erasure

/ɪˈreɪʒər//ɪˈreɪʒə/

معنی: محو، حک، جای پاک شدگی، تراشیدگی
معانی دیگر: (واژه یا نشان و غیره) پاک شده، پاک شدگی، زدودگی، مخدوش شدگی، زدگی، خدشه، (تخته سیاه یا نوار صوتی و غیره) عمل پاک کردن، زدایش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the act or result of erasing.

جمله های نمونه

1. an evident erasure in the manuscript
پاک شدگی آشکار در دست نوشته

2. The erasure, then, is more or less the same procedure as the entrance.
[ترجمه گوگل]پس پاک کردن کمابیش همان رویه ورودی است
[ترجمه ترگمان]پس از آن، پس از آن، به عنوان ورودی بیشتر یا بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Anything which brings about this erasure of engrams in place and their refiling as experience is useful and legitimate whatever it includes.
[ترجمه گوگل]هر چیزی که باعث پاک شدن انگرام ها در جای خود و پر کردن مجدد آنها به عنوان تجربه شود مفید و مشروع است
[ترجمه ترگمان]هر چیزی که در مورد این erasure به صورت مکان و refiling به وجود بیاورد، مفید و قانونی است و هر چه که باشد، مشروع و قانونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For deconstruction, however, this erasure of the world is crucial.
[ترجمه گوگل]اما برای ساختارشکنی، این پاک کردن جهان بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]با این حال، برای واسازی، این erasure جهان حیاتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The erasure of shell growth we found has not previously been reported in the longstanding literature on molluscan growth.
[ترجمه گوگل]پاک شدن رشد پوسته که ما پیدا کردیم قبلاً در ادبیات قدیمی در مورد رشد نرم تنان گزارش نشده است
[ترجمه ترگمان]از بین بردن رشد صدفی که ما کشف کردیم قبلا در تاریخچه کهن در مورد رشد molluscan گزارش نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Device erasure occurs by utting the proper erase command sequence.
[ترجمه گوگل]پاک کردن دستگاه با استفاده از دستور پاک کردن مناسب انجام می شود
[ترجمه ترگمان]erasure دستگاه با utting توالی فرمان پاک کردن صحیح رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To prevent accidental erasure of recorded material, the VHS cassette has a removable tab on side.
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از پاک شدن تصادفی مطالب ضبط شده، کاست VHS دارای یک زبانه قابل جابجایی در کناره است
[ترجمه ترگمان]برای جلوگیری از از بین رفتن اتفاقی مواد ضبط شده، کاست VHS یک زبانه قابل جابجایی در سمت چپ دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An RS code is twice powerful at erasure correction than at error correction.
[ترجمه گوگل]یک کد RS در تصحیح پاک کردن دو برابر قدرت تصحیح خطا است
[ترجمه ترگمان]یک کد RS دو برابر قوی تر از تصحیح خطا است تا تصحیح خطا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Erasure code is an important method for providing high availability in data storage.
[ترجمه گوگل]کد پاک کردن یک روش مهم برای فراهم کردن دسترسی بالا در ذخیره سازی داده ها است
[ترجمه ترگمان]کد Erasure یک روش مهم برای فراهم کردن دسترسی بالا به ذخیره سازی داده ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. One possible disposition might have been erasure of the tapes for re - use.
[ترجمه گوگل]یکی از موارد احتمالی ممکن است پاک کردن نوارها برای استفاده مجدد باشد
[ترجمه ترگمان]ممکن بود یکی از disposition برای استفاده مجدد از نوارها مورد استفاده قرار بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hardware implementation for the all - erasure RS decoder is proposed, including the finite field arithmetic operation units.
[ترجمه گوگل]پیاده‌سازی سخت‌افزار برای رمزگشای RS تمام پاک‌شده، از جمله واحدهای عملیات محاسباتی میدان محدود پیشنهاد شده‌است
[ترجمه ترگمان]پیاده سازی سخت افزار برای الگوریتم all erasure RS، از جمله واحدهای عملیاتی فیلد محدود GF (پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Erasure is a transmutative tone that allows that which one is complete with to be dissipated and released in the field.
[ترجمه گوگل]پاک کردن یک لحن دگرگونی است که اجازه می‌دهد آن چیزی که فرد با آن کامل شده است از بین برود و در میدان آزاد شود
[ترجمه ترگمان]Erasure یک لحن transmutative است که اجازه می دهد فرد کامل شود و در این زمینه آزاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Fixed data shall be protected against erasure or alteration during the manufacturing process such that it cannot be modified or deleted by an outside entity.
[ترجمه گوگل]داده های ثابت باید در برابر پاک شدن یا تغییر در طول فرآیند تولید محافظت شوند به طوری که توسط یک نهاد خارجی نتوان آنها را اصلاح یا حذف کرد
[ترجمه ترگمان]داده های ثابت باید در برابر حذف یا تغییر در طول فرآیند تولید محافظت شود به طوری که نمی توان آن را توسط یک نهاد بیرونی اصلاح یا حذف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the future quantum computer, erasure is necessary for the renewed resources.
[ترجمه گوگل]در کامپیوتر کوانتومی آینده، پاک کردن برای منابع تجدید شده ضروری است
[ترجمه ترگمان]در کامپیوتر کوانتومی آینده، برای منابع تجدید شونده ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. To study the selective erasure and rewriting of the multiplexed holographic storage in photorefractive crystals.
[ترجمه گوگل]برای مطالعه پاک کردن انتخابی و بازنویسی ذخیره‌سازی هولوگرافیک چندگانه در کریستال‌های انکساری نوری
[ترجمه ترگمان]برای مطالعه از erasure انتخابی و بازنویسی of holographic (multiplexed holographic)در کریستال های photorefractive استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

محو (اسم)
suppression, abolition, elimination, obliteration, erasure, effacement

حک (اسم)
erasure, expunction

جای پاک شدگی (اسم)
erasure

تراشیدگی (اسم)
erasure, expunction

انگلیسی به انگلیسی

• rubbing out, deletion, eradication

پیشنهاد کاربران

پاک شدگی
از بین رفتن
خط زدگی در متن
پاکسازی
محو شدگی

بپرس