equivalency

/ɪˈkwɪvələnsi//ɪˈkwɪvələnsi/

معنی: تعادل، هم ارزی
معانی دیگر: equivalence تعادل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: equivalencies
• : تعریف: equivalence.
مشابه: parity

جمله های نمونه

1. She did go on to get her high-school equivalency diploma.
[ترجمه گوگل]او برای گرفتن دیپلم معادل دبیرستان خود ادامه داد
[ترجمه ترگمان]اون رفت دیپلم دبیرستانش رو بگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. International students requiring determination of their degree equivalency, should contact Graduate Admissions for more detail.
[ترجمه گوگل]دانشجویان بین المللی که نیاز به تعیین معادل مدرک تحصیلی خود دارند، باید برای جزئیات بیشتر با پذیرش فارغ التحصیلان تماس بگیرند
[ترجمه ترگمان]دانشجویان بین المللی که نیازمند تعیین تعادل در درجه خود هستند، باید برای جزئیات بیشتر با Admissions فارغ التحصیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. First, some properties of equivalency of default theories are proposed.
[ترجمه گوگل]ابتدا، برخی از ویژگی های هم ارزی نظریه های پیش فرض ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]اول، برخی از خواص مشترک نظریه های پیش فرض پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Stent - Versus - Stent Equivalency Trials: Are Some Stents More Equal Than Others?
[ترجمه گوگل]استنت - در مقابل - آزمایش‌های هم ارزی استنت: آیا برخی از استنت‌ها برابرتر از دیگران هستند؟
[ترجمه ترگمان]به گفته Stent - در مقابل Trials: آیا برخی از آن ها برابر با دیگران هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The agreement recognizes that there is substantial equivalency of programs accredited by those signatories.
[ترجمه گوگل]این توافقنامه به رسمیت می‌شناسد که برنامه‌هایی که توسط آن امضاکنندگان تأیید شده‌اند برابری قابل‌توجهی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]این توافق نشان می دهد که هم ارزی قابل توجهی از برنامه هایی که امضا کنندگان آن را امضا کرده اند وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The method of equivalency slope circularity approaching was presented for this.
[ترجمه گوگل]روش هم ارزی دایره ای شیب برای این ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]روش of equivalency که نزدیک می شد برای این نشان داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This paper discusses the relations and equivalency between the intrinsic topologies in a partially ordered set.
[ترجمه گوگل]این مقاله روابط و هم ارزی بین توپولوژی های ذاتی را در یک مجموعه تا حدی منظم مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی روابط و تعادل بین مکان شناسی درونی در یک مجموعه سفارش داده شده می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This paper investigates on the granulometry equivalency of mechanical top - knocking style and electric vibrating oscillating screen.
[ترجمه گوگل]این مقاله به بررسی هم ارزی گرانولومتری سبک مکانیکی بالا - ضربه و صفحه نوسانی ارتعاشی الکتریکی می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد هم ارزی granulometry سبک ضربه با بالا و نوسان الکتریکی لرزان تحقیق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Equivalency to extract FPS of the crustal velocity model of Seismographic Station of University of California, Berkeley, and that of USGS was demonstrated.
[ترجمه گوگل]معادل سازی برای استخراج FPS مدل سرعت پوسته ایستگاه لرزه نگاری دانشگاه کالیفرنیا، برکلی و USGS نشان داده شد
[ترجمه ترگمان]equivalency برای استخراج fps از مدل سرعت crustal ایستگاه Seismographic در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، و موسسه USGS به نمایش درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To evaluate Test-retest reliability of Mandarin monosyllable lists with equivalency in audibility in hearing loss group.
[ترجمه گوگل]هدف ارزیابی پایایی آزمون-بازآزمایی فهرست‌های تک هجای ماندارین با هم ارزی در شنوایی در گروه کم شنوایی
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی قابلیت اطمینان تست قابلیت اطمینان از لیست monosyllable ماندارین با هم ارزی در audibility در گروه از دست دادن شنوایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The transformation formula of critical markup rate and critical gross profit rate is given, and their equivalency for the stability study is illustrated.
[ترجمه گوگل]فرمول تبدیل نرخ نشانه گذاری بحرانی و نرخ سود ناخالص بحرانی داده شده است، و معادل بودن آنها برای مطالعه پایداری نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]فرمول تبدیل نرخ سود مهم و نرخ سود ناخالص مهم داده می شود و هم ارزی آن ها برای مطالعه پایداری نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To lower the exchange value of ( a currency ) by lowering its gold equivalency.
[ترجمه گوگل]برای کاهش ارزش مبادله ای (یک ارز) با کاهش معادل طلای آن
[ترجمه ترگمان]برای کاهش ارزش ارز (یک واحد پول)با پایین آوردن تعادل طلا آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تعادل (اسم)
balance, parity, par, equilibrium, equivalence, equivalency, equipoise, stasis

هم ارزی (اسم)
equivalence, equivalency

انگلیسی به انگلیسی

• quality of being equivalent, equality of value, equality of importance

پیشنهاد کاربران

برای معادل سازی دروس نیز استفاده میشود
Course equivalency is the term used in higher education describing how a course offered by one college or university relates to a course offered by another.
تعادل، برابری

بپرس