1. He would end his lecture with a summarizing epigram.
[ترجمه گوگل]او سخنرانی خود را با خلاصهای از متن پایان میداد
[ترجمه ترگمان]سخنرانی او را با یک شعر summarizing به پایان می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The hon. and learned Gentleman made an epigram out of it.
[ترجمه گوگل]محترم و جنتلمن آموخته از آن تصویری ساخت
[ترجمه ترگمان] عزیزم و آقایی را که آموخته بود از آن epigram
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. An introductory epigram states that Clearchus copied them exactly in Delphi and brought them to this remote place of Bactriana.
[ترجمه گوگل]یک متن مقدماتی بیان می کند که کلارخوس آنها را دقیقاً در دلفی کپی کرده و به این مکان دورافتاده باختریانا آورده است
[ترجمه ترگمان]An مقدماتی بیان می کند که Clearchus دقیقا آن ها را در Delphi کپی کرده و آن ها را به این مکان دورافتاده of آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We can express this statement as an epigram.
[ترجمه گوگل]میتوانیم این جمله را به صورت اپیگرام بیان کنیم
[ترجمه ترگمان]می توانیم این بیانیه را به عنوان یک لطیفه بیان کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Suddenly a surprising image or epigram will light up the scene.
[ترجمه گوگل]ناگهان یک تصویر یا اپیگرام غافلگیرکننده صحنه را روشن می کند
[ترجمه ترگمان]ناگهان تصویر حیرت انگیزی یا epigram صحنه را روشن خواهد ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In 193 shortly after Stalin's agriculturalcollectivization policies plunged the Soviet Unioninto famine, Mandelstam wrote a short and searing poem titled "Epigram AgainstStalin. "
[ترجمه گوگل]در سال 193، اندکی پس از آنکه سیاستهای جمعآوری کشاورزی استالین، اتحاد جماهیر شوروی را در قحطی فرو برد، ماندلشتام شعری کوتاه و تند با عنوان «نمونه علیه استالین» نوشت
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۳ میلادی، پس از فروپاشی شوروی در دوران استالین، Mandelstam شعری کوتاه و searing با عنوان \"epigram AgainstStalin\" نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. An epigram is a half-truth so stated as to irritate the person who believes the other half.
[ترجمه گوگل]اپیگرام نیمه حقیقتی است که به گونه ای بیان می شود که فردی را که نیمه دیگر را باور دارد آزار می دهد
[ترجمه ترگمان]لطیفه گویی نیمه حقیقت است که کسی را که نصف دیگر را باور دارد تحریک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The epigram to The Second Sex is: half accomplices, half victims like every one else.
[ترجمه گوگل]شکل ظاهری جنس دوم این است: نیمی همدست، نیمی قربانی مثل بقیه
[ترجمه ترگمان]سخن گفتن در مورد سکس دوم عبارت است از: نیمی از همدستان و نیمی از قربانیان مانند هر کس دیگری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We must bear in mind this instructive epigram.
[ترجمه گوگل]ما باید این تصویر آموزنده را در نظر داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]ما باید این سخن را از یاد ببریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He has a genius for epigram.
[ترجمه گوگل]او در اپیگرام نابغه ای دارد
[ترجمه ترگمان] اون یه نابغه برای \"epigram\" داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In his epigram Samuel Johnson called remarriage a triumph of hope over experience.
[ترجمه گوگل]ساموئل جانسون در اپیگرام خود ازدواج مجدد را پیروزی امید بر تجربه نامید
[ترجمه ترگمان]در این لطیفه، ساموئل جانسون بازگشت مجدد امید به تجربه را خواستار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He fashioned no stilted epigram.
[ترجمه گوگل]او هیچ اپیگرام مستهلکی ایجاد نکرد
[ترجمه ترگمان]از نو شروع به سخن کرد و گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. After a little while, the English teacher turned off an epigram.
[ترجمه گوگل]بعد از مدتی معلم انگلیسی یک اپیگرام را خاموش کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از مدتی معلم انگلیسی لطیفه گویی را خاموش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Scattered through its numerous volumes are priceless gems of poetry, epigram, and story-telling.
[ترجمه گوگل]در میان مجلدات متعدد آن گوهرهای گرانبهایی از شعر، نقوش و داستان سرایی پراکنده شده است
[ترجمه ترگمان]نسخه های متعدد آن سنگ های گران قیمت شعر، لطیفه، و داستان را پراکنده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید