equator

/ɪˈkweɪtər//ɪˈkweɪtə/
معنی: خط استوا، ناحیه استوایی، دایره استوا
معانی دیگر: (هر دایره ای که جسم کروی را به دو بخش برابر تقسیم کند) نیم کره ساز، نیمگان، منصف، (در وسط کره ی زمین) استوا، نیم گان زمین، استوای هر ستاره یا سیاره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• (1) تعریف: the imaginary circle around the earth's globe equidistant from both the North and South Poles.
• (2) تعریف: any similar circle around a planet or other sphere.

جمله های نمونه

1. the equator of an egg
نیمگان (منصف) تخم مرغ
2. Singapore is/lies on the Equator.
[ترجمه کاظم فرقانی] سنگاپور روی خط استوا است.
|
[ترجمه Baran] سنگاپور درست روی خط استوا قرار دارد
|
[ترجمه گوگل]سنگاپور در خط استوا قرار دارد
[ترجمه ترگمان]سنگاپور در خط استوا قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. GPS operates best near the equator.
[ترجمه گوگل]GPS بهترین عملکرد را در نزدیکی خط استوا دارد
[ترجمه ترگمان]GPS در نزدیکی خط استوا قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The sun heats the sea more at the equator than at the poles.
[ترجمه گوگل]خورشید دریا را در خط استوا بیشتر از قطب ها گرم می کند
[ترجمه ترگمان]خورشید در استوا، دریا را بیشتر از قطب گرم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The equator is an imaginary line around the middle of the earth.
[ترجمه گوگل]خط استوا یک خط فرضی در اطراف وسط زمین است
[ترجمه ترگمان]خط استوا یک خط فرضی است که در وسط زمین قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Rainforests occur around the equator.
[ترجمه کاظم فرقانی] جنگل های بارانی در اطراف خط استوا رخ می دهند.
|
[ترجمه گوگل]جنگل های بارانی در اطراف استوا رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]Rainforests در اطراف خط استوا رخ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The lake lies exactly on the equator.
[ترجمه گوگل]این دریاچه دقیقا روی خط استوا قرار دارد
[ترجمه ترگمان]دریاچه دقیقا در خط استوا قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The island is twenty degrees south of the equator.
[ترجمه گوگل]این جزیره در بیست درجه جنوب خط استوا قرار دارد
[ترجمه ترگمان]این جزیره بیست درجه در جنوب خط استوا قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. From A it is parallel transported along the equator to B and then returned along another line of longitude to the pole.
[ترجمه گوگل]از A به موازات خط استوا به B منتقل می شود و سپس در طول خط دیگری از طول جغرافیایی به قطب باز می گردد
[ترجمه ترگمان]از A موازی است که در امتداد خط استوا به B منتقل می شود و سپس در امتداد خط دیگر طول جغرافیایی به قطب برگشت داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Celestial equator is not the same circle as degrees ecliptic and not.
[ترجمه گوگل]استوای سماوی همان دایره با درجه دایره البروج نیست و نیست
[ترجمه ترگمان]خط استوا آسمان همان دایره ای است که به درجه سانتیگراد می رسد و نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The equator engirds the earth.
[ترجمه گوگل]استوا زمین را احاطه کرده است
[ترجمه ترگمان]خط استوا روی زمین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Singapore is near the equator.
[ترجمه گوگل]سنگاپور نزدیک خط استوا است
[ترجمه ترگمان]سنگاپور در نزدیکی خط استوا قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Equator: The plane through the middle of the cell, at right angles to the main axis of the spindle.
[ترجمه گوگل]استوا: صفحه ای که از وسط سلول می گذرد و با محور اصلی دوک زاویه قائمه دارد
[ترجمه ترگمان]خط استوا: هواپیما از وسط سلول و در زوایای راست به محور اصلی دوکی شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. And here at the equator, we noted, it was 85 degrees, with cloudless sky and tropical breezes.
[ترجمه گوگل]و اینجا در خط استوا، ما متوجه شدیم، 85 درجه، با آسمان بدون ابر و نسیم استوایی
[ترجمه ترگمان]و اینجا در خط استوا، دیدیم که ۸۵ درجه بود، با آسمان بی ابر و نسیم استوایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خط استوا (اسم)
equator
ناحیه استوایی (اسم)
equator
دایره استوا (اسم)
equator

تخصصی

[عمران و معماری] استوا - خط استوا
[زمین شناسی] خط استوا
[ریاضیات] نیمان، استوا، خط استوا، دایره ی استوا، خط استوا

انگلیسی به انگلیسی

• circle which is equally distant from both poles (on a heavenly body or sphere); imaginary circle dividing the earth into northern and southern hemispheres
the equator is an imaginary line round the middle of the earth, halfway between the north and south poles.

پیشنهاد کاربران

equator ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: استوا
تعریف: دایرۀ عظیمۀ فرضی صفر درجۀ عرض جغرافیایی در سطح زمین با فاصلۀ مساوی از دو قطب که نیمکرۀ شمالی را از نیمکرۀ جنوبی جدا می‏کند
خط استوا
# Singapore lies on the Equator
# a small village near the equator
# The equator is an imaginary line around the middle of the earth
Equator : خط استوا
Prime Meridian : نصف النهار مبدا
Greenwich England
خط استوا
Equator را ما equator می نویسیم و iquator می خوانیم
arctic=north poleقطب شمال
antarctic=south pole قطب جنوب
equator=استوا
میانه، میانی، خط میانی
کش استوا
کمربند استوا

بپرس