equalise


ورزش : مساوى

جمله های نمونه

1. Unless the North intervenes to equalise the situation, the South will fall further behind.
[ترجمه گوگل]اگر شمال برای مساوی کردن اوضاع مداخله نکند، جنوب بیشتر عقب خواهد ماند
[ترجمه ترگمان]اگر وزیرستان شمالی دخالت نکند، جنوب پشت سر هم سقوط خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But Munich rally and equalise in the second - half following a free - kick .
[ترجمه گوگل]اما مونیخ در نیمه دوم پس از یک ضربه ایستگاهی به تساوی رسید
[ترجمه ترگمان]اما تظاهرات مونیخ و equalise در نیمه دوم پس از یک ضربه آزاد برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It said pay cuts were needed to "further equalise distribution of income".
[ترجمه گوگل]این سازمان گفت که کاهش دستمزد برای "یکسان کردن بیشتر توزیع درآمد" مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]در این گزارش آمده است که برای \"توزیع further بیشتر درآمد\" به کاهش هزینه ها نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We struggle and battle to equalise, dominating play but managing only one shot on target.
[ترجمه گوگل]ما برای به تساوی کشاندن می جنگیم و می جنگیم، بر بازی مسلط هستیم، اما تنها یک شوت به سمت دروازه را مدیریت می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما در نبرد و نبرد با equalise، تسلط بر بازی، مبارزه می کنیم، اما تنها یک هدف را هدف قرار می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sunderland reacted quickly to the set-back, with club record singing Don Goodman calmly picking his spot to equalise a minute later.
[ترجمه گوگل]ساندرلند به سرعت به عقب نشینی واکنش نشان داد و رکورد باشگاهی دان گودمن با خونسردی جایگاه خود را برای گل تساوی یک دقیقه بعد انتخاب کرد
[ترجمه ترگمان]ساندرلند به سرعت به راه برگشت واکنش نشان داد و با سابقه باشگاهی دون گودمن در حالی که به آرامی جایگاه خود را برای equalise دقیقه بعد انتخاب می کرد، به آرامی به جایگاه خود رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Richardson reduced the arrears before a mistake by Walker allowed Olney to equalise.
[ترجمه گوگل]ریچاردسون مبلغ معوقه را کاهش داد قبل از اینکه اشتباه واکر به اولنی اجازه داد بازی را به تساوی بکشاند
[ترجمه ترگمان]ریچاردسون قبل از یک اشتباه مالیات های عقب مانده را کاهش داد واکر به اولنی اجازه داد به equalise برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Government has delayed responding to the need to equalise pension rights because it means equalising State retirement ages.
[ترجمه گوگل]دولت پاسخگویی به نیاز به یکسان سازی حقوق بازنشستگی را به تأخیر انداخته است زیرا این به معنای برابر کردن سن بازنشستگی دولتی است
[ترجمه ترگمان]دولت واکنش به نیاز به حقوق بازنشستگی را به تعویق انداخته است، چرا که به معنی سن بازنشستگی دولت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Partly as a result of all these changes, the government has announced its intention to equalise the State pension age.
[ترجمه گوگل]تا حدی در نتیجه همه این تغییرات، دولت قصد خود را برای یکسان کردن سن بازنشستگی دولتی اعلام کرده است
[ترجمه ترگمان]تا حدی به دلیل همه این تغییرات، دولت اعلام کرده است که قصد خود برای کاهش سن بازنشستگی دولت را اعلام کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Float the transport container in the pool until the water temperatures equalise.
[ترجمه گوگل]ظرف حمل و نقل را در استخر شناور کنید تا دمای آب یکسان شود
[ترجمه ترگمان]ظرف حمل و نقل را در استخر شناور نگه دارید تا دمای آب بالا بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Once they are locked together – a move that ends with a gentle lurch – it takes half an hour or so to equalise the pressure and finally open hatches that separate the two crews.
[ترجمه گوگل]هنگامی که آنها در کنار هم قفل می شوند - حرکتی که با حرکتی ملایم به پایان می رسد - نیم ساعت طول می کشد تا فشار یکسان شود و در نهایت دریچه هایی باز شوند که دو خدمه را از هم جدا می کنند
[ترجمه ترگمان]وقتی آن ها با هم قفل می شوند - حرکتی که با یک حرکت سریع به پایان می رسد - نصف یک ساعت طول می کشد و در نهایت دریچه های باز را باز می کند که دو گروه را جدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It would also save BHP having to pay up to $ 8 billion up front to Rio Tinto to equalise its stake in the iron ore production joint venture.
[ترجمه گوگل]همچنین BHP مجبور به پرداخت 8 میلیارد دلار به ریوتینتو برای برابر کردن سهام خود در سرمایه گذاری مشترک تولید سنگ آهن است
[ترجمه ترگمان]همچنین شرکت بی اچ پی بی آن را برای پرداخت ۸ میلیارد دلار در مقابل ریو Tinto تامین خواهد کرد تا سهم خود را در سرمایه گذاری مشترک تولید سنگ آهن تامین نماید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. By contrast, the cormorant ascends almost vertically, levelling off only occasionally, which may equalise pressure and help birds avoid the bends.
[ترجمه گوگل]در مقابل، باکلان تقریباً به صورت عمودی بالا می رود، فقط گاهی اوقات همسطح می شود، که ممکن است فشار را یکسان کند و به پرندگان کمک کند از خم شدن اجتناب کنند
[ترجمه ترگمان]در مقابل، the تقریبا به صورت عمودی بالا می رود و تنها گاهی پایین می رود، که ممکن است فشار منفی داشته باشد و به پرندگان کمک کند که از خم شدن اجتناب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. An alternative way of defining the "fair" value of a currency is purchasing-power parity (PPP): the idea that, in the long run, exchange rates should equalise prices across countries.
[ترجمه گوگل]یک راه جایگزین برای تعریف ارزش «منصفانه» یک ارز، برابری قدرت خرید (PPP) است: این ایده که در بلندمدت، نرخ‌های ارز باید قیمت‌ها را در کشورهای مختلف یکسان کند
[ترجمه ترگمان]یک روش جایگزین تعریف \"ارزش منصفانه\" یک واحد پول، خرید برابری قدرت (PPP)است: این ایده که در دراز مدت، نرخ های مبادله باید قیمت ها را در کشورها کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The wideman has supplied more than his fairshare of goals in the Dutchman's incredible scoring run, including the cross that allowed the striker to equalise at Norwich on Saturday.
[ترجمه گوگل]این بازیکن در گلزنی باورنکردنی هلندی بیش از تعداد گل های خود را به ثمر رسانده است، از جمله پاس عرضی که به مهاجم اجازه داد تا در نوریچ روز شنبه بازی را به تساوی بکشاند
[ترجمه ترگمان]\"wideman\" بیش از fairshare گل خود را در این مسابقات به دست آورده است، از جمله صلیب که به مهاجم اجازه می دهد تا در نورویچ روز شنبه در ناریچ اهدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• make equal; make uniform, become equal (also equalize)

پیشنهاد کاربران

بپرس