1. the most sharply etched character in the story
شخصیت داستان که از همه واضح تر تصویر شده است
2. dorothy has a collection of etched glass
دوروتی دارای یک مجموعه از ظروف شیشه ای منقوش است.
3. my mother's face is forever etched in my mind
چهره ی مادرم برای همیشه در ذهنم نقش بسته است.
4. A security number had been etched on the car window as a protection against theft.
[ترجمه گوگل]یک شماره امنیتی روی شیشه ماشین حک شده بود تا در برابر سرقت محافظت شود
[ترجمه ترگمان]یک شماره امنیتی بر روی شیشه اتومبیل به عنوان محافظت در برابر سرقت حک شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک شماره امنیتی بر روی شیشه اتومبیل به عنوان محافظت در برابر سرقت حک شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The lines were so finely etched as to be invisible from a distance.
[ترجمه گوگل]خطوط به قدری ظریف حکاکی شده بودند که از دور نامرئی بودند
[ترجمه ترگمان]خطوط آن چنان ظریف و ظریف بود که گویی از دور دیده می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خطوط آن چنان ظریف و ظریف بود که گویی از دور دیده می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. His face was etched with pain.
[ترجمه گوگل]صورتش از درد حک شده بود
[ترجمه ترگمان]صورتش پر از درد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صورتش پر از درد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Anthea's face was etched with horror.
[ترجمه گوگل]چهره آنته آ با وحشت نقش بسته بود
[ترجمه ترگمان]صورت Anthea با وحشت حکاکی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صورت Anthea با وحشت حکاکی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Crosses were etched into the walls.
[ترجمه گوگل]صلیب هایی روی دیوارها نقش بسته بود
[ترجمه ترگمان]روی دیوارها حکاکی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روی دیوارها حکاکی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Confusion and sadness were etched on their faces.
[ترجمه گوگل]گیجی و غم روی صورتشان نقش بسته بود
[ترجمه ترگمان]گیجی و ناراحتی بر چهره آن ها حک شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گیجی و ناراحتی بر چهره آن ها حک شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The island remained etched in my memory.
[ترجمه گوگل]جزیره در خاطرم ماندگار شد
[ترجمه ترگمان]جزیره در حافظه ام حک شده بو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جزیره در حافظه ام حک شده بو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This terrible event is etched forever in my memory.
[ترجمه گوگل]این رویداد وحشتناک برای همیشه در حافظه من حک شده است
[ترجمه ترگمان]این واقعه وحشتناک برای همیشه در حافظه ام حک شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این واقعه وحشتناک برای همیشه در حافظه ام حک شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He is the most sharply etched character in the movie.
[ترجمه گوگل]او تندترین شخصیت فیلم است
[ترجمه ترگمان]شخصیت منحصر به فرد در فیلم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شخصیت منحصر به فرد در فیلم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The tragic event is sharply etched into my memory.
[ترجمه گوگل]این رویداد غم انگیز به شدت در حافظه من حک شده است
[ترجمه ترگمان]واقعه غم انگیز در حافظه ام حک شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]واقعه غم انگیز در حافظه ام حک شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The scene will be etched on my memory forever.
[ترجمه گوگل]این صحنه برای همیشه در حافظه من حک خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این صحنه برای همیشه روی حافظه من حک شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این صحنه برای همیشه روی حافظه من حک شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The stained-glass panels are etched and then handpainted using traditional methods.
[ترجمه گوگل]پانل های شیشه ای رنگی با استفاده از روش های سنتی اچ شده و سپس با دست نقاشی می شوند
[ترجمه ترگمان]پانل های شیشه های رنگی حکاکی شده و سپس با استفاده از روش های سنتی استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پانل های شیشه های رنگی حکاکی شده و سپس با استفاده از روش های سنتی استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید