erumpent


(گیاه شناسی) برون فشان، برونپاش (مانند تخمدان یا نیام های تخم برخی گیاهان)، فوران کننده، منفجر شونده، شکوفنده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: bursting forth or protruding, esp. from under a surface.

- an erumpent spore
[ترجمه گوگل] یک هاگ فوران
[ترجمه ترگمان] یه هاگ erumpent
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس