ergo

/ˈɜːrɡoʊ//ˈɜːɡəʊ/

معنی: بنابر این، پس
معانی دیگر: (لاتین) بنابراین، لذا، از این روی

بررسی کلمه

قید و ( adverb, conjunction )
• : تعریف: as a consequence; therefore.
مشابه: accordingly

جمله های نمونه

1. Change from within will take too long. Ergo change must come from outside.
[ترجمه گوگل]تغییر از درون خیلی طول خواهد کشید تغییر ارگو باید از بیرون بیاید
[ترجمه ترگمان]تغییر از درون به مدت زیادی طول خواهد کشید بنابراین تغییر باید از بیرون بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The conclusion, ergo sum, is not entailed.
[ترجمه گوگل]نتیجه، یعنی مجموع، مستلزم نیست
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری، مجموع ergo شامل نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Geoffrey was clearly pleased with ergo.
[ترجمه گوگل]جفری به وضوح از ارگو راضی بود
[ترجمه ترگمان]جفری \"کاملا از\" پس \"خوشحال بود\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ergo: gullible viewers should keep a 24-carat caveat emptor in mind every time they pick up the remote.
[ترجمه گوگل]بنابراین: بینندگان ساده لوح باید هر بار که کنترل از راه دور را برمی دارند، یک اخطار 24 قیراطی را در نظر داشته باشند
[ترجمه ترگمان]بنابراین بینندگان gullible باید هر بار که کنترل از راه دور را بر می دارند، یک خطای ۲۴ عیار را در ذهن نگه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ergo, these facilities have been marked as the likely rail transfer points.
[ترجمه گوگل]بنابراین، این امکانات به عنوان نقاط احتمالی انتقال ریلی مشخص شده اند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، این امکانات به عنوان نقاط انتقال ریلی محتمل علامت گذاری شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ergo, RESPONSIBILITY is more important than anything else!
[ترجمه گوگل]بنابراین، مسئولیت مهمتر از هر چیز دیگری است!
[ترجمه ترگمان]بنابراین، مسیولیت مهم تر از هر چیز دیگری است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And, ergo, his buddy is guaranteed a profit.
[ترجمه گوگل]و، بنابراین، دوست او سود تضمین شده است
[ترجمه ترگمان]و بنابراین، دوستش هم یه سود رو تضمین کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The spokesman said the group in 200 ERGO insurance companies in the Hungarian capital Budapest spa resort Gai Liete held a party resort, about 100 participants.
[ترجمه گوگل]سخنگوی گفت که این گروه در 200 شرکت بیمه ERGO در استراحتگاه آبگرم Gai Liete پایتخت مجارستان بوداپست یک استراحتگاه مهمانی با حدود 100 شرکت کننده برگزار کرد
[ترجمه ترگمان]این سخنگو گفت که این گروه در ۲۰۰ شرکت بیمه ERGO در مرکز آب معدنی پایتخت مجارستان، Gai Liete، در حدود ۱۰۰ شرکت کننده در این هتل اقامت داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And if each thread (ergo network connection) is busy, then the context switching to each thread can be significant.
[ترجمه گوگل]و اگر هر رشته (اتصال شبکه ergo) مشغول باشد، تغییر زمینه به هر رشته می تواند قابل توجه باشد
[ترجمه ترگمان]و اگر هر رشته (اتصال شبکه ergo)مشغول باشد، آنگاه تغییر زمینه به هر رشته می تواند قابل توجه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ergo, your principle is to use powerful words in order to convey ideas and actions.
[ترجمه گوگل]بنابراین، اصل شما استفاده از کلمات قدرتمند برای انتقال ایده ها و اعمال است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، اصل شما استفاده از کلمات قدرتمند به منظور انتقال ایده ها و اعمال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Neither side would have an incentive to start a war. Ergo, peace would reign.
[ترجمه گوگل]هیچ یک از طرفین انگیزه ای برای شروع جنگ ندارند بنابراین، صلح حاکم خواهد شد
[ترجمه ترگمان]هیچ کدام از طرفین انگیزه ای برای شروع جنگ ندارند بنابراین صلح حکمفرما خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The people nearby who drank beer did not get cholera: ergo, contaminated water spread the disease.
[ترجمه گوگل]افرادی که در آن نزدیکی آبجو می‌نوشیدند به وبا مبتلا نشدند: در نتیجه، آب آلوده باعث گسترش بیماری می‌شود
[ترجمه ترگمان]افرادی که در آن نزدیکی آبجو می خوردند وبا، ergo، آب آلوده، این بیماری را پخش کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This arrangement, rather like the spacing of our eyes (making Earth the schnoz in this analogy), allows for depth perception, ergo 3-D.
[ترجمه گوگل]این چیدمان، بیشتر شبیه فاصله چشم‌های ما (که در این قیاس، زمین را به schnoz تبدیل می‌کند)، امکان درک عمق را فراهم می‌کند، یعنی 3-D
[ترجمه ترگمان]این آرایش، به جای فاصله چشمان ما (ساخت زمین در این قیاس)، ادراک عمق، ergo ۳ - D را میسر می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This fallacy gets its name from the Latin phrase "post hoc, ergo propter hoc," which translates as "after this, therefore because of this. "
[ترجمه گوگل]این مغالطه نام خود را از عبارت لاتین "post hoc، ergo propter hoc" گرفته است که به عنوان "بعد از این، بنابراین به دلیل این" ترجمه می شود
[ترجمه ترگمان]این مغالطه نام خود را از عبارت لاتین \"post، hoc\" می گیرد که \"بعد از این\" ترجمه می شود، بنابراین به خاطر همین است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بنابراین (قید)
accordingly, so, therefore, thus, hence, ergo, thereupon, insomuch

پس (قید)
back, so, thus, ergo, forth, again, then, afterwards

انگلیسی به انگلیسی

• therefore (latin)

پیشنهاد کاربران

بنابراین. پس
therefore, accordingly, consequently, hence, so, then, thereupon, thus
به همین دلیل
به همین خاطر
در این صورت
از این جهت
یعنی
بنابراین
در کل واژگانی که چنین معنی ای میدهند 👇
so
therefore
thus
accordingly
hence
ergo
thereupon
insomuch
معادل therefore هستش، با این تفاوت که در متن ها و گفتگوهای رسمی استفاده میشه.
لذا. . .

بپرس