estival

/ˈestəvəl//ˈestəvəl/

تابستانی، صیفی (aestival هم می نویسند)، وابسته به تابستان

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to summer.

- estival light
[ترجمه گوگل] نور استیوال
[ترجمه ترگمان] نور پلاریزه شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to the summer or the summer solstice; happening in the summer (also aestival)

پیشنهاد کاربران

Estival ( US ) or aestival ( Brit. ) /iːˈstaɪvəl; ˈɛstɪ - / ( adj ) – meaning: pertaining to, belonging to, appearing in or appropriate to summer.
مربوط به، متعلق به، ظاهر شدن در تابستان یا مناسب تابستان؛ تابستانی؛ صیفی
...
[مشاهده متن کامل]

Example 1: 👇
They enjoyed the estival breeze while having a picnic by the lake.
آنها در حین پیک نیک در کنار دریاچه از نسیم تابستانی لذت بردند.
Example 2: 👇
The estival heat radiated off the asphalt, making the city feel like an oven.
گرمای تابستان از آسفالت ساطع می شد و احساس میکردی شهر مانند یک اجاق گاز است.
Example 3: 👇
The estival solstice of Meton, the Athenian, corresponds with this day, in the 87th Olympiad.
بلندترین روز متعلق به تابستانِ نجومی از دیدگاه متانِ نجوم شناس یونانی، در تقویم آتنی ها مطابق هشتاد و هفتمین المپیاد است.
Example 4: 👇
Due to the geographical environment, the average temperature is 17 degrees centigrade of the estival England.
با توجه به شرایط جغرافیایی، میانگین دمای تابستانی، ۱۷ درجه سانتیگراد در انگلستان است.
Example 5: 👇
Field research was conducted on 7 host tree species and lac insect population dynamic of lac insect during estival generation.
تحقیقات میدانی بر روی ۷ گونه درخت میزبان و انگم جمعیت حشرات در دوران زایش تابستانی انجام شد.

منابع• https://www.merriam-webster.com/dictionary/estival

بپرس