equitation

/ˌekwəˈteɪʃən//ˌekwəˈteɪʃən/

معنی: سوارکاری، سواری، هنراسب سواری
معانی دیگر: چابک سواری، اسب سواری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the act or skill of training and riding a horse; horsemanship.

جمله های نمونه

1. She is swooning at equitation.
[ترجمه گوگل]او در برابر عدالت غمگین است
[ترجمه ترگمان] توی \"equitation\" غش میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We could study the equitation and try to surf! If the city you lived was not vogue enough, we could gallop the car at least!
[ترجمه گوگل]ما می توانستیم معادلات را مطالعه کنیم و سعی کنیم موج سواری کنیم! اگر شهری که شما زندگی می کردید به اندازه کافی متداول نبود، حداقل می توانستیم ماشین را تاخت بزنیم!
[ترجمه ترگمان]ما می تونیم the رو بررسی کنیم و سعی کنیم موج سواری کنیم اگر شهری که زندگی می کردید به حد کافی متداول نبود، می توانیم دست کم سوار اتومبیل شویم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We can admire the grassland scenery, equitation and watch the sunset.
[ترجمه گوگل]ما می توانیم مناظر علفزار را تحسین کنیم و به تماشای غروب خورشید بنشینیم
[ترجمه ترگمان]می توانیم منظره چمن زار، equitation و تماشای غروب آفتاب را تحسین کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A review of concepts, basic equitation and analytic models of two phases fluid.
[ترجمه گوگل]مروری بر مفاهیم، ​​معادله پایه و مدل های تحلیلی سیال دو فازی
[ترجمه ترگمان]مروری بر مفاهیم، equitation های پایه و مدل های تحلیلی دو مرحله سیال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Orient equitation club is mainly for its members who like riding.
[ترجمه گوگل]باشگاه معادلات شرق عمدتاً برای اعضایی است که سوارکاری را دوست دارند
[ترجمه ترگمان]کلوب شرق equitation عمدتا برای اعضای آن است که دوست دارند اسب سواری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The skill of riding horses; equitation.
[ترجمه گوگل]مهارت اسب سواری؛ برابری
[ترجمه ترگمان]مهارت اسب سواری، equitation
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The teaching of equitation and toxophily, which took it as its tenet to uphold the rule of Qing Dynasty, is an important contents in the history of Suolun tribe of the "Eight Banners".
[ترجمه گوگل]آموزش برابری و سم دوستی، که آن را به عنوان اصل خود برای حمایت از حکومت سلسله چینگ در نظر گرفت، محتوای مهمی در تاریخ قبیله سوولون از "هشت پرچم" است
[ترجمه ترگمان]تدریس of و toxophily، که آن را به عنوان مرام خود برای حمایت از حکومت دودمان چینگ در نظر گرفت، محتوای مهمی در تاریخ قبیله Suolun از \"هشت بنر\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. One-day trip around East Lake:Cartin, tennis, equitation, toxophily, fishing, bumper bats, bridge, local nosh etc.
[ترجمه گوگل]سفر یک روزه در اطراف دریاچه شرقی: کارتین، تنیس، اعتدال، سم دوستی، ماهیگیری، خفاش ضربه گیر، پل، نوش محلی و غیره
[ترجمه ترگمان]سفر یک روزه در اطراف دریاچه شرقی: Cartin، تنیس، equitation، ماهیگیری، ماهیگیری، شکار فراوان، پل، nosh محلی و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Gautam Buddha himself, is said to have been an ace at archery, chariot - racing, equitation and hammer - throwing.
[ترجمه گوگل]گفته می شود که گوتام بودا در تیراندازی با کمان، ارابه - مسابقه، برابری و پرتاب چکش، یک تک خال بوده است
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که خود Gautam در تیراندازی با کمان، مسابقه ارابه رانی، equitation و پرتاب چکش بازی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The short answer is: you would think so, but the truth is that we've made more progress with computers in the last 25 years than any advance in equitation over the last 500 years!
[ترجمه گوگل]پاسخ کوتاه این است: شما اینطور فکر می کنید، اما حقیقت این است که ما در 25 سال گذشته بیشتر از هر پیشرفتی در معادله در 500 سال گذشته، با رایانه پیشرفت کرده ایم!
[ترجمه ترگمان]پاسخ کوتاه این است: شما این طور فکر می کنید، اما حقیقت این است که ما در ۲۵ سال گذشته پیشرفت بیشتری با کامپیوترها در طی ۵۰۰ سال گذشته داشته ایم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In his friend, like Liu Wei, Zhao Jun they also love very much equestrian, and equitation is pretty good.
[ترجمه گوگل]در دوست او، مانند لیو وی، ژائو جون، آنها نیز سوارکاری را بسیار دوست دارند، و برابری بسیار خوب است
[ترجمه ترگمان]در دوستش، مانند لیو وی وی، ژائو جون نیز عاشق اسب سواری بسیار زیادی است و equitation بسیار خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A tensile facture fractal model of grain filled polymer composites on the base of the fractal theory was established, and an equitation of the tensile fracture fractal dimension was proposed.
[ترجمه گوگل]یک مدل فراکتال فاکتور کششی از کامپوزیت‌های پلیمری پر دانه بر اساس نظریه فراکتال ایجاد شد و معادله‌ای از بعد فراکتال شکست کششی پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]یک مدل مقطعی برای نمونه مقطعی از کامپوزیت پلی مر که بر پایه تیوری مقطعی ایجاد شده بود، ایجاد شد و an از ابعاد مقطع شکستگی کششی پیشنهاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. How can it be said that trotting over cavalletti and small fences and canter over small obstacles and combinations would not improve a horse for dressage or equitation - or to correct a spoiled horse?
[ترجمه گوگل]چگونه می توان گفت که یورتمه سواری بر روی کاوالتی و حصارهای کوچک و حرکت بر روی موانع و ترکیبات کوچک، اسب را برای درساژ یا برابری - یا اصلاح اسب خراب- بهبود نمی بخشد؟
[ترجمه ترگمان]چگونه می توان گفت که یورتمه رفتن بر روی موانع کوچک و موانع کوچک بر سر موانع و ترکیبات کوچک، اسب را برای درساژ یا equitation بهبود نخواهد داد - یا یک اسب فاسد را اصلاح نمی کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سوارکاری (اسم)
equitation

سواری (اسم)
ride, equitation, riding

هنر اسب سواری (اسم)
equitation

انگلیسی به انگلیسی

• horseback riding

پیشنهاد کاربران

بپرس