epigastric

/ˌepəˈɡæstrɪk//ˌepɪˈɡæstrɪk/

وابسته به بالا شکم، سردلی، بالاشکمی، فوق المعدی

جمله های نمونه

1. Epigastric pain is uncommon and concurrent peptic ulcer disease may lead to an incorrect diagnosis.
[ترجمه گوگل]درد اپی گاستر غیر معمول است و بیماری زخم معده همزمان ممکن است منجر به تشخیص نادرست شود
[ترجمه ترگمان]درد Epigastric غیر معمول است و سرطان همزمان peptic ممکن است منجر به تشخیص نادرست شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Epigastric pain was the main clinical symptom of duodenal ulcer disease: this was experienced by all patients before entering the study.
[ترجمه گوگل]درد اپی گاستر اصلی ترین علامت بالینی بیماری زخم اثنی عشر بود: همه بیماران قبل از ورود به مطالعه آن را تجربه کردند
[ترجمه ترگمان]درد Epigastric، علایم بالینی اصلی بیماری ulcer بود: این بیماری قبل از ورود به این مطالعه توسط همه بیماران تجربه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She continued to complain of epigastric pain and flatulence but repeated investigations were negative.
[ترجمه گوگل]او همچنان از درد اپی گاستر و نفخ شکایت می کرد اما بررسی های مکرر منفی بود
[ترجمه ترگمان]او به شکایت از درد و نفخ شکم خود ادامه داد اما تحقیقات مکرر منفی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With the advent of vomiting, he noted severe epigastric pain as well as severe headache.
[ترجمه گوگل]با ظهور استفراغ، او به درد شدید اپی گاستر و همچنین سردرد شدید اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]با ظهور استفراغ، او به درد شدید شدید و سردرد شدید اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Results: The diameter of inferior epigastric vein was found obviously wider, and RI in inferior epigastric artery decreased.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: قطر ورید اپی‌گاستر تحتانی به‌طور آشکار بازتر بود و RI در شریان اپی‌گاستر تحتانی کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]نتایج: قطر سیاه رگ epigastric کم تر آشکار شد و RI در سرخرگ epigastric تحتانی کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Male, 25 years old, teacher, has epigastric pain usually before meals for two years.
[ترجمه ZB] مرد، ۲۵ساله، معلم، دو سال است معمولا قبل از غذا درد سردل ( بالای معده ) دارد
|
[ترجمه گوگل]مرد، 25 ساله، معلم، معمولاً قبل از غذا به مدت دو سال درد اپی گاستر دارد
[ترجمه ترگمان]مرد، ۲۵ ساله، معلم، معمولا قبل از غذا، درد زایمان دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Epigastric distress and melena were main symptoms.
[ترجمه گوگل]دیسترس اپی گاستر و ملنا علائم اصلی بودند
[ترجمه ترگمان]مشکلات epigastric و melena علائم اصلی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion Epigastric metastasis of primary hepatoma, cholecystic carcinoma, pancreatic carcinoma and gastric carcinoma have different features, although there are some of the same CT signs.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری متاستاز اپی‌گاستر هپاتوم اولیه، کارسینوم کوله سیستیک، کارسینوم پانکراس و کارسینوم معده دارای ویژگی‌های متفاوتی هستند، اگرچه برخی از علائم CT یکسان وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه متاستاز سلول های سرطانی اولیه، cholecystic cholecystic، سرطان لوزالمعده و carcinoma شکمی دارای ویژگی های متفاوتی هستند، اگرچه برخی از علائم CT نیز وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This suggests that superficial epigastric vein is an ideal shunt vessel for treatment of child varicocele.
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که ورید اپی گاستر سطحی یک رگ شنت ایده آل برای درمان واریکوسل کودکان است
[ترجمه ترگمان]این امر حاکی از آن است که سیاه رگ سطحی سطحی یک کشتی شنت ایده آل برای درمان of کودک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The pain of pancreatitis is epigastric in location.
[ترجمه گوگل]درد پانکراتیت در محل اپی گاستر است
[ترجمه ترگمان]درد pancreatitis در محل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Deep epigastric pain radiating through to the back.
[ترجمه گوگل]درد عمیق اپی گاستر که به پشت تابش می کند
[ترجمه ترگمان]دردی عمیق و عمیق از پشت به در ساطع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Free inferior epigastric artery graft has been used for coronary bypass.
[ترجمه گوگل]برای بای پس عروق کرونر از پیوند شریان اپی گاستر تحتانی رایگان استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]پیوند شریان زیر شریان برای عمل جراحی عروق کرونر استفاده میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Methods: Anastomosed the inferior epigastric artery and vein of paraomphalic flap with the corresponding facial artery and vein.
[ترجمه گوگل]روش کار: شریان اپی گاستر تحتانی و ورید فلپ پارامفالیک با شریان و ورید صورت مربوطه آناستوموز شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: Anastomosed سرخرگ epigastric تحتانی و ورید اجوف با سرخرگ صورت و سیاه رگ متناظر آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Epigastric discomfort or pain is a common symptom and is most frequently of intra - abdominal origin.
[ترجمه گوگل]ناراحتی یا درد اپی گاستر یک علامت شایع است و اغلب منشا داخل شکمی دارد
[ترجمه ترگمان]ناراحتی و یا درد Epigastric یک نشانه رایج است و اغلب از منشا درون شکمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Abdominal bruit was heard in the right epigastric area. Renovascular hypertension was highly suspected.
[ترجمه گوگل]بروت شکمی در ناحیه اپی گاستر سمت راست شنیده شد فشار خون رنواسکولار بسیار مشکوک بود
[ترجمه ترگمان]Abdominal bruit در ناحیه راست epigastric شنیده شد فشارخون بالا به شدت مشکوک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to the upper and middle abdomen (anatomy)

پیشنهاد کاربران

Epi:بر، روی
Gastric:معدی، شکمی
Epigastric:بالاشکمی، فوق المعدی ( ناحیه بالای معده )

بپرس