1. Equilibrate all material to the temperature at which the chromatography will be performed.
[ترجمه گوگل]تمام مواد را با دمایی که کروماتوگرافی در آن انجام می شود متعادل کنید
[ترجمه ترگمان]اضافه کردن همه مواد به دمایی که کروماتوگرافی انجام خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Equilibrate the column, the injector and the detector at the temperatures and the gas flow rates specified in the monograph until a stable baseline is achieved.
[ترجمه گوگل]ستون، انژکتور و آشکارساز را در دماها و نرخ های جریان گاز مشخص شده در مونوگراف متعادل کنید تا زمانی که یک خط پایه پایدار به دست آید
[ترجمه ترگمان]به اضافه کردن ستون، تزریق کننده و یابنده در دما و میزان جریان گاز مشخص شده در این رساله تا زمانی که اساس ثابت بدست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It is a kind of art to equilibrate, is often destroyed and rebuilt.
[ترجمه گوگل]این نوعی هنر برای متعادل کردن است، اغلب از بین می رود و دوباره ساخته می شود
[ترجمه ترگمان]این یک نوع هنر برای equilibrate است که اغلب نابود و بازسازی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The algorithm can equilibrate the load of every processor and guarantee that all tasks meet their deadlines.
[ترجمه گوگل]این الگوریتم می تواند بار هر پردازنده را متعادل کند و تضمین کند که تمام وظایف به ضرب الاجل خود می رسند
[ترجمه ترگمان]این الگوریتم می تواند بار هر پردازنده را مهار کرده و تضمین کند که همه کارها به مهلت های زمانی خود عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In other words, they will make relative prices equilibrate across countries, just as individuals do within a country.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، قیمتهای نسبی را در بین کشورها متعادل میکنند، درست همانطور که افراد در داخل یک کشور انجام میدهند
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، آن ها قیمت های نسبی را در سراسر کشورها درست همانطور که افراد در یک کشور انجام می دهند، انجام خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Equilibrate the column with the prescribed mobile phase and flow rate, at room temperature or at the temperature specified in the monograph, until a stable baseline is achieved.
[ترجمه گوگل]ستون را با فاز متحرک و سرعت جریان تجویز شده، در دمای اتاق یا دمای مشخص شده در مونوگراف، تا زمانی که یک خط پایه پایدار به دست آید، متعادل کنید
[ترجمه ترگمان]Equilibrate ستون با فاز متحرک و نرخ جریان، در دمای اتاق یا در درجه حرارت مشخص در این رساله تا زمانی که اساس ثابت بدست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. So how to equilibrate citizens' reputation right and public opinion authority to supervise has become the essential problem.
[ترجمه گوگل]بنابراین چگونگی متعادل کردن حق شهرت شهروندان و اختیارات افکار عمومی برای نظارت به مشکل اساسی تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]بنابراین چگونه شهرت شهروندان را به درستی و قدرت افکار عمومی برای نظارت بر یک مشکل اساسی تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Flow is then stopped, and if the formation has sufficient permeability, the formation will flow to equilibrate the tester with the bulk of the formation.
[ترجمه گوگل]سپس جریان متوقف می شود، و اگر سازند دارای نفوذپذیری کافی باشد، سازند برای متعادل کردن دستگاه آزمایش کننده با بخش عمده سازند جریان می یابد
[ترجمه ترگمان]سپس جریان متوقف می شود، و اگر شکل گیری نفوذپذیری کافی داشته باشد، شکل گیری برای equilibrate کردن تستر با حجم تشکیل جریان خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. To the nose, the bouquet extend the flavour of matured fruits. Dominant of the fruity in mouth revealing a nice toaster flavoured with tannins well equilibrate.
[ترجمه گوگل]دسته گل طعم میوه های بالغ را به بینی می بخشد غالب از میوه ای در دهان آشکار یک توستر خوب با طعم تانن به خوبی تعادل
[ترجمه ترگمان]برای بینی، دسته گل طعم میوه های رسیده را گسترش می دهد در غالب میوه ها در دهان، یک توستر به خوبی طعم دار را نشان می دهد که طعم خوبی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The experiment indicated that using this engine can render a realistic individual face, which meet the demand of accuracy and efficiency that personage's model must equilibrate in the game.
[ترجمه گوگل]این آزمایش نشان داد که استفاده از این موتور میتواند چهرهای واقعگرایانه را ارائه دهد که نیاز به دقت و کارایی را که مدل شخصیت باید در بازی متعادل کند، برآورده میکند
[ترجمه ترگمان]آزمایش نشان داد که استفاده از این موتور می تواند چهره منفرد واقع گرایانه فردی را ارایه دهد، که با توجه به نیاز به دقت و کارایی که مدل شخصیت باید در این بازی شرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Therefore copyright fare use system is designed and periodically revised to equilibrate the antinomy.
[ترجمه گوگل]بنابراین سیستم استفاده از کرایه کپی رایت طراحی شده و به صورت دورهای بازنگری میشود تا تناقض را متعادل کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین از سیستم استفاده از حق تکثیر طراحی و به صورت دوره ای برای اصلاح سیستم استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It suggested that Runshen No. 2 might even more modulate, equilibrate and improve mice resistance to anoxia.
[ترجمه گوگل]این نشان میدهد که Runshen شماره 2 حتی ممکن است مقاومت موشها را در برابر آنکسی تعدیل، متعادل و بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]این گزارش پیشنهاد می کند که Runshen شماره ۲ حتی ممکن است بیشتر تعدیل کند، equilibrate شود و مقاومت موش ها را نسبت به anoxia بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The underlying fundamentals driving housing supply and demand will likely take several months to equilibrate themselves.
[ترجمه گوگل]عوامل بنیادی زیربنایی عرضه و تقاضای مسکن احتمالاً چندین ماه طول می کشد تا خود را متعادل کنند
[ترجمه ترگمان]اصول زیربنایی تامین مسکن و تقاضا احتمالا چند ماه طول می کشد تا خود را کنترل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Sodium concentration and osmolality in the intravascular and interstitial spaces equilibrate across the vascular membrane.
[ترجمه گوگل]غلظت سدیم و اسمولالیته در فضاهای داخل عروقی و بین بافتی در سراسر غشای عروقی متعادل می شود
[ترجمه ترگمان]غلظت سدیم و osmolality در فضاهای intravascular و interstitial در امتداد غشا آوندی رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید