erasing

1. He was in the studio tearfully erasing all the tapes he'd slaved over.

[ترجمه گوگل]او در استودیو بود و با اشک تمام نوارهایی را که برده بود پاک می کرد
[ترجمه ترگمان]او در استودیو بود و با چشمانی اشک بار تمام نوارها را از بین برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Shooting starch goes a long way in erasing the barrier between spectator and spectacle.

[ترجمه گوگل]تیراندازی نشاسته کمک زیادی به از بین بردن حائل بین تماشاگر و تماشاگر می کند
[ترجمه ترگمان]برای پاک کردن سد بین تماشاگر و تماشاگر یک روش طولانی ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A marvelous comeback, erasing a 24-point deficit against the two-time defending world champions.

[ترجمه گوگل]یک بازگشت شگفت‌انگیز، حذف 24 امتیاز از دست رفته مقابل دو بار مدافع عنوان قهرمانی جهان
[ترجمه ترگمان]یک بازگشت شگفت انگیز، پاک کردن یک کسری ۲۴ امتیازی در برابر دفاع از قهرمانان جهانی دوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Companies are flattening management hierarchies and erasing the operational separation between managers and workers.

[ترجمه گوگل]شرکت ها سلسله مراتب مدیریتی را صاف می کنند و جدایی عملیاتی بین مدیران و کارگران را پاک می کنند
[ترجمه ترگمان]شرکت ها سلسله مراتب مدیریتی را مسطح کرده و جداسازی عملیاتی بین مدیران و کارگران را از بین می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Erasing every last trace of the Project.

[ترجمه گوگل]پاک کردن آخرین ردی از پروژه
[ترجمه ترگمان] هر ردی از پروژه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Joyce dedicated his career to erasing it and in the process revolutionized 20 th century fiction.

[ترجمه گوگل]جویس کار خود را وقف پاک کردن آن کرد و در این روند داستان قرن بیستم را متحول کرد
[ترجمه ترگمان]جویس شغلش را وقف پاک کردن آن کرد و در این فرآیند انقلابی در قرن بیستم ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Collaborating with people and erasing friction are a big topic which need to be learned.

[ترجمه گوگل]همکاری با مردم و پاک کردن اصطکاک موضوع بزرگی است که باید یاد گرفت
[ترجمه ترگمان]هم کاری با مردم و پاک کردن اصطکاک موضوعی مهم است که باید یاد گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Erasing the current selection will permanently combine it into one object. Click Undo to cancel.

[ترجمه گوگل]پاک کردن انتخاب فعلی آن را به طور دائم در یک شی ترکیب می کند برای لغو روی لغو کلیک کنید
[ترجمه ترگمان]بنابراین انتخاب فعلی برای همیشه آن را به یک شی تبدیل خواهد کرد روی برگرداندن کلیک کنید تا لغو شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. An error occurred while erasing the disk. Try erasing again, or try a different disk.

[ترجمه گوگل]هنگام پاک کردن دیسک خطایی روی داد دوباره پاک کردن را امتحان کنید یا دیسک دیگری را امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]هنگام پاک کردن دیسک خطایی رخ داد دوباره سعی کنید پاک کردن را امتحان کنید، یا یک دیسک متفاوت را امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was like a sponge, erasing the past, soaking up the future.

[ترجمه گوگل]او مانند یک اسفنج بود که گذشته را پاک می کرد و آینده را خیس می کرد
[ترجمه ترگمان]مثل اسفنج بود و گذشته را پاک می کرد و آینده را خیس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Forgiveness Forgiveness is the act of erasing an emotional debt.

[ترجمه گوگل]بخشش بخشش عمل پاک کردن بدهی عاطفی است
[ترجمه ترگمان]Forgiveness Forgiveness عمل پاک کردن یک بدهی احساسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Erasing qualifying symbol for transducers, recorders, and reproducers.

[ترجمه گوگل]پاک کردن نماد واجد شرایط برای مبدل‌ها، ضبط‌کننده‌ها و بازتولیدکننده‌ها
[ترجمه ترگمان]نماد انتخابی برای transducers، دستگاه های ثبت و reproducers
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Called when the window background needs erasing.

[ترجمه گوگل]زمانی فراخوانی می شود که پس زمینه پنجره نیاز به پاک شدن داشته باشد
[ترجمه ترگمان]زمانی که پس زمینه پنجره به پاک کردن نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Although such simplifications risk erasing the rich nuances found in ethical debates over pioneering research, they do aid in attenuating risible fears often associated with such advances.

[ترجمه گوگل]اگرچه چنین ساده‌سازی‌هایی به خطر پاک کردن تفاوت‌های ظریف موجود در بحث‌های اخلاقی در مورد تحقیقات پیشگامانه می‌پردازند، اما به کاهش ترس‌های خطرناک که اغلب با چنین پیشرفت‌هایی مرتبط هستند، کمک می‌کنند
[ترجمه ترگمان]اگر چه این ساده سازی باعث از بین بردن اختلافات جزئی می شود که در بحث های اخلاقی بر سر تحقیقات پیشگام یافت می شود، آن ها در attenuating risible که اغلب با چنین پیشرفت هایی در ارتباط هستند، کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

تخصصی

انگلیسی به انگلیسی

پیشنهاد کاربران

بپرس