epidemiology

/ˌepəˌdemiˈɑːlədʒi//ˌepɪdiːmɪˈɒlədʒi/

معنی: همهگیرشناسی، علم امراض مسری، علم ناخوشیهای همهگیر
معانی دیگر: (پزشکی) همه گیر شناسی، واگیر شناسی، علم امرا­ مسری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: epidemiologist (n.)
• : تعریف: the scientific study of the causes, spread, and containment of diseases within populations.

جمله های نمونه

1. Had they kept the epidemiology of leprosy in mind, the picture they obtained might have been less pessimistic.
[ترجمه گوگل]اگر اپیدمیولوژی جذام را در ذهن داشتند، تصویری که به دست آوردند ممکن بود کمتر بدبینانه باشد
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها the جذام را در ذهن نگه داشتند، تصویری که به دست آورده بودند ممکن بود کم تر بدبین باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The epidemiology in subtropical areas is basically similar to that in temperate zones, except that the seasonable timing of events is different.
[ترجمه گوگل]اپیدمیولوژی در مناطق نیمه گرمسیری اساساً مشابه با مناطق معتدل است، با این تفاوت که زمان بندی فصلی رویدادها متفاوت است
[ترجمه ترگمان]اپیدمیولوژی در مناطق نیمه استوایی اساسا مشابه آن در مناطق معتدل است، به جز اینکه زمان مناسب رویدادها متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The epidemiology of H. contortus is best considered separately depending on whether it occurs in tropical and subtropical or in temperate areas.
[ترجمه گوگل]اپیدمیولوژی H contortus بسته به اینکه در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری یا در مناطق معتدل رخ می دهد بهتر است به طور جداگانه در نظر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]امراض مسری اچ contortus به طور جداگانه بسته به این که در مناطق استوایی و نیمه استوایی و یا در مناطق معتدل رخ می دهد، به طور جداگانه در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Emerging objectives and methods in epidemiology.
[ترجمه گوگل]اهداف و روش های نوظهور در اپیدمیولوژی
[ترجمه ترگمان]اهداف و روش های در حال ظهور در epidemiology
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This marriage between epidemiology and statistics is reinforced in schools of public health, where the subjects are usually taught in parallel.
[ترجمه گوگل]این ازدواج بین اپیدمیولوژی و آمار در مدارس بهداشت عمومی، جایی که موضوعات معمولاً به صورت موازی تدریس می شوند، تقویت می شود
[ترجمه ترگمان]این ازدواج بین اپیدمیولوژی و آمار در مدارس سلامت عمومی تقویت شده است، که در آن معمولا موضوعات به صورت موازی تدریس می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The national Perinatal Epidemiology Unit in Oxford is conducting a nation-wide study into the subject.
[ترجمه گوگل]واحد ملی اپیدمیولوژی پری ناتال در آکسفورد در حال انجام یک مطالعه سراسری در مورد این موضوع است
[ترجمه ترگمان]واحد ملی امراض مسری در آکسفورد در حال انجام یک مطالعه گسترده در سراسر کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These assays are essential to understanding the epidemiology of measles in vaccinated populations.
[ترجمه گوگل]این سنجش ها برای درک اپیدمیولوژی سرخک در جمعیت های واکسینه شده ضروری هستند
[ترجمه ترگمان]این آزمایش ها برای درک امراض مسری سرخک در جمعیت های واکسینه شده ضروری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The epidemiology, at least in temperate zones, is similar to that of Ostertagia in ruminants with seasonal hypobiosis a feature.
[ترجمه گوگل]اپیدمیولوژی، حداقل در مناطق معتدل، مشابه اپیدمیولوژی Ostertagia در نشخوارکنندگان با هیپوبیوز فصلی است
[ترجمه ترگمان]اپیدمیولوژی، دست کم در مناطق معتدل، شبیه به Ostertagia در ruminants با ویژگی فصلی hypobiosis است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. D., a professor of psychiatry, epidemiology, and psychology at the University of Pittsburgh School of Medicine.
[ترجمه گوگل]D, استاد روانپزشکی، اپیدمیولوژی و روانشناسی در دانشکده پزشکی دانشگاه پیتسبورگ
[ترجمه ترگمان]D, استاد روان پزشکی، اپیدمیولوژی، و روانشناسی در دانشگاه کالج پزشکی پیتسبورگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Methods To adopted the methods of serology an epidemiology and detect brucella in the crowd and livestock.
[ترجمه گوگل]روش‌ها برای اتخاذ روش‌های سرولوژی و اپیدمیولوژی و تشخیص بروسلا در جمعیت و دام
[ترجمه ترگمان]روش ها برای استفاده از روش های of یک اپیدمیولوژی و تشخیص brucella ها در میان جمعیت و دام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Committee reviewed the epidemiology of subacute sclerosing panencephalitis (SSPE) and the purported relationship between measles immunization and the occurrence of SSPE.
[ترجمه گوگل]کمیته اپیدمیولوژی پانانسفالیت اسکلروزان تحت حاد (SSPE) و رابطه ادعایی بین ایمن سازی سرخک و وقوع SSPE را بررسی کرد
[ترجمه ترگمان]کمیته امراض مسری of sclerosing panencephalitis (SSPE)و رابطه ادعا شده بین ایمن سازی سرخک و وقوع of را مورد بررسی قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To evaluate the therapeutic effect and epidemiology of 5 % Imiquimod cream in treating Condyloma acuminatum.
[ترجمه گوگل]بررسی اثر درمانی و اپیدمیولوژی کرم ایمیکیمود 5 درصد در درمان کندیلوم آکومیناتوم
[ترجمه ترگمان]برای ارزیابی اثر درمانی و epidemiology ۵ درصد خامه در درمان Condyloma acuminatum
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To investigate and analyze the epidemiology material of pars plana vitrectomy.
[ترجمه گوگل]بررسی و تحلیل مواد اپیدمیولوژیکی ویترکتومی پارس پلانا
[ترجمه ترگمان]برای بررسی و تجزیه و تحلیل مواد epidemiology پارس پارس جنوبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Here, we review Legionaires disease aetiology, epidemiology, pathogenesis, clinical symptom, pathological change, therapy and prophylaxis etc.
[ترجمه گوگل]در اینجا، علت شناسی بیماری لژیونر، اپیدمیولوژی، پاتوژنز، علائم بالینی، تغییرات پاتولوژیک، درمان و پیشگیری و غیره را بررسی می کنیم
[ترجمه ترگمان]در اینجا، ما بیماری Legionaires، اپیدمیولوژی، بیماری زا بودن، علایم بالینی، تغییر pathological، درمان و پیش گیری را مورد بررسی قرار می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This review highlights on nosetiology, epidemiology, clinical manifestation, diagnosis, treatment and prophylaxis of microsporidiosis pu. . .
[ترجمه گوگل]این بررسی بر روی بینی شناسی، اپیدمیولوژی، تظاهرات بالینی، تشخیص، درمان و پیشگیری از میکروسپوریدیوز PU تاکید دارد
[ترجمه ترگمان]این بررسی بر nosetiology، اپیدمیولوژی، ظهور بالینی، تشخیص، درمان و پیش گیری از microsporidiosis pu تاکید دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

همه گیرشناسی (اسم)
epidemiology

علم امراض مسری (اسم)
epidemiology

علم ناخوشیهای همه گیر (اسم)
epidemiology

تخصصی

[بهداشت] همه گیر شناسی

انگلیسی به انگلیسی

• branch of medical science dealing with epidemics and their treatments

پیشنهاد کاربران

( پزشکی ) همه گیر شناسی، واگیر شناسی، علم امراض مسری
مثال:
These assays are essential to understanding the epidemiology of measles in vaccinated populations.
این آزمایش ها برای درک همه گیر شناسی سرخک در جمعیت های واکسینه شده ضروری هستند.
ربطی به بیماری های مسری ندارد. واقعا جای تاسف است که ابادیس اشتباهات را تصحیح نمی کند.
noun [ U] MEDICAL / specialized
The scientific study of diseases and how they are found, spread, and controlled in groups of people
اسم، پزشکی، تخصصی
همه گیرشناسی یا اِپیدمیولوژی مطالعه نحوه انتشار بیماری ها و عوامل بیماری زا، توزیع بیماری ها در زمان ها، مکان ها، نژادها یا فرهنگ های خاص یا هر عاملی که به سلامت مربوط باشد، است. این اصطلاح ابتدا به مفهوم علم بررسی همه گیری بیماری های عفونی به کار برده شد ولی امروزه با پیشرفت تمام علوم و از جمله علم پزشکی و بهداشت عمومی و کنترل بسیاری از همه گیری ها و تحولات اپیدمیولوژیک علل بیماری ها ( تغییر علل اصلی مرگ و میر از بیماری واگیردار به بیماری مزمن ) دامنه آن وسعت بیشتری پیدا کرده است، به مفهوم علم بررسی انتشار و علل بیماری ها تلقی می گردد.
...
[مشاهده متن کامل]

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/epidemiology• https://en.wikipedia.org/wiki/Epidemiology
همه گیر شناسی ( علم مطالعه سلامت و بیماری در جمعیت ) .
همه گیرشناسی
epidemiology ( پزشکی )
واژه مصوب: همه‏گیرشناسی
تعریف: مطالعۀ نحوۀ انتشار بیماری ها و عوامل بیماری‏زا یا هر عاملی که به سلامت مربوط باشد|||متـ . اپیدمیولوژی
جریان پیدایی
علم بررسی علل و الگوهای بیماری ها و نسائل مربوط به سلامت
علم بررسی علل و الگوهای مسائل مربوط به سلامت
شیوع شناسی

بپرس