epigrammatic

/ˌepɪɡrəˈmætɪk//ˌepɪɡrəˈmætɪk/

معنی: وابسته به لطیفه و کلمات قصار
معانی دیگر: وابسته به لطیفه

جمله های نمونه

1. epigrammatic discourse or expression.
[ترجمه گوگل]گفتمان یا بیان تصدیقی
[ترجمه ترگمان] از جمله \"epigrammatic\" یا اصطلاح \"epigrammatic\" استفاده میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Confucius stated with epigrammatic clarity the general laws and principles of education and learning.
[ترجمه گوگل]کنفوسیوس قوانین کلی و اصول تعلیم و تربیت را به وضوح بیان کرد
[ترجمه ترگمان]کنفوسیوس با وضوح و روشنی epigrammatic قوانین عمومی و اصول آموزش و یادگیری را بیان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In particular, the "polished punctuation and epigrammatic style" typical of some of her novels is missing, suggesting someone else was "heavily involved" in editing her work, Sutherland said.
[ترجمه گوگل]ساترلند گفت، به‌ویژه، «سبک نگارشی صیقلی و نگارشی» که در برخی از رمان‌های او وجود دارد، وجود ندارد، که نشان می‌دهد شخص دیگری «به‌شدت درگیر» در ویرایش آثار او بوده است
[ترجمه ترگمان]ساترلند می گوید به طور خاص، \"سبک punctuation و سبک epigrammatic\" برخی از رمان های او گم شده است، که نشان می دهد شخص دیگری \"به شدت\" در ویرایش کارش دخیل بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Papers are written about "activating stunned fish", his epigrammatic summation of the post-merger integration of the succulent but ill-managed morsels that Haier has taken over.
[ترجمه گوگل]مقاله‌هایی درباره «فعال کردن ماهی‌های حیرت‌زده» نوشته شده‌اند، که خلاصه‌ای توصیفی او از ادغام پس از ادغام لقمه‌های آبدار اما بد مدیریتی است که هایر در اختیار گرفته است
[ترجمه ترگمان]مقالات در مورد \"فعال کردن ماهی های بهت زده\"، جمع epigrammatic of پس از ادغام این morsels آبدار و آبدار که Haier پایان یافته است، نوشته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She adds: "The polished punctuation and epigrammatic style we see in Emma and Persuasion is simply not there. "
[ترجمه گوگل]او می‌افزاید: «سبک نگارشی و نقطه‌گذاری صیقلی که در «اما و ترغیب» می‌بینیم به سادگی وجود ندارد »
[ترجمه ترگمان]وی افزود: \" سبک polished و سبک epigrammatic که در اما و Persuasion می بینیم، به سادگی در آنجا وجود ندارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Even in his style there is something of a modern epigrammatic ring.
[ترجمه گوگل]حتی در سبک او چیزی شبیه به یک حلقه اپیگراماتیک مدرن وجود دارد
[ترجمه ترگمان]حتی در سبک او، چیزی از یک حلقه epigrammatic مدرن وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. No painter had ever made the point that 'A painting is not what it represents' with such epigrammatic clarity before.
[ترجمه گوگل]پیش از این هیچ نقاشی به این نکته اشاره نکرده بود که «یک نقاشی آن چیزی نیست که نشان می‌دهد» با چنین وضوح تصویری
[ترجمه ترگمان]هیچ نقاش به این نکته توجه نکرده بود که نقاشی آن چیزی نیست که پیش از آن با روشنی epigrammatic نشان داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. One Hundred Buddhist Parables, with the full name of One HundredBuddhist Epigrammatic Parables, was extracted from twelve canons in Xiu Duo LuoZangby Jiasina, a monk in ancient India.
[ترجمه گوگل]صد مَثَل بودایی، با نام کامل صد تمثیل بودایی، از دوازده قانون در Xiu Duo LuoZangby Jiasina، راهبی در هند باستان استخراج شده است
[ترجمه ترگمان]یک راهب بودایی، با نام کامل One epigrammatic Parables، از دوازده توپ در Xiu Duo Jiasina یک راهب در هند باستان استخراج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وابسته به لطیفه و کلمات قصار (صفت)
epigrammatic

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to epigrams; sharp, witty, concise
something that is epigrammatic is like an epigram.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : epigram
✅️ صفت ( adjective ) : epigrammatic
✅️ قید ( adverb ) : _
هجو آمیز

بپرس