esthesia


سوهش، حس، ظرفیت حساس و ادراک، ظرفیت احساس و ادراک، حساسیت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the capacity to receive physical sensations; ability to experience through the senses.

جمله های نمونه

1. If has not noticed, esthesia would not produce strong outsight .
[ترجمه گوگل]اگر توجه نشده باشد، زیبایی بینایی قوی ایجاد نمی کند
[ترجمه ترگمان]اگر متوجه نشده باشد، esthesia outsight قوی تولید نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Esthesia devices enable all points of the training assembly to meet given conditions, and achieve separation through searching a series of weights.
[ترجمه گوگل]دستگاه‌های استزیا تمام نقاط مجموعه تمرینی را قادر می‌سازد تا شرایط داده شده را برآورده کنند و از طریق جستجوی یک سری وزنه‌ها جدا شوند
[ترجمه ترگمان]دستگاه های Esthesia تمام نقاط مونتاژ آموزش را قادر می سازند تا شرایط داده شده را برآورده کنند و از طریق جستجوی یک سری وزن ها، به تفکیک دست یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The experience and esthesia of human life will build the specific spirit and artistic state of an artist. Mr.
[ترجمه گوگل]تجربه و زیبایی زندگی انسان، روحیه خاص و حالت هنری یک هنرمند را می سازد آقای
[ترجمه ترگمان]تجربه و esthesia زندگی بشر، روح و حالت هنرمندانه هنرمند را خواهد ساخت آقای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Especially and to the esthesia ability of time of space for memory, attention, outsight.
[ترجمه گوگل]به ویژه و به توانایی زیبایی زمان فضا برای حافظه، توجه، بینش
[ترجمه ترگمان]به خصوص و به توانایی esthesia زمان فضا برای حافظه، توجه، outsight
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Esthesia –Subject and perceiving, caused the object things of the emotion to obtain aesthetic nature in step of the emotion.
[ترجمه گوگل]استزیا - موضوع و ادراک، باعث شد که اشیاء عاطفی در گام عاطفه ماهیت زیبایی‌شناختی پیدا کنند
[ترجمه ترگمان]Esthesia - موضوع و ادراک، باعث شد که موضوع مورد بحث قرار بگیرد تا طبیعت زیبایی شناختی را در مرحله احساس به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• feeling, sensibility

پیشنهاد کاربران

Anesthesia بی حسی - بی هوشی
Synesthesia هم حسی - ربط دادن دو حس به هم ( مثل شنوایی به بینایی )
Esthesia حس

بپرس