epistaxis


(پزشکی) خون دماغ، رعاف، نزف الدم، خونریزی از بینی، خون دماه

جمله های نمونه

1. Materials and Methods 20 patients with intractable epistaxis conformed by external carotid angiography were studied, and effect of post-embolization by DSA was followed.
[ترجمه گوگل]مواد و روش‌ها 20 بیمار مبتلا به اپیستاکسی مقاوم به درمان با آنژیوگرافی کاروتید خارجی مورد مطالعه قرار گرفتند و اثر پس از آمبولیزاسیون توسط DSA دنبال شد
[ترجمه ترگمان]مواد و روش های ۲۰ بیمار با epistaxis intractable که توسط angiography carotid خارجی مورد مطالعه قرار گرفته بودند، و اثر of توسط DSA مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Methods:10 cases of serious epistaxis in posterior nares were treated by nasal endoscopy, electric cauterization pin and suction tube from September 1999 to October 2000.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: 10 مورد اپیستاکسی جدی در نارس خلفی توسط آندوسکوپی بینی، پین کوتریزاسیون الکتریکی و لوله ساکشن از سپتامبر 1999 تا اکتبر 2000 درمان شدند
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۱۰ مورد of حاد در nares عقبی توسط endoscopy بینی، پین cauterization الکتریکی و لوله مکش از سپتامبر ۱۹۹۹ تا اکتبر ۲۰۰۰ درمان شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Epistaxis occurs in about 10 per cent.
[ترجمه گوگل]اپیستاکسی در حدود 10 درصد رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]Epistaxis در حدود ۱۰ درصد رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Indications : Nasal obstruction, nosebleed epistaxis, nasal sinusitis, nasal polyp and deviated mouth.
[ترجمه گوگل]موارد مصرف: انسداد بینی، خونریزی بینی، سینوزیت بینی، پولیپ بینی و انحراف دهان
[ترجمه ترگمان]نشانه ها: انسداد بینی، بینی بینی، پلیپ بینی، پلیپ بینی و بینی انحراف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Methods:Treated 28 cases with intractable epistaxis with electrocoagulation under nasal endoscope.
[ترجمه گوگل]روش کار: 28 مورد مبتلا به اپیستاکسی مقاوم با انعقاد الکتریکی در زیر آندوسکوپ بینی درمان شدند
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۲۸ مورد با epistaxis intractable و electrocoagulation تحت endoscope بینی درمان می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective : To study the diagnosis of obstinate epistaxis of small vessel expansion of nasal septum managementfrequency.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه تشخيص اپيستاکسي سرسخت رگ کوچک در فرکانس مديريت سپتوم بيني
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه تشخیص epistaxis سرسخت مجرای بینی کوچک بینی بینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective Discussion on the treatment of epistaxis:To Analyze 92 hemorrhinia cases of various cause and diverse age, and to investigate the anatomic characteristic and frequent site of hemorrhinia.
[ترجمه گوگل]بحث هدف در مورد درمان اپیستاکسی: تجزیه و تحلیل 92 مورد همورینی با علل مختلف و سنین مختلف و بررسی خصوصیات آناتومیک و محل مکرر همورین
[ترجمه ترگمان]بحث در مورد درمان of: آنالیز ۹۲ مورد hemorrhinia علل مختلف و سن متنوع، و بررسی ویژگی های اقلیمی و سایت مکرر of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion Button battery in the nose may cause epistaxis, septum perforation, adhesion and rhinostenosis, and must be removed and managed promptly.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری باتری دکمه ای در بینی ممکن است باعث اپیستاکسی، سوراخ شدن سپتوم، چسبندگی و رینوستنوز شود و باید به سرعت برداشته و مدیریت شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری باتری دکمه در بینی ممکن است باعث ایجاد epistaxis، perforation دیواره، چسبندگی و rhinostenosis شود، و باید فورا مدیریت و مدیریت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Trauma is the most common cause of epistaxis in domestic animals.
[ترجمه گوگل]تروما شایع ترین علت اپیستاکسی در حیوانات اهلی است
[ترجمه ترگمان]ضربه روحی شایع ترین علت of در حیوانات خانگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Once epistaxis occurs, the importance of the first treatment for the haemostasis should be emphasized.
[ترجمه گوگل]هنگامی که اپیستاکسی رخ می دهد، باید بر اهمیت اولین درمان برای هموستاز تاکید شود
[ترجمه ترگمان]زمانی که epistaxis رخ می دهد، اهمیت اولین درمان برای the باید مورد تاکید قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Epistaxis time, if left nostril flow on the right ear Chuikou Qi, immediately stop bleeding!sentence dictionary
[ترجمه گوگل]زمان اپیستاکسی، اگر جریان سوراخ چپ بینی بر روی گوش راست Chuikou Qi، بلافاصله خونریزی را متوقف کنید!
[ترجمه ترگمان]اگر سوراخ بینی چپ در گوش راست چی به سمت راست جریان پیدا کند، فورا خونریزی را متوقف کنید! فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective : To explore the clinic application of endoscopic microinvasive nasal packing for elder epistaxis.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی کاربرد کلینیک پکینگ میکرو تهاجمی آندوسکوپی بینی برای اپیستاکسی سالمندان
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی کاربرد بالینی بسته بندی بینی endoscopic برای epistaxis بزرگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Thus, our experiences revealed that limited septal dermoplasty is beneficial in carefully selected patients with recurrent severe epistaxis from anterior septal erosions.
[ترجمه گوگل]بنابراین، تجربیات ما نشان داد که درموپلاستی محدود سپتوم در بیمارانی که به دقت انتخاب شده‌اند با اپیستاکسی شدید عودکننده از فرسایش سپتوم قدامی سودمند است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، تجربیات ما نشان داد که dermoplasty محدود septal در بیمارانی که به دقت انتخاب شده اند با epistaxis مکرر recurrent از erosions قدامی anterior مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Results 27 procedures of super - selective intraaterial embolization epistaxis were all successful without any serious complication.
[ترجمه گوگل]نتایج 27 روش اپیستاکسی آمبولیزاسیون داخل ماده ای فوق انتخابی همگی بدون هیچ عارضه جدی موفقیت آمیز بودند
[ترجمه ترگمان]نتایج ۲۷ روش of - selective epistaxis بدون هیچ مشکل جدی موفق شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective:To investigate the clinical therapic procedure and therapic methods of intractable epistaxis in senile and pre-senile patients.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی روش های درمانی بالینی و روش های درمانی اپیستاکسی مقاوم در برابر پیری و پیش از سالخوردگی
[ترجمه ترگمان]هدف: تحقیق در مورد روش therapic بالینی و روش های therapic epistaxis در بیماران senile و pre
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• bleeding from the nose (medicine)

پیشنهاد کاربران

خون دماغ ( اسم ) : حادثه خونریزی از بینی که معمولاً در اثر ضربه یا عطسه، دمیدن شدید بینی یا فشار خون بالا ایجاد می شود ( غیررسمی ) .

بپرس