estivate


(جانورشناسی - زیست شناسی) تابستان خوابی کردن، تابستان خوابیدن (در برابر: زمستان خوابی کردن aestivate) (hibernate هم می نویسند)، ییلاق کردن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: aestivates, estivates, aestivating, estivating, aestivated, estivated
مشتقات: estivator (n.)
(1) تعریف: to spend the summer.

- He estivates in the country every year.
[ترجمه گوگل] او هر سال در کشور برآورد می کند
[ترجمه ترگمان] او هر سال در این کشور زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to spend the summer in a dormant or inactive state. (Cf. hibernate.)

انگلیسی به انگلیسی

• be inactive during the summer months (zoology); spend the summer in a certain place (also aestivate)

پیشنهاد کاربران

خواب تابستانی ( جانورانی مانند زنبور و وزغ ها این نوع خواب را دارند )

بپرس