bone - on noun
an erection US, 1927
• I swear to Christ, B. , I never got such a terrific bone - on in my life!
Like a fucking rock[. ] — Terry Southern, Blue Movie, p. 206, 1970
نعوظ/شق شدن [کیر].
مترادف:
penile erection
penile tumescence
If I look down and see you've got an erection I'm gonna shoot you dead
اگر ببینم داری پایین نکاه می کنی و داری راست می کنی
شلیک میکنم و تو مردی
پدر زن داره به نامزد دخترش میگه
وقتی با پدرت میای لغت بخونی . . .
- فعل این کلمه erect به معنای ساختن و بنا کردن ساختمان
- اسم آن erection هم به معنای عمل استوار کردن و راست کردن
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : erect
✅️ اسم ( noun ) : erection
✅️ صفت ( adjective ) : erect / erectile
✅️ قید ( adverb ) : erectly
Erection : تورم/برانگیختگی/شق شدگی آلت تناسلی - راست کردن - نعوظ
Ejaculation : انزال - برون ریزی - خروج منی به صورت جهنده از آلت تناسلی
منی = نرینه
ساخت ؛ نعوظ , شق شدگی
– The erection of a house
– They approved the erection of a fence around the prison
– to get an erection
erection ( علوم سلامت )
واژه مصوب: نعوظ
تعریف: وضعیتی که در آن آلت سفت و محکم می شود و به طور طبیعی با تحریک جنسی صورت می گیرد
راست شدن، راست شدگی، شق شدگی
استقرار
1 - نعوذ
2 - برپایی
نعوظ
شق کردن
construction
structure
برپایی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)