equipoise

/ˈekwɪpoɪz//ˈekwɪpoɪz/

معنی: میزان، تعادل، توازن، برابری در وزن، متعادل ساختن، به حالت تعادل دراوردن، متوازن کردن
معانی دیگر: موازنه، هم سنگی، هم وزنی، هم ترازویی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a state of balance or equal weight, importance, or the like; equilibrium.
مشابه: balance, equilibrium, poise

- The director of the film manages to portray human folly and human dignity in perfect equipoise.
[ترجمه گوگل] کارگردان فیلم توانسته حماقت انسانی و کرامت انسانی را در اعتدال کامل به تصویر بکشد
[ترجمه ترگمان] کارگردان فیلم سعی دارد حماقت انسانی و کرامت انسانی را به طور کامل توصیف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a weight used to counterbalance another weight.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: equipoises, equipoising, equipoised
• : تعریف: to act as a counterbalance to.

جمله های نمونه

1. The defensive team nearly equipoised the offensive team.
[ترجمه گوگل]تیم دفاعی تقریباً تیم هجومی را متعادل کرد
[ترجمه ترگمان]تیم دفاعی نزدیک بود تیم حمله را متوقف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Suspicion equipoised his mind.
[ترجمه گوگل]سوء ظن ذهن او را متعادل کرد
[ترجمه ترگمان]تردید به ذهن او خطور کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Are we at some kind of evolutionary equipoise as a species?
[ترجمه گوگل]آیا ما به عنوان یک گونه در نوعی تعادل تکاملی هستیم؟
[ترجمه ترگمان]آیا ما در نوعی تکامل تکاملی مثل یک گونه هستیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's a nodus how to equipoise all players' benefit in course of VIC's regeneration.
[ترجمه گوگل]این یک نکته است که چگونه می توان مزایای همه بازیکنان را در طول بازسازی VIC یکسان کرد
[ترجمه ترگمان]این روشی است که نشان می دهد چگونه تمام بازیکنان در دوره بازسازی s بهره مند خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And build the currency algorithms model and task equipoise algorithms model of rostering system. The question to crew rostering system model is solved by Genetic Algorithms.
[ترجمه گوگل]و مدل الگوریتم های ارزی و مدل الگوریتم های تعادل وظایف سیستم فهرست بندی را بسازید سوال به مدل سیستم فهرست بندی خدمه توسط الگوریتم ژنتیک حل می شود
[ترجمه ترگمان]و مدل الگوریتم های واحد پول و الگوریتم های equipoise کار سیستم rostering را می سازند سوال این است که مدل سیستم rostering توسط الگوریتم های ژنتیک حل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The company should equipoise the three development levels and get power to achieve the strategy of persist rise.
[ترجمه گوگل]شرکت باید سه سطح توسعه را یکسان کرده و برای دستیابی به استراتژی تداوم افزایش قدرت بدست آورد
[ترجمه ترگمان]شرکت باید سه سطح رشد داشته باشد و قدرت رسیدن به استراتژی افزایش مداومت را کسب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The core of revenue quality is the equipoise between revenue efficiency and revenue fairness.
[ترجمه گوگل]هسته کیفیت درآمد برابری بین کارایی درآمد و عدالت درآمد است
[ترجمه ترگمان]هسته کیفیت عایدی the بین بازدهی درآمد و عدالت درآمدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For this reason, Equipoise is not the steroid that . . .
[ترجمه گوگل]به همین دلیل، Equipoise استروئیدی نیست که
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل، \"equipoise\"، \"استروئید\" نیست که
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Equipoise: the ability to serenely monitor the movements of one's own mind and correct for biases and shortcomings.
[ترجمه گوگل]اعتدال: توانایی نظارت آرام بر حرکات ذهن خود و تصحیح سوگیری ها و کاستی ها
[ترجمه ترگمان]equipoise: توانایی به آرامی نظارت بر حرکات ذهن خود فرد و درست کردن جهت گیری و کاستی ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Only in this way, could equipoise basic education development get onto the healthy track.
[ترجمه گوگل]تنها از این طریق است که می‌توان توسعه آموزش پایه را به مسیر سالمی رساند
[ترجمه ترگمان]تنها به این طریق می تواند توسعه آموزش پایه را به مسیر سالم برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The result show there are one and only co-integration relation among logistics development level, investment of fixed assets and economic growth, denote there are stable long term equipoise among it.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که بین سطح توسعه لجستیک، سرمایه‌گذاری دارایی‌های ثابت و رشد اقتصادی یک و تنها رابطه هم ادغام وجود دارد که نشان‌دهنده وجود تعادل بلندمدت پایدار در میان آن است
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که یک و تنها رابطه میان یکپارچه سازی در میان سطح توسعه لجستیک، سرمایه گذاری دارایی های ثابت و رشد اقتصادی وجود دارد، و نشان می دهد که there طولانی مدت در میان آن ها وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This article discusses the presentation, differentiation and internal connection of the experienced equipoise constant K and standard equipoise constant K.
[ترجمه گوگل]این مقاله به ارائه، تمایز و اتصال داخلی ثابت تعادل تجربه شده K و ثابت تعادل استاندارد K می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد معرفی، تمایز و اتصال داخلی of ثابت K و استاندارد equipoise K ثابت بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Histogram equalization is classical approach of image enhancement. But we usually equipoise the whole image one time, that will bring on insufficiency on the minutia part's enhancement.
[ترجمه گوگل]یکسان سازی هیستوگرام رویکرد کلاسیک بهبود تصویر است اما ما معمولا یک بار کل تصویر را یکسان می کنیم، که باعث نارسایی در بهبود بخش کوچک می شود
[ترجمه ترگمان]برابر سازی Histogram رویکرد کلاسیک افزایش تصویر است اما ما معمولا در یک زمان کل تصویر را به تصویر می کشیم، که عدم کفایت در بهبود بخش minutia را به ارمغان می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the paper, the price mechanism of regulating the retailer's purchase price was taken to equipoise the both parties' profit in the supply chain.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، مکانیسم قیمت تنظیم قیمت خرید خرده‌فروش برای یکسان کردن سود هر دو طرف در زنجیره تامین در نظر گرفته شد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، مکانیسم قیمت تنظیم کننده قیمت خرید خرده فروش به equipoise هر دو طرف در زنجیره تامین پرداخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The overlaps between clusters are quite large resulted from the algorithm of maximal connectivity which ignores the equipoise of network energy and blights network lifetime.
[ترجمه گوگل]همپوشانی‌های بین خوشه‌ها از الگوریتم حداکثر اتصال ناشی می‌شود که معادل انرژی شبکه را نادیده می‌گیرد و طول عمر شبکه را آسیب می‌زند
[ترجمه ترگمان]همپوشانی بین خوشه ها کاملا بزرگ است، از الگوریتم of maximal که the شبکه انرژی شبکه و طول عمر شبکه را نادیده می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

میزان (اسم)
measure, rate, adjustment, bulk, criterion, level, amount, size, mete, balance, quantum, equilibrium, equipoise, dimension, scales

تعادل (اسم)
balance, parity, par, equilibrium, equivalence, equivalency, equipoise, stasis

توازن (اسم)
harmony, balance, parity, poise, equipoise

برابری در وزن (اسم)
equipoise

متعادل ساختن (فعل)
equipoise, equiponderate

به حالت تعادل دراوردن (فعل)
equipoise

متوازن کردن (فعل)
equipoise

انگلیسی به انگلیسی

• balance, equilibrium
equipoise is a balance existing between several different influences or aspects of a situation so that none of them is more important or powerful than the others; a formal word.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Balance; balancing force; equilibrium ⚖️
🔍 مترادف: Stability
✅ مثال: The tightrope walker maintained equipoise as he crossed the wire.
متعادل

بپرس