1. Res judicata and collateral estoppel may also limit an agency's discretion.
[ترجمه گوگل]Resjudicata و estoppel وثیقه نیز ممکن است اختیار آژانس را محدود کند
[ترجمه ترگمان]Res judicata و estoppel collateral نیز می توانند یک اختیار اداره را محدود کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. For example, the word estoppel is often used in the verb form estop.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، کلمه estoppel اغلب در شکل فعل estop استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]برای مثال کلمه estoppel اغلب در قالب فعل به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Agency by estoppel is important composition of agent system.
[ترجمه گوگل]نمایندگی توسط استوپل ترکیب مهم سیستم عامل است
[ترجمه ترگمان]منطقه توسط estoppel ترکیب مهمی از سیستم عامل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Acknowledge and estoppel have been internationally recognized rules.
[ترجمه گوگل]Acknowledge و estopel قوانین شناخته شده بین المللی بوده اند
[ترجمه ترگمان]تایید و estoppel قوانین شناخته شده بین المللی بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. For example, the estoppel is often used in the verb form estop.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، estoppel اغلب در شکل فعل estop استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، estoppel اغلب در قالب فعل به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The principle promissory estoppel may prevent Y from retracting his promise with retrospective effect.
[ترجمه گوگل]اصل سفته ممکن است Y را از پس گرفتن وعده خود با اثر ماسبق نگر باز دارد
[ترجمه ترگمان]اصل سفته بازه ای بورس ممکن است از تعهد او با تاثیر گذشته نگر آن جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The judges applied the laches and equitable estoppel to patent laches in America.
[ترجمه گوگل]قضات این قانون را در مورد حق ثبت اختراع در آمریکا اعمال کردند
[ترجمه ترگمان]قضات the و estoppel برابر را برای ثبت اختراعات در آمریکا به کار بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Kissing the stone estoppel the is thought to give a person special power powers of speech.
[ترجمه گوگل]تصور می شود که بوسیدن سنگ استوپل قدرت گفتاری خاصی به فرد می دهد
[ترجمه ترگمان]بوسیدن سنگ باعث می شود که قدرت بیان قدرت فردی خاصی به فرد بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Mr. Lloyd may be right in his answer to the estoppel by deed point.
[ترجمه گوگل]ممکن است آقای لوید در پاسخ به استوپل با نقطه عمل درست باشد
[ترجمه ترگمان]ممکن است آقای لو ید در پاسخ به estoppel عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. As I have said they are not cases of estoppel in the strict sense.
[ترجمه گوگل]همانطور که گفتم آنها مصادیق استوپل به معنای دقیق آن نیستند
[ترجمه ترگمان]همان طور که گفتم، آن ها در شرایط سخت و سختگیرانه ای مورد آزار و اذیت و آزار و اذیت قرار نمی گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The same plaintiff delivered for crop isn't able to prove that estoppel.
[ترجمه گوگل]همان شاکی تحویل داده شده برای محصول قادر به اثبات این استوپل نیست
[ترجمه ترگمان]همان شاکی که این محصول را تحویل داده است قادر به اثبات این مساله نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This principle is mainly applied to two kinds of situations: negotiorum gestio and donation, and principle of waiver and estoppel.
[ترجمه گوگل]این اصل عمدتاً در دو نوع وضعیت اعمال می شود: Negotiorum gestio و اهدا، و اصل چشم پوشی و estopel
[ترجمه ترگمان]این اصل به طور عمده به دو نوع شرایط اعمال می شود: negotiorum gestio و صدقه، و اصل ابطال و estoppel
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید