ergot

/ˈɜːrɡət//erɡot/

معنی: ارجوت
معانی دیگر: (کشاورزی)، سیخک (توده ی سفت شده ی قارچ انگلی به ویژه قارچ های جنس claviceps که آفت چاودار و سایر غلاتند)، بیماری چاودار، (داروسازی) ارگوت (دارویی که از توده های سفت شده ی این قارچ ها به دست می آید و در امراض زنانه کاربرد دارد)، سگاله، مر­

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a fungal disease that infects the flowering stems of cereal plants and replaces the grains with hard, dark, fungal bodies.

(2) تعریف: the grainlike masses produced by the ergot fungus, or the toxin they contain, which causes circulatory arrest in humans.

(3) تعریف: a drug derived from the ergot fungal toxin and used to control bleeding.

جمله های نمونه

1. He was given narcotics, barbiturates and ergot alkaloids.
[ترجمه گوگل]به او مواد مخدر، باربیتورات ها و آلکالوئیدهای ارگوت داده شد
[ترجمه ترگمان]به مواد مخدر، barbiturates و ergot مواد مخدر داده شده بو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ergot fungus belonging to orders, ergot fungus Branch, Cordyceps.
[ترجمه گوگل]قارچ ارگوت متعلق به سفارشات، شاخه قارچ ارگوت، کوردیپس
[ترجمه ترگمان]قارچ Ergot متعلق به دستور، شاخه قارچ ergot، Cordyceps
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ergometrine can be separated from the other ergot alkaloids with chloroform in which the former is insoluble as solvated crystals.
[ترجمه گوگل]ارگومترین را می توان از سایر آلکالوئیدهای ارگوت با کلروفرم جدا کرد که در آن آلکالوئید اولی به صورت کریستال های حل شده نامحلول است
[ترجمه ترگمان]Ergometrine زیر را می توان از the alkaloids ۳۰ با کلروفرم جدا کرد که در آن ها اولی به عنوان کریستال های فوتونی غیرقابل حل می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ergot A fungal disease of many cereals.
[ترجمه گوگل]ارگوت بیماری قارچی بسیاری از غلات
[ترجمه ترگمان]Ergot یک بیماری قارچی در بسیاری از غلات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The cotton treen often is a host to ERGOT, a parasitic fungus whose derivatives have long been used in childbirth under medical supervision to strengthen uterine contractions.
[ترجمه گوگل]درخت پنبه اغلب میزبان ERGOT است، یک قارچ انگلی که مشتقات آن برای مدت طولانی در زایمان تحت نظارت پزشکی برای تقویت انقباضات رحمی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]پنبه cotton اغلب میزبان ERGOT، یک قارچ انگلی است که مشتقات آن از مدت ها پیش در هنگام زایمان تحت نظارت پزشکی برای تقویت انقباضات رحمی مورد استفاده قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I managed them with ergot for a long time, and it was inexpensive and effective.
[ترجمه گوگل]من آنها را برای مدت طولانی با ارگوت مدیریت کردم و ارزان و موثر بود
[ترجمه ترگمان]برای مدتی طولانی آن ها را با ergot اداره کردم، و این کار ارزان و موثر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The dried sclerotia of ergot, usually obtained from rye seed and used as a source of several medicinally important alkaloids and as the basic source of lysergic acid.
[ترجمه گوگل]اسکلروتیای خشک شده ارگوت که معمولاً از دانه چاودار به دست می آید و به عنوان منبع چندین آلکالوئید مهم دارویی و به عنوان منبع اساسی اسید لیسرژیک استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]عصاره خشک شده of که معمولا از دانه چاودار به دست می آید و به عنوان منبع تولید several زیر و به عنوان منبع اصلی اسید lysergic استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A colorless crystalline amine, C8H11NO, found in mistletoe, putrefied animal tissue, certain cheeses, and ergot and also produced synthetically, used in medicine as a sympathomimetic agent.
[ترجمه گوگل]یک آمین کریستالی بی رنگ، C8H11NO، که در دارواش، بافت حیوانی پوسیده، پنیرهای خاص و ارگوت یافت می شود و همچنین به صورت مصنوعی تولید می شود و در پزشکی به عنوان یک عامل سمپاتومیمتیک استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]آمین کریستالی بی رنگ، C۸H۱۱NO، در داروش، putrefied، tissue، و ergot یافت می شود و همچنین به صورت مصنوعی تولید می شود، که در پزشکی به عنوان یک عامل sympathomimetic استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Application of the thin layer chromatographic method to the determination of ergometrine, ergotamine and ergotoxine in ergot has been studied.
[ترجمه گوگل]کاربرد روش کروماتوگرافی لایه نازک در تعیین ارگومترین، ارگوتامین و ارگوتوکسین در ارگوت مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]استفاده از روش chromatographic لایه نازک برای تعیین of، ergotamine و ergotoxine در ergot مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Another extra risk factor in organic production is the avoidance of fungicides, which can lead to the growth of moulds and increased risk of mycotoxins such as aflatoxin and ergot in crops.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از عوامل خطر اضافی در تولید ارگانیک اجتناب از قارچ کش ها است که می تواند منجر به رشد کپک ها و افزایش خطر مایکوتوکسین هایی مانند آفلاتوکسین و ارگوت در محصولات شود
[ترجمه ترگمان]عامل خطر اضافی دیگر در تولید ارگانیک، اجتناب از fungicides است که می تواند منجر به رشد قالب ها و افزایش ریسک of مانند aflatoxin و ergot در محصولات شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. By thin layer chromatography, it has been shown that this strain, cultured on wheat seed medium, was able to produce three other ergot alkaloids besides ergometrine.
[ترجمه گوگل]با کروماتوگرافی لایه نازک نشان داده شده است که این سویه کشت شده بر روی محیط بذر گندم توانسته علاوه بر ارگومترین، سه آلکالوئید ارگوت دیگر تولید کند
[ترجمه ترگمان]با کروماتوگرافی لایه نازک، نشان داده شد که این نژاد در محیط کشت دانه گندم کشت می شود و قادر به تولید سه ergot other alkaloids به علاوه ergometrine است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. These findings should be considered in evaluating the risk – benefit ratio of treatment with ergot derivatives.
[ترجمه گوگل]این یافته ها باید در ارزیابی نسبت خطر - فایده درمان با مشتقات ارگوت در نظر گرفته شوند
[ترجمه ترگمان]این یافته ها باید در ارزیابی نسبت سود - سود درمان با مشتقات ergot در نظر گرفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A crystalline alkaloid, C16H 16N 2O derived from ergot and used in medical research as a psychotomimetic agent.
[ترجمه گوگل]یک آلکالوئید کریستالی، C16H 16N 2O که از ارگوت مشتق شده و در تحقیقات پزشکی به عنوان یک عامل سایکوتومیمتیک استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]A crystalline، C۱۶H ۱۶ N ۲ مشتق شده از ergot و در تحقیقات پزشکی به عنوان یک عامل psychotomimetic استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The convulsive symptoms that can be a result of consuming ergot tainted rye have also been said to be the cause of accusations of "bewitchment" that spurred the Salem witch trials.
[ترجمه گوگل]همچنین گفته شده است که علائم تشنجی که می تواند در نتیجه مصرف چاودار آلوده به ارگوت باشد، دلیل اتهامات "جادوگری" است که محاکمه جادوگران سالم را تحریک کرد
[ترجمه ترگمان]علائم تشنج آمیزی که می تواند ناشی از مصرف گندم سیاه باشد نیز گفته شده است که علت اتهامات \"bewitchment\" است که منجر به محاکمه سالم witch شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This paper is a study of culture medium of Claviceps Paspali for ergot alkali fermentation.
[ترجمه گوگل]این مقاله به بررسی محیط کشت کلاویپس پاسپالی برای تخمیر قلیایی ارگوت می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله مطالعه ای بر روی محیط کشت of Paspali برای تخمیر alkali ergot است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ارجوت (اسم)
ergot

انگلیسی به انگلیسی

• disease of cereal grasses in which fungal growths replace healthy grains

پیشنهاد کاربران

سیخک
ergot ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: ناخنک غلات
تعریف: نوعی قارچ که به دانه‏های غلاتی مانند گندم و چاودار آسیب می رساند و برای سلامت انسان و حیوانات مضر است

بپرس