escalating
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
فزاینده. روزافزون
مثال:
He will let him into an escalating punishment.
خداوند او را در عذابی روزافزون و فزاینده رها خواهد کرد.
مثال:
خداوند او را در عذابی روزافزون و فزاینده رها خواهد کرد.
افزایش/تشدید تنش
تنش زایی
تنش زایی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : escalate
✅️ اسم ( noun ) : escalation / escalator
✅️ صفت ( adjective ) : escalating
✅️ قید ( adverb ) : _
✅ فعل ( verb ) : escalate
✅️ اسم ( noun ) : escalation / escalator
✅️ صفت ( adjective ) : escalating
✅️ قید ( adverb ) : _
به مثابه اسم فاعلی: تشدید، اوج گیری، افزایش
افزایشی کردن.
فزایندگی
فزاینده
رو به فزونی
رو به فزونی
مترقی
پیش رونده، تشدید شونده
روبه رشد
در حال زیاد شدن، در حال افزایش یافتن، در حال صعود کردن، در حال بالا رفتن، در حال اوج گرفتن،
در حال تشدید شدن، در حال شدت یافتن، در حال شدید شدن
در حال تشدید شدن، در حال شدت یافتن، در حال شدید شدن
افزایش یابنده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)