eternally


معنی: ابدا
معانی دیگر: تاابد، جاودان، ازازل، بطورابدی یاازلی

جمله های نمونه

1. the eternally outward moving stars
ستارگانی که تا ابد حرکت برون سوی دارند

2. I'll be eternally grateful to you for this.
[ترجمه گوگل]من برای همیشه از شما سپاسگزار خواهم بود
[ترجمه ترگمان]تا ابد مدیون شما خواهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Only Janet, eternally hopeful, thought it was worth trying again.
[ترجمه گوگل]فقط جانت که همیشه امیدوار بود، فکر کرد ارزش تلاش دوباره را دارد
[ترجمه ترگمان]فقط جنت، که همیشه امیدوار کننده بود، فکر می کرد ارزش دارد که دوباره تلاش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She is eternally grateful to her family for their support.
[ترجمه گوگل]او تا ابد از خانواده اش به خاطر حمایتشان سپاسگزار است
[ترجمه ترگمان]تا ابد از خانواده اش برای حمایت آن ها سپاسگزار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He's eternally telephoning me early in the morning.
[ترجمه گوگل]او همیشه صبح زود با من تماس می گیرد
[ترجمه ترگمان]او همیشه صبح زود به من تلفن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I'm eternally grateful that we managed to go there before the war.
[ترجمه گوگل]من همیشه سپاسگزارم که موفق شدیم قبل از جنگ به آنجا برویم
[ترجمه ترگمان]تا ابد از این که قبل از جنگ به آنجا می رفتیم، سپاسگزار بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He's the sort of player who's eternally arguing with the referee.
[ترجمه گوگل]او از آن دسته بازیکنانی است که برای همیشه با داور بحث می کند
[ترجمه ترگمان]او از نوع بازیکنی است که دایم با داور بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We are eternally loved by God.
[ترجمه گوگل]ما تا ابد مورد محبت خداوند هستیم
[ترجمه ترگمان]ما تا ابد عاشق خدا هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In that case, since possibilities will always, eternally, exist, there never is absolutely nothing.
[ترجمه گوگل]در این صورت، از آنجایی که احتمالات همیشه و همیشه وجود خواهند داشت، هرگز مطلقاً هیچ چیز وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]در این صورت، از آنجا که احتمالات همیشه، تا ابد، وجود خواهند داشت، هیچ وقت مطلقا هیچ چیز وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Gobbla, his hugely bloated and eternally hungry Cave Squig would feed well.
[ترجمه گوگل]گوبلا، غار اسکوئیگ بسیار نفخ و همیشه گرسنه او به خوبی تغذیه می کرد
[ترجمه ترگمان]Gobbla، hugely پر باد و ابدی، دهانه غار را به خوبی تغذیه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Still, even for the eternally optimistic Mullin, having a fourth straight season wrecked by injury has bothered him.
[ترجمه گوگل]با این حال، حتی برای مولین خوشبین ابدی، داشتن چهارمین فصل متوالی با آسیب دیدگی او را آزار داده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، حتی برای خوش بینانه ترین Mullin، داشتن یک فصل چهارم مستقیم که توسط جراحت شکسته شده است، او را آزار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Roth, of course, remains eternally wedded to his one true love, his writing.
[ترجمه گوگل]راث، البته، برای ابد با عشق واقعی خود، یعنی نویسندگی اش، پیوند خورده است
[ترجمه ترگمان]البته روت برای ابد با یک عشق حقیقی، نویسندگی اش ازدواج خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He engages with a sense of Being eternally present, not driven and limited by the demands of time.
[ترجمه گوگل]او با احساس حضور ابدی درگیر است، نه تحت تأثیر زمان و نه محدود
[ترجمه ترگمان]او با احساس موجود بودن در حال حاضر و نه رانندگی و محدود شدن به خواسته های زمان، درگیر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. How could time have eternally existed; how could there be a space without bounds?
[ترجمه گوگل]چگونه ممکن است زمان برای همیشه وجود داشته باشد چگونه ممکن است فضایی بدون محدودیت وجود داشته باشد؟
[ترجمه ترگمان]چگونه ممکن بود تا ابد دوام داشته باشد؛ چطور می توانست یک فضای خالی وجود داشته باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ابدا (قید)
nowhere near, nohow, aught, never, nowise, anywise, no, not at all, eternally, whatever

انگلیسی به انگلیسی

• without end, forever; in a timeless manner; constantly

پیشنهاد کاربران

We are eternally grateful
ما بی نهایت سپاسگزاریم
ابدی
همیشگی، ازلی، ابدی، جاودان، پایان ناپذیر
همیشه
used to emphasize expressions of admiration, gratitude, etc
بی نهایت
از اول تا آخر
تا همیشه

بپرس