1. his epitaph begins thus: i am iraj, iraj the honey-tongued
گورنگاشت او چنین آغاز می شود: ایرجم ایرج شیرین سخنم
2. These films stand as an epitaph to the great director.
[ترجمه گوگل]این فیلم ها به عنوان سنگ نوشته ای برای کارگردان بزرگ ایستاده اند
[ترجمه ترگمان]این فیلم ها به عنوان کتیبه قبری برای کارگردان بزرگ در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He wanted these lines as his epitaph.
[ترجمه گوگل]او این سطور را به عنوان سنگ نوشته خود می خواست
[ترجمه ترگمان]او این سطور را بر روی سنگ قبر خود می خواست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. His epitaph read:'A just and noble countryman'.
[ترجمه گوگل]روی نوشته او نوشته شده بود: "یک هموطن عادل و نجیب"
[ترجمه ترگمان]روی سنگ قبرش نوشته بود: یک روستایی شریف و شریف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It makes a fitting epitaph to a great career.
[ترجمه گوگل]این یک کتیبه مناسب برای یک حرفه بزرگ است
[ترجمه ترگمان]این کار سنگ مزار مناسبی برای کار بزرگی می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She wrote the perfect epitaph for the poet.
[ترجمه گوگل]او کتیبه ای عالی برای شاعر نوشت
[ترجمه ترگمان]او کتیبه کاملی برای این شاعر نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Local people found the epitaph unseemly and ostracised the Parsons.
[ترجمه گوگل]مردم محلی این سنگ نوشته را نامناسب دیدند و پارسون ها را طرد کردند
[ترجمه ترگمان]مردم محلی سنگ قبر را شایسته و شایسته خانواده پارسونز یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Her film replays in my head, as an epitaph to some one else's dream.
[ترجمه گوگل]فیلم او در ذهن من تکرار می شود، به عنوان سنگ نوشته ای از رویای دیگران
[ترجمه ترگمان]فیلم او در ذهنم تکرار می شود، به عنوان سنگ قبری برای رویاهای یک فرد دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It is an apt epitaph for him.
[ترجمه گوگل]برای او سنگ نوشته مناسبی است
[ترجمه ترگمان]برای او یک سنگ قبر مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He wanted it as his epitaph and left it in a letter passed to his parents on his death.
[ترجمه گوگل]او آن را به عنوان سنگ نوشته خود می خواست و آن را در نامه ای که پس از مرگش به پدر و مادرش فرستاده بود، گذاشت
[ترجمه ترگمان]او آن را روی سنگ قبر خود گذاشت و آن را در نامه ای که به پدر و مادرش در مرگش رسیده بود، گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. When Mingus's vast orchestral work Epitaph was given its posthumous premiere in 198 Adams was one of the main soloists.
[ترجمه گوگل]زمانی که اثر ارکسترال عظیم مینگوس، Epitaph پس از مرگش در سال 198 نمایش داده شد، آدامز یکی از تک نوازان اصلی بود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که Mingus orchestral vast s به پایان رسید، پس از مرگش در ۱۹۸ Adams یکی از the اصلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It is a sad epitaph to Salvador Allende.
[ترجمه گوگل]این سنگ نوشته غم انگیزی از سالوادور آلنده است
[ترجمه ترگمان]این یک گور غمناک برای سالوادور آلنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Epitaph : a belated advertisement for a line of goods that has permanently discontinued.
[ترجمه گوگل]Epitaph : یک آگهی با تاخیر برای یک خط کالا که برای همیشه متوقف شده است
[ترجمه ترگمان]epitaph: یک تبلیغ دیر هنگام برای یک خط از کالاهایی که برای همیشه متوقف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He tried to read the epitaph on the monument.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد سنگ نوشته روی بنای یادبود را بخواند
[ترجمه ترگمان]کوشید کتیبه قبری را که روی آن نوشته بود بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The epitaph of Tang Dynastys maid of honor with particular writing format was a special cultural carrier.
[ترجمه گوگل]سنگ نبشته خدمتکار سلسله تانگ با قالب نوشتاری خاص حامل فرهنگی خاصی بود
[ترجمه ترگمان]کتیبه قبری که متعلق به تانگ Dynastys بود با قالب نوشتاری خاص، حامل فرهنگی ویژه ای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید