epigram

/ˈepəˌɡræm//ˈepɪɡræm/

معنی: لطیفه، سخن نیشدار، قطعه هجایی، هجا
معانی دیگر: (شعر کوتاه مزاح آمیز یا طنز آمیز) هجویه، طنزچه، قطعه ی هجایی، کوته شعر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a short, pithy, often paradoxical sentence.

- "Youth is wasted on the young" is a popular epigram.
[ترجمه گوگل] «جوانی برای جوان هدر می‌رود» یک شعار رایج است
[ترجمه ترگمان] \"جوانی به هدر می رود\" یک لطیفه مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a short terse poem, distinguished by wit and irony.

جمله های نمونه

1. He would end his lecture with a summarizing epigram.
[ترجمه گوگل]او سخنرانی خود را با خلاصه‌ای از متن پایان می‌داد
[ترجمه ترگمان]سخنرانی او را با یک شعر summarizing به پایان می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The hon. and learned Gentleman made an epigram out of it.
[ترجمه گوگل]محترم و جنتلمن آموخته از آن تصویری ساخت
[ترجمه ترگمان] عزیزم و آقایی را که آموخته بود از آن epigram
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An introductory epigram states that Clearchus copied them exactly in Delphi and brought them to this remote place of Bactriana.
[ترجمه گوگل]یک متن مقدماتی بیان می کند که کلارخوس آنها را دقیقاً در دلفی کپی کرده و به این مکان دورافتاده باختریانا آورده است
[ترجمه ترگمان]An مقدماتی بیان می کند که Clearchus دقیقا آن ها را در Delphi کپی کرده و آن ها را به این مکان دورافتاده of آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We can express this statement as an epigram.
[ترجمه گوگل]می‌توانیم این جمله را به صورت اپیگرام بیان کنیم
[ترجمه ترگمان]می توانیم این بیانیه را به عنوان یک لطیفه بیان کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Suddenly a surprising image or epigram will light up the scene.
[ترجمه گوگل]ناگهان یک تصویر یا اپیگرام غافلگیرکننده صحنه را روشن می کند
[ترجمه ترگمان]ناگهان تصویر حیرت انگیزی یا epigram صحنه را روشن خواهد ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In 193 shortly after Stalin's agriculturalcollectivization policies plunged the Soviet Unioninto famine, Mandelstam wrote a short and searing poem titled "Epigram AgainstStalin. "
[ترجمه گوگل]در سال 193، اندکی پس از آنکه سیاست‌های جمع‌آوری کشاورزی استالین، اتحاد جماهیر شوروی را در قحطی فرو برد، ماندلشتام شعری کوتاه و تند با عنوان «نمونه علیه استالین» نوشت
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۳ میلادی، پس از فروپاشی شوروی در دوران استالین، Mandelstam شعری کوتاه و searing با عنوان \"epigram AgainstStalin\" نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An epigram is a half-truth so stated as to irritate the person who believes the other half.
[ترجمه گوگل]اپیگرام نیمه حقیقتی است که به گونه ای بیان می شود که فردی را که نیمه دیگر را باور دارد آزار می دهد
[ترجمه ترگمان]لطیفه گویی نیمه حقیقت است که کسی را که نصف دیگر را باور دارد تحریک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The epigram to The Second Sex is: half accomplices, half victims like every one else.
[ترجمه گوگل]شکل ظاهری جنس دوم این است: نیمی همدست، نیمی قربانی مثل بقیه
[ترجمه ترگمان]سخن گفتن در مورد سکس دوم عبارت است از: نیمی از همدستان و نیمی از قربانیان مانند هر کس دیگری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We must bear in mind this instructive epigram.
[ترجمه گوگل]ما باید این تصویر آموزنده را در نظر داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]ما باید این سخن را از یاد ببریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He has a genius for epigram.
[ترجمه گوگل]او در اپیگرام نابغه ای دارد
[ترجمه ترگمان] اون یه نابغه برای \"epigram\" داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In his epigram Samuel Johnson called remarriage a triumph of hope over experience.
[ترجمه گوگل]ساموئل جانسون در اپیگرام خود ازدواج مجدد را پیروزی امید بر تجربه نامید
[ترجمه ترگمان]در این لطیفه، ساموئل جانسون بازگشت مجدد امید به تجربه را خواستار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He fashioned no stilted epigram.
[ترجمه گوگل]او هیچ اپیگرام مستهلکی ایجاد نکرد
[ترجمه ترگمان]از نو شروع به سخن کرد و گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After a little while, the English teacher turned off an epigram.
[ترجمه گوگل]بعد از مدتی معلم انگلیسی یک اپیگرام را خاموش کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از مدتی معلم انگلیسی لطیفه گویی را خاموش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Scattered through its numerous volumes are priceless gems of poetry, epigram, and story-telling.
[ترجمه گوگل]در میان مجلدات متعدد آن گوهرهای گرانبهایی از شعر، نقوش و داستان سرایی پراکنده شده است
[ترجمه ترگمان]نسخه های متعدد آن سنگ های گران قیمت شعر، لطیفه، و داستان را پراکنده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لطیفه (اسم)
quip, jape, sarcasm, joke, jest, bon mot, epigram, causticity, witty remark, witticism

سخن نیشدار (اسم)
epigram

قطعه هجایی (اسم)
epigram

هجا (اسم)
epigram, syllable

انگلیسی به انگلیسی

• letter, witty or ingenious saying, phrase, proverb
an epigram is a short saying or poem which expresses an idea in a very clever and amusing way.

پیشنهاد کاربران

An epigram is a short, clever, and often humorous statement that expresses an idea or observation in a concise and memorable way. It is often used to make a witty or satirical comment.
عبارتی کوتاه، هوشمندانه و اغلب طنزآمیز است که ایده یا مشاهده ای را به صورت مختصر و به یاد ماندنی بیان می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

اغلب برای اظهار نظر شوخ طبعانه یا طنز استفاده می شود.
سخن نیشدار، قطعه هجایی
مثال؛
“I can resist everything except temptation” is an epigram by Oscar Wilde.
Another epigram is “Better to remain silent and be thought a fool than to speak out and remove all doubt. ”
Epigrams are known for their brevity and their ability to convey a deeper meaning or irony.

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : epigram
✅️ صفت ( adjective ) : epigrammatic
✅️ قید ( adverb ) : _
پند و سخن موزون

بپرس