estonia

/eˈstoʊniə//eˈstəʊniə/

جمهوری استونیا، استونی (در شمال اروپا)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an East European country bordered by the Baltic Sea, Russia, and Latvia; formerly a republic of the Soviet Union.

جمله های نمونه

1. The bronze medal went to Nool of Estonia.
[ترجمه گوگل]مدال برنز به نول از استونی رسید
[ترجمه ترگمان]مدال برنز به Nool استونی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They lost their match with Estonia.
[ترجمه گوگل]آنها بازی خود را با استونی شکست دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها مسابقه خود با استونی را از دست دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Estonia has done much to cultivate the friendship of western European countries.
[ترجمه گوگل]استونی برای تقویت دوستی کشورهای اروپای غربی کارهای زیادی انجام داده است
[ترجمه ترگمان]استونی کار زیادی برای ایجاد دوستی با کشورهای اروپای غربی انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Estonia said it too planned to hold a referendum on independence.
[ترجمه گوگل]استونی اعلام کرد که قصد دارد همه پرسی استقلال برگزار کند
[ترجمه ترگمان]استونی گفت که این کشور همچنین قصد برگزاری رفراندوم استقلال را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Estonia is switching to a market economy.
[ترجمه گوگل]استونی در حال روی آوردن به اقتصاد بازار است
[ترجمه ترگمان]استونی در حال تبدیل به یک اقتصاد بازاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Everyone agrees that within the EU two states, Estonia and Latvia, have incorporated it into domestic law.
[ترجمه گوگل]همه موافقند که در داخل اتحادیه اروپا دو کشور، استونی و لتونی، آن را در قوانین داخلی گنجانده اند
[ترجمه ترگمان]هر کسی موافق است که در میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا، استونی و لاتویا آن را به قانون داخلی تبدیل کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Estonia is a constitutional democracy, with a president elected by its unicameral parliament (elections every four years).
[ترجمه گوگل]استونی یک دموکراسی مبتنی بر قانون اساسی است و رئیس جمهور آن توسط پارلمان تک مجلسی آن (انتخابات هر چهار سال یکبار) انتخاب می شود
[ترجمه ترگمان]استونی یک دموکراسی قانونی است و رئیس جمهور با رای پارلمانی خود (هر چهار سال انتخابات)انتخاب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Spain are next in action against Estonia in Merida on Wednesday, when they could secure qualification to the World Cup finals.
[ترجمه گوگل]تیم بعدی اسپانیا روز چهارشنبه در مریدا مقابل استونی است که می تواند به فینال جام جهانی صعود کند
[ترجمه ترگمان]اسپانیا روز چهارشنبه در اقدامی علیه استونی اقدام به عمل خواهد کرد، زمانی که آن ها توانستند به مرحله نهایی جام جهانی صعود کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They said Estonia would shift from the kroon to the euro on Jan. 20
[ترجمه گوگل]آنها گفتند استونی در 20 ژانویه از کرون به یورو تغییر خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]آن ها گفتند که استونی در روز ۲۰ ژانویه از the به یورو تغییر خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Following the conquest of Northern Estonia by the Livonian Order, many Estonian people have fled to neighbouring Lithuania .
[ترجمه گوگل]پس از فتح شمال استونی توسط فرمان لیوونی، بسیاری از مردم استونی به لیتوانی همسایه گریختند
[ترجمه ترگمان]پس از فتح استونی در شمال استونی، بسیاری از مردم استونی به کشور همسایه لیتوانی فرار کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Today, China, Estonia and Brazil have their shale oil commercial production.
[ترجمه گوگل]امروزه چین، استونی و برزیل تولید تجاری نفت شیل خود را دارند
[ترجمه ترگمان]امروزه، چین، استونی و برزیل تولید کننده نفت شیل خود را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ukraine and Lithuania, Latvia and Estonia face the threat which similarly the State bank system collapses.
[ترجمه گوگل]اوکراین و لیتوانی، لتونی و استونی با تهدیدی روبرو هستند که به طور مشابه سیستم بانک دولتی فرو می پاشد
[ترجمه ترگمان]اوکراین و لیتوانی، لاتیو و استونی با این تهدید روبرو هستند که به طور مشابه سیستم بانکی کشور از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. On the Estonia, H ? rstedt climbed up stairwell, fighting against gravity.
[ترجمه گوگل]در استونی، H ? rstedt از پله ها بالا رفت و با جاذبه مبارزه کرد
[ترجمه ترگمان]شما اهل Estonia هستید؟ از پلکان بالا رفت و از پلکان بالا رفت و در برابر گرانش زمین مبارزه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Lithuania, Latvia, and Estonia, the three Baltic states, had formed the Baltic Entente in 193
[ترجمه گوگل]لیتوانی، لتونی و استونی، سه کشور بالتیک، در سال 193 اتحادیه بالتیک را تشکیل داده بودند
[ترجمه ترگمان]لیتوانی، لتونی، و استونی، سه ایالت بالتیک، بالتیک Baltic را در ۱۹۳ کشور تشکیل دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• republic of estonia, country in north east europe
the republic of estonia is a country in northern europe on the baltic sea. it became independent of the ussr in 1991. it was an independent country from 1918 until 1940, when it was occupied by soviet troops and became part of the ussr. lennart meri became president in 1992. estonia produces oil and gas, chemicals, and textiles. it is a member of the council of europe.

پیشنهاد کاربران

اِستونی ( به استونیایی: Eesti ) با نام رسمی جمهوری استونی ( به استونیایی: Eesti Vabariik ) کشوری در منطقه بالتیک در شمال اروپا است. این کشور از غرب به دریای بالتیک و از شمال به خلیج فنلاند می رسد و مرز
...
[مشاهده متن کامل]
شرقی آن با روسیه و مرز جنوبی آن با لتونی مشترک است. جمعیت آن ۱٬۳۲۸٬۹۷۶ نفر و پایتخت آن تالین است. واحد پول این کشور یورو و تنها زبان رسمی این کشور استونیایی است. این زبان برخلاف اکثریت زبان های قاره اروپا که از ریشه هندواروپایی هستند جزو زبان های خانواده اورالی است.

estonia

بپرس