فکر کرد که او از نظر اخلاقی رفتاری اخلاقی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کمیته فکر کرد که او از نظر اخلاقی رفتاری اخلاقی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Mayors want local companies to behave ethically.
[ترجمه گوگل]شهرداران از شرکت های محلی می خواهند که اخلاقی رفتار کنند
[ترجمه ترگمان]شهرداران می خواهند که شرکت های محلی از نظر اخلاقی رفتار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شهرداران می خواهند که شرکت های محلی از نظر اخلاقی رفتار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The need for reliability is not only ethically desirable, it is generally a practical necessity.
[ترجمه گوگل]نیاز به قابلیت اطمینان نه تنها از نظر اخلاقی مطلوب است، بلکه به طور کلی یک ضرورت عملی است
[ترجمه ترگمان]نیاز به قابلیت اطمینان نه تنها از لحاظ اخلاقی مطلوب نیست، بلکه به طور کلی یک ضرورت عملی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نیاز به قابلیت اطمینان نه تنها از لحاظ اخلاقی مطلوب نیست، بلکه به طور کلی یک ضرورت عملی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. To ignore the interests of relatives is neither ethically justifiable nor practically helpful if we wish to involve them in care.
[ترجمه گوگل]نادیده گرفتن منافع خویشاوندان نه از نظر اخلاقی قابل توجیه است و نه از نظر عملی اگر بخواهیم آنها را در مراقبت مشارکت دهیم
[ترجمه ترگمان]نادیده گرفتن منافع بستگان نه از نظر اخلاقی قابل توجیه است و نه به طور عملی، اگر می خواهیم آن ها را در مراقبت دخیل سازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نادیده گرفتن منافع بستگان نه از نظر اخلاقی قابل توجیه است و نه به طور عملی، اگر می خواهیم آن ها را در مراقبت دخیل سازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Ethically directed, the potential for doing good is immense.
[ترجمه گوگل]با هدایت اخلاقی، پتانسیل انجام کار خوب بسیار زیاد است
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، پتانسیل انجام خوب کار بسیار زیاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، پتانسیل انجام خوب کار بسیار زیاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This action is ethically questionable.
[ترجمه گوگل]این اقدام از نظر اخلاقی مشکوک است
[ترجمه ترگمان]این عمل از نظر اخلاقی سوال برانگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این عمل از نظر اخلاقی سوال برانگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In fact, I wonder if, ethically, we should even be asking people to organize.
[ترجمه گوگل]در واقع، نمیدانم که آیا از نظر اخلاقی، حتی باید از مردم بخواهیم که سازماندهی کنند
[ترجمه ترگمان]در واقع، من فکر می کنم که اگر، از لحاظ اخلاقی، ما باید از مردم بخواهیم سازمان را سازماندهی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در واقع، من فکر می کنم که اگر، از لحاظ اخلاقی، ما باید از مردم بخواهیم سازمان را سازماندهی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. How could economists proclaiming an ethically neutral stance and taking the discount rate from the market?
[ترجمه گوگل]چگونه اقتصاددانان می توانند موضعی بی طرفانه از نظر اخلاقی داشته باشند و نرخ تنزیل را از بازار بگیرند؟
[ترجمه ترگمان]چگونه اقتصاددانان یک موضع اخلاقی خنثی را اعلام کرده و نرخ تنزیل از بازار را می پذیرند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چگونه اقتصاددانان یک موضع اخلاقی خنثی را اعلام کرده و نرخ تنزیل از بازار را می پذیرند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. How do Chinese entrepreneurs distinguish between ethically sound value creation and opportunistic exploitation?
[ترجمه گوگل]چگونه کارآفرینان چینی بین خلق ارزش اخلاقی صحیح و بهره برداری فرصت طلبانه تمایز قائل می شوند؟
[ترجمه ترگمان]چگونه کارآفرینان چینی بین خلق ارزش صدا و بهره برداری opportunistic تمایز قایل می شوند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چگونه کارآفرینان چینی بین خلق ارزش صدا و بهره برداری opportunistic تمایز قایل می شوند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This approach explores why people fail to act ethically in specific situations.
[ترجمه گوگل]این رویکرد به بررسی این میپردازد که چرا افراد در موقعیتهای خاص عمل نمیکنند
[ترجمه ترگمان]این رویکرد به این مساله می پردازد که چرا مردم در موقعیت های خاص از نظر اخلاقی ناتوان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این رویکرد به این مساله می پردازد که چرا مردم در موقعیت های خاص از نظر اخلاقی ناتوان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Practically or ethically, we cannot simply admonish them to not clear forest.
[ترجمه گوگل]از نظر عملی یا اخلاقی، ما نمی توانیم به سادگی به آنها توصیه کنیم که جنگل را پاکسازی نکنند
[ترجمه ترگمان]عملا، ما نمی توانیم به سادگی آن ها را نصیحت کنیم که جنگل را پاک نکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عملا، ما نمی توانیم به سادگی آن ها را نصیحت کنیم که جنگل را پاک نکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. In truth, there is not much that is ethically dubious about making a bacterium from scratch.
[ترجمه گوگل]در حقیقت، چیزی که از نظر اخلاقی در مورد ساختن یک باکتری از ابتدا مشکوک باشد، وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، چیزهای زیادی وجود ندارد که از نظر اخلاقی در مورد ایجاد یک باکتری از صفر مشکوک باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، چیزهای زیادی وجود ندارد که از نظر اخلاقی در مورد ایجاد یک باکتری از صفر مشکوک باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید