equable

/ˈekwəbl̩//ˈekwəbl̩/

معنی: ثابت
معانی دیگر: معتدل، به اندازه، میانه، دادوند، آرام، یکنواخت، هموار، یکجور، ملایم

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: equably (adv.), equability (n.), equableness (n.)
(1) تعریف: not varying extremely or suddenly; uniform; stable.
متضاد: uneven
مشابه: even

- Colombia has an equable climate and is therefore well-suited to growing coffee.
[ترجمه گوگل] کلمبیا آب و هوای مساوی دارد و بنابراین برای کشت قهوه مناسب است
[ترجمه ترگمان] کلمبیا آب و هوای یکسانی دارد و به همین دلیل برای پرورش قهوه مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: emotionally stable; not easily upset.
متضاد: excitable, moody, temperamental

جمله های نمونه

1. equable climate
آب و هوای معتدل

2. equable stride
گام های یکنواخت

3. an equable temperament
طبع و خوی معتدل

4. Graham has a fairly equable temperament - I haven't often seen him really angry.
[ترجمه گوگل]گراهام خلق و خوی نسبتاً برابری دارد - من اغلب او را واقعاً عصبانی ندیده‌ام
[ترجمه ترگمان]گراه ام یک خلق خیلی آرام دارد - من زیاد او را خیلی عصبانی ندیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was a man of the most equable temper.
[ترجمه گوگل]او مردی با منصف ترین خلق و خوی بود
[ترجمه ترگمان]او مردی بود از the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It's lucky that his parents are so equable.
[ترجمه گوگل]خوش شانس است که پدر و مادرش اینقدر برابر هستند
[ترجمه ترگمان]خیلی خوش شانسه که پدر و مادرش خیلی equable
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The south of the country enjoys an equable climate.
[ترجمه گوگل]جنوب کشور از آب و هوای مساوی برخوردار است
[ترجمه ترگمان]جنوب این کشور از اقلیم یکسانی برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was in a remarkably equable mood when he spoke to reporters last night.
[ترجمه گوگل]او شب گذشته هنگام صحبت با خبرنگاران در خلق و خوی قابل توجهی برابر بود
[ترجمه ترگمان]دیشب وقتی با خبرنگارها صحبت کرد حالش خیلی آرام بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There are also people of a naturally equable temperament who intuitively understand the need for preparatory mourning and adjust their lives accordingly.
[ترجمه گوگل]همچنین افرادی با خلق و خوی طبیعی برابر هستند که به طور شهودی نیاز به عزاداری مقدماتی را درک می کنند و زندگی خود را بر این اساس تنظیم می کنند
[ترجمه ترگمان]همچنین افرادی نیز وجود دارند که ذاتا موقر هستند و به طور شهودی نیاز به عزاداری مقدماتی را درک می کنند و زندگی خود را بر طبق آن تنظیم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The male can maintain a fairly equable distribution of grooming up to a harem size of five females.
[ترجمه گوگل]نر می تواند توزیع نسبتاً مساوی نظافت را تا اندازه حرمسرا تا پنج ماده حفظ کند
[ترجمه ترگمان]نر می تواند یک توزیع نسبتا متعادل از آرایش را به اندازه یک حرمسرا از ۵ زن حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There is now a more equable climate for innovation and investment in new technology.
[ترجمه گوگل]اکنون فضای مساوی تری برای نوآوری و سرمایه گذاری در فناوری جدید وجود دارد
[ترجمه ترگمان]هم اکنون فضای یکسانی برای نوآوری و سرمایه گذاری در تکنولوژی جدید وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The speaker, calm and equable, claimed that he would campaign for equitable treatment of all citizens.
[ترجمه گوگل]سخنران، آرام و برابر، مدعی شد که برای رفتار عادلانه با همه شهروندان مبارزه خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]سخنگو، آرام و مقاوم، ادعا کرد که برای درمان عادلانه همه شهروندان مبارزه خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Bouvier is an equable dog, steady, resolute and fearless.
[ترجمه گوگل]Bouvier سگی برابر، ثابت، مصمم و نترس است
[ترجمه ترگمان]The یک سگ آرام، ثابت، مصمم و بی باک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Equable And Soft Irradiancy, No Glaring And Eye Protection.
[ترجمه گوگل]تابش برابر و نرم، بدون درخشش و محافظت از چشم
[ترجمه ترگمان]Equable و نرم Irradiancy، بدون Glaring و محافظت چشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The climate has grown more equable and the crop yields have risen.
[ترجمه گوگل]آب و هوا مساوی تر شده است و عملکرد محصول افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]آب و هوا بلندتر شده است و میزان محصول افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ثابت (صفت)
stable, permanent, firm, constant, lasting, true, loyal, fixed, pat, fiducial, immovable, hard and fast, changeless, invariable, inalterable, steady, resolute, indelible, staid, equable, immobile, incommutable, invariant, irremovable, thetic, thetical

انگلیسی به انگلیسی

• uniform, regular, even, steady
an equable person is calm and reasonable, and does not get angry quickly.

پیشنهاد کاربران

● always being pleasant
مثل رفتار ملایم و خوشایند
● not changing suddenly
مثل: آب و هوای یکنواخت
🌐 کلماتی کاربردی برای بیان هوای مطلوب و دلپذیر:
✅ calm – very little wind
✅ clear – no clouds, rain, etc.
✅ clement – pleasant because it is neither very hot nor very cold
✅ cloudless – no clouds in the sky
...
[مشاهده متن کامل]

✅ equable – does not change very much
✅ fair – pleasant and not raining
✅ fine – sunny and not raining
✅ pleasant – dry and neither very hot nor very cold
✅ still – without wind
✅ temperate – a temperate climate or region is never extremely hot or extremely cold
✅ windless – without any wind
منبع: www. writerswrite. co. za

بپرس