eponym


معنی: عنوان مشخص، عنوان دهنده
معانی دیگر: (آدم واقعی یا افسانه ای که نامش را به ملت یا مکانی داده اند) نام دهنده، نام ده، کسی که نام خود را به ملت یا کشوری میدهد، سرخاندان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an actual or mythical person whose name is the source of the name of a city, nation, era, or the like.

- Samuel Ashe is the eponym of Asheville.
[ترجمه گوگل] ساموئل اشه همنام اشویل است
[ترجمه ترگمان] سامویل Ashe the از Asheville است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. william penn is the eponym of the state of pennsylvania
نام ایالت پنسیلوانیا از ویلیام پن گرفته شده است.

2. Down's syndrome is an eponym for the English physician john down.
[ترجمه گوگل]سندرم داون نامی برای پزشک انگلیسی جان داون است
[ترجمه ترگمان]سندرم s به عنوان یک عنوان مشخص برای پزشک ارشد انگلیسی نوشته شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You of course know that an eponym is a word that started out as someone's name.
[ترجمه گوگل]مطمئناً می‌دانید که همنام کلمه‌ای است که با نام شخصی شروع شده است
[ترجمه ترگمان]البته شما می دانید که عنوان مشخص یک کلمه است که به عنوان نام یک نفر شروع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Constantine I is the eponym for constantinople.
[ترجمه گوگل]کنستانتین یکم همنام کنستانتینوپل است
[ترجمه ترگمان]کنستانتین یکم the for
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. These nodes have the eponym "the node of Sister Mary Joseph" and are a signal of significant intra-abdominal lymphadenopathy usually associated with malignant processes.
[ترجمه گوگل]این گره ها همنام "گره خواهر مری جوزف" هستند و سیگنالی از لنفادنوپاتی قابل توجه داخل شکمی هستند که معمولاً با فرآیندهای بدخیم همراه است
[ترجمه ترگمان]این گره ها دارای eponym \"گره خواهر مری جوزف\" هستند و نشانه ای از lymphadenopathy درونی قابل توجه هستند که معمولا با فرآیندهای بدخیم در ارتباط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I was being interviewed recently and talking about a certain eponym that had morphed after it was first coined.
[ترجمه گوگل]اخیراً با من مصاحبه می‌شد و درباره‌ی همنام خاصی صحبت می‌کردم که پس از ابداع آن شکل گرفته بود
[ترجمه ترگمان]اخیرا با من مصاحبه کرده و در مورد یک eponym خاص صحبت کردم که بعد از اولین بار به نام ادوارد تغییر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عنوان مشخص (اسم)
eponym

عنوان دهنده (اسم)
eponym

انگلیسی به انگلیسی

• person whose name is used as the name of a place or thing; medical name of a disease derived from a person's name; ancient official whose name was used to indicate the year he was in office

پیشنهاد کاربران

کاربر suppressed، معنی جمله شما می شود:
نام ایالت پنسیلوانیا از نام ویلیام پن گرفته شده است.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : eponym
✅️ صفت ( adjective ) : eponymous
✅️ قید ( adverb ) : _
eponym \ ˈe - pə - ˌnim \ noun
1. the person after whom something is named or believed to be named, like a street, discovery or theory
2. a name derived from a person, character or thing
• The act of naming after
• An eponym is a person after whom something
has been named
فکر کنم یه اصطلاحی هست در فارسی: نام این مکان از موسس آن وام گرفته شده
شخصیه که نامش در نامگذاری مکانی، واقعه ای یا شبئی بکار برده میشه. مثلا
...
[مشاهده متن کامل]

Cardigan - Named after James Thomas • Brudenell
• Morphine - From Morpheus…. the god of sleep

eponym ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: نام واژه
تعریف: نامی که برپایة نام شخص یا شخصیت اسطوره ای بر روی یک مکان یا شیء یا اختراع گذاشته می شود
نام بخش
eponym titles = عناوین نام بخش
- یکی از روشهای ساخت کلمه جدید ( word formation ) که بر اساس نام اشخاص یا مکانها است.
مثال:
boycott ( charles boycott )
volt ( alessandro volta )
موسس
William penn is the eponym of the state of Pennsylvania
ولیام پن موسس ایالت پنسیلوانیا ست.

بپرس